رئوس برنامههای مدیرکل هنرهای نمایشی اعلام شد
امکانسنجی تحقق چند هدف
احسان زیورعالم
قادر آشنا در بدترین وضعیت ممکن سکان اداره کل هنرهای نمایشی را میپذیرد، همانطور که در ابتدای دهه 90 نیز چنین کرد. با این رویه او مسئول بحرانزدایی تئاتر ایران در ابتدا و انتهای دهه 90 میشود، رویدادی که شاید برای هیچ مدیر تئاتری دیگر در تاریخ ایران ممکن نشود و به عنوان یک رکورد در حافظه روزنامهنگارانه ما باقی بماند.
حالا قادر آشنا در حرکتی که میتوان آن را ثبت ژورنالیستی نامید، رئوس برنامههای خود، احتمالاً تا پایان دولت کنونی را منتشر کرده است، رئوسی که در رسانهها با موافقت روبهرو بوده و چندان توسط اهالی تئاتر نقد نشده است؛ اما این رئوس یازدهگانه چه هستند و از کجا نشأت میگیرند.
در نخستین بند آمده «پرداخت تعهدات به هنرمندان در کوتاهترین زمان ممکن با مساعدت وزیر محترم فرهنگوارشاد اسلامی و معاونین محترم امور هنری و توسعه مدیریت و منابع وزارت فرهنگوارشاد اسلامی.» سالنهای تئاتر از ابتدای اسفند 1398 تعطیل بوده و با دو ماهی تعطیلی در کنار بخش آموزش، رکورددار تعطیلی در میان اصناف کشور است. مدیران برخی از سالنها در صحبتهای خود از ورشکستگی گفتهاند و برخی نیز به سبب استیجاری بودن مکان نمایش و نبود درآمد گیشه، از تعطیلی سالنهای خود در بهار 1399 گفتهاند. این مسأله در کنار بیکاری تمامی اهالی تئاتر وضعیت اسفناکی به بار آورده است.
با این وجود قادر آشنا در گفتگو با رادیو نمایش از پرداخت بخشی از مطالبات جشنواره تئاتر فجر گفته است: «امیدواریم بتوانیم تا اواخر اردیبهشت ماه امسال، کل مطالبات هنرمندان عزیز را تسویه کنیم و با خیالی آسوده برنامهریزی دقیقی را انجام دهیم.» در دهمین هدفگذاری آشنا هم آمده است: «بهبود و ارتقای مشارکت با موسسات غیردولتی در راستای بهرهگیری از ظرفیتهای بخش خصوصی» که با توجه به کوچک شدن نقش دولت در حوزه تئاتر و عدمسرمایهگذاری در سالهای اخیر اهمیت این هدف دوچندان میشود.
دومین هدف آشنا «تشریح شرایط هنرمندان تئاتر به عنوان یکی از مشاغل زیاندیده در وضعیت فعلی و پیگیری مصوبات دولت و دستورات وزیر محترم مبنی بر حمایت از این گونه مشاغل در ۲ ماه اخیر» اعلام شده است. مدیرکل هنرهای نمایشی در مصاحبههای اخیر خود مرتباً از هماهنگیهایش با وزیر ارشاد برای حل و فصل این مسأله گفته است، نمونه متأخر چنین رویکردی نیز مأموریت اتابک نادری برای ارزیابی ضرر مالی اهالی تئاتر ناشی از کرونا است.
در سومین هدف قرار است اداره کل به «بهرهگیری از مشورت تشکلهای صنفی برای عبور از شرایط فعلی» بپردازد، امری که با نامههای خانه تئاتر خطاب به وزیر ارشاد همخوانی دارد. هر چند هنوز مشخص نیست اداره کل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر در چه مسیری به تعامل میرسند. در چهارمین هدف از «همکاری با سازمانها، نهادها، انجمنها و تشکلهای فعال حوزه تئاتر با هدف همافزایی ظرفیتهای مادی و معنوی» مورد توجه قرار گیرد. آنچه مشخص است در سراسر کشور، زیرمجموعههای تئاتر در دیگر نهادهای دولتی و حکومتی فعالیت مستمری دارند. برای مثال شهرداری، حوزه هنری یا سپاه و حتی بنیاد شهید دارای مراکز تئاتری با برنامه مشخص و بودجه مصوب هستند. در سالهای اخیر همواره این آرزو در میان مدیران کل هنرهای نمایشی برای یکپارچهسازی مالی و حتی سیاستگذاری مشترک میان این دستگاهها وجود داشته که به سبب رقابت بر سر پستهای مدیریتی همواره با شکست روبهرو شده است. حال باید دید کرونا و شرایط اقتصادی پیشرو همافزایی ایدهآل را ممکن میسازد.
آشنا در پنجمین هدف خود به صورت خلاصه از «تعامل پویا با اهالی رسانه» سخن به میان آورده است. هر چند در تمام ادوار گذشته، مدیران تئاتری در ظاهر رابطه حسنهای با اهالی خبر و رسانه داشتهاند؛ اما آنچه در دوره پیشین منجر به فاصله میان رسانه و مدیریت کلان تئاتر شد، عدمتحقق وعدهها بود. شاید مهمترین وعده شفافسازی مالی در اداره کل هنرهای نمایشی بود که در دوره مدیریت شهرام کرمی، با وجود تأکید وزیر فرهنگ بر موضوع شفافیت عملی نشد. حتی برخی بر این باورند مقاومت شهرام کرمی نسبت به عدمشفافسازی - که آن را تصمیم معاونت هنری میدانست - دلیلی بر استعفایش میدانند.
آشنا در هشتمین هدف خود آورده است: «شفافسازی فرآیندها و فعالیتها براساس سیاستهای ابلاغی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»؛ به عبارتی او میداند در شرایط امروز مقوله شفافسازی برای رسانه، به عنوان رابط دولت و مردم، جایگاه ویژهای دارد. هر چند در یک ماه گذشته هنوز سندی درباره مسائل مالی منتشر نشده است و طبق روشنامهها زمان زیادی تا انتشار شفافیت مالی جشنواره تئاتر فجر باقی نمانده است.
ششمین هدف منتشر شده «همکاری بیش از پیش با اداراتکل فرهنگوارشاد اسلامی در جهت کاستن مشکلات موجود در حوزه تئاتر استانها» است. بلافاصله در بخش هفتم آمده است «توجه جدی به تثبیت جایگاه و نقش انجمن هنرهای نمایشی استانها در گسترش تئاتر.» ترکیب این دو هدف اشاره به نگرانی هنرمندان استانی در حذف انجمن هنرهای نمایشی و تمرکززدایی تئاتر در استانها دارد. پیشتر ادله محکمی برای تلاش وزارت ارشاد در حذف انجمنهای نمایشی و تنفیذ آن به ذینفوذان تئاتر در استانها مطرح شده بود. اعتراض هنرمندان استانی به این رویکرد به سبب ساختار رابطه - در مقابل ساختار ضابطهای - بود. به عبارتی در استانها قدرت از آن کسی است که رابطه قویتری با اداره کل استانها داشته باشد و حذف انجمن - که یک تشکل انتخاباتی است - حرکت به سوی نوعی دیکتاتوری و رویه انتصابی بود.
وضعیت کرونا در کشور همچنین تئاتر ایران را با اختلالات اداری روبهرو ساخته است و قادر آشنا در در هدف نهم خود از «اهتمام در بهبود فرآیندها و تسریع انجام خدمات بهویژه در زمینه صدور پروانه اجرای نمایش با محوریت دولت الکترونیک» گفته است که میتوان این رویکرد را محصول خود او دانست؛ چرا مدیران پیشین چندان تمایلی به مراودان الکترونیکی نداشتند.
اما بدون شک یکی از مهمترین اهداف که بار اقتصادی مهمی از دوش اداره کل هنرهای نمایشی برمیدارد، هدف یازدهم است: «بازنگری در فرآیند برگزاری جشنوارهها متناسب با شرایط فعلی، انتخاب دبیران در بازه زمانی مناسب، مطالعه برای چابکسازی و مدیریت منابع در این حوزه.» پس از درگذشت گلزار محمدی، دبیر جشنواره تئاتر عروسکی، هنوز دبیر این رویداد انتخاب نشده است. همچنین طبق اخبار این جشنواره در تابستان پیشرو نیز برگزار نمیشود. این احتمال وجود دارد با وجود شرایط کرونا و عدمتولید تئاتر، بخش مهمی از رویدادهای جشنوارهای کنسل شوند. از جمله جشنواره تئاتر کودک و نوجوان که جشنوارهای مروری است. حال باید دید کرونا تا چه زمانی مهمان ما ایرانیهاست و تأثیر بلندمدت آن بر تئاتر چه خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید