مروری به اتفاقات تاثیرگذار سالی که گذشت در حوزه هنرهای تجسمی
رخدادهای پرسشبرانگیز سال ۹۸
روزبه صدر
فضای هنری کشور در عرصه هنرهای تجسمی امسال با افتوخیزهایی بسیار همراه بود. از به تعویق افتادن طولانی دوسالانههای تخصصی این حوزه تا اختلال در برگزاری جشنوارههای هنرهای تجسمی و اخیراً شیوع بیماری همهگیر که سطح فعالیتهای مراکز هنری را به حداقل رسانده، رخدادهایی دیگر نیز در این افت و خیزها مؤثر بود. اما اتفاقات بعضاً تاسفبار و بعضاً پرسشبرانگیز و نگرانکننده بیش از همه بر این فضا سایه افکنده و به نظر میرسد آثار درازمدتی را در این عرصه به دنبال خواهد داشت. اکنون و در روزهای پایانی سال فرصتی برای مهمترین این رخدادها دست داده است.
تعطیلی نگرانکننده موزه هنرهای معاصر تهران
تعطیلی موزه هنرهای معاصر تهران که قرار بود چهار ماه طول بکشد، از مرز یک سال گذشت و اداره کل هنرهای تجسمی و مدیران موزه بیاعتنا به حساسیتها در خصوص آنچه پشت درهای بسته این موزه میگذرد، همچنان از هرگونه اطلاعرسانی شفاف طفره میروند. از 9 اردیبهشت سال 97 که خبر رسمی تعطیلی این مرکز منتشر شد، دستکم از نمای بیرونی موزه واضح است که برخلاف وعدههای مدیران برای بازسازی باغ مجسمه موزه، تا این لحظه هیچ نشانی از این اقدام نیست و اگر مشخص شود که در فضای داخلی موزه هم وضع به همین منوال است، حقیقتاً جای نگرانی بیشتر خواهد بود؛ چه آنکه سرنوشت آثار بسیار با ارزش هنری این مجموعه، یک نگرانی همیشگی را دستکم برای بخشی از فضای هنری ایران شکل داده است. مدیران موزه در این مدت به برخی رسانهها اعلام کرده بودند که تعمیرات و آمادهسازی این موزه تا فصل تابستان ۱۳۹۸ به پایان میرسد؛ با این وجود به نظر میرسد که فرآیند بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران در سایه سکوت خبری در هالهای از ابهام قرار دارد؛ به اندازهای که هنوز به صورت رسمی تاریخ مشخصی برای اتمام فرآیند بازسازی موزه هنرهای معاصر تهران اعلام نشده است. موزه هنرهای معاصر که از سال1356 کار خود را آغاز کرده است یکی از غنیترین گنجینههای هنر مدرن قرن بیستم جهان را در خود جا داده است. آثاری از پابلو پیکاسو، هنری مور، جکسون پولاک، مارک روتکو، رنه ماگریت، پل گوگن، اندی وارهول، آلبرتو جاکومتی و بسیاری دیگر از هنرمندان بزرگ قرن بیستم در آنجا نگهداری میشود.
ازجمله رخدادهای پرسشبرانگیز امسال، تعطیلی موزه هنرهای معاصر تهران است که قرار بود چهار ماه طول بکشد، اما از مرز یک سال گذشت و اداره کل هنرهای تجسمی و مدیران موزه بیاعتنا به حساسیتها در خصوص آنچه پشت درهای بسته این موزه میگذرد، همچنان از هرگونه اطلاعرسانی شفاف طفره میروند
لغو برگزاری حراج کریستیز در خاورمیانه
موسسۀ حراجگذاری کریستیز در خبری بیمقدمه لغو برگزاری سالانه این رویداد را در خاورمیانه اعلام کرده است. به این ترتیب بخش هنر خاورمیانه این حراجی تا اطلاع ثانوی در خارج از مرزهای خاورمیانه و در خانۀ اصلی این حراج در لندن برگزار خواهد شد. اما این اقدام را حقیقتاً باید نتیجۀ تصمیمی خلقالساعه دانست؟ یا اینکه در نگاهی دقیقتر میتوان پیشینه و علتهایی مشخص را برای آن شناسایی کرد؟ از سوی دیگر باید به این اندیشید که برگزاری این حراج در خاورمیانه برای نزدیک به دو دهه چه مناسباتی را در عرصۀ اقتصاد هنر کشورهای خاورمیانه شکل داده و اکنون در غیبت این رویداد چه عوارضی گریبانگیر هنر ایران خواهد شد؟ به دنبال تصمیم به توقف برگزاری حراج کریستیز در خاورمیانه، به نظر میرسد این چشمانداز فریبنده میرود تا از دسترس سرمایهگذاران در عرصه هنرهای تجسمی ایران خارج شده و رنگ ببازد. خبر این است که موسسه حراجگذاری کریستیز برگزاری حراجهای آثار هنری در خاورمیانه را تا اطلاع ثانوی متوقف کرده است. اگرچه آغاز کار این حراجی بزرگ بینالمللی در سال 2006 میلادی آرام آرام به فهرست اخبار حوزه هنرهای تجسمی راه یافت، اما حالا خبر لغو برگزاری این حراج را باید حقیقتاً شوکهکننده و هشدارآمیز تلقی کرد. مهمتر آنکه دلایل اعلام شده برای لغو این رویداد از سوی برگزارکنندگان، بسیار پرسشبرانگیز است و عواقبی جدی برای اقتصاد هنر در دخل کشور خواهد داشت. بر جامعه هنرهای تجسمی ما پوشیده نیست که هر آنچه در 15 سال گذشته به رونق اقتصاد هنر در کشور تعبیر شده، تماماً و به شکلی انکارناپذیر در سایه حضور حراجیهای بینالمللی در خاورمیانه قرار داشته؛ و به اعتبار ارزشگذاری این مؤسسات شناختهشدۀ جهانی بوده که بخشی از طبقه مرفه ایرانی مجاب به سرمایهگذاری در عرصه هنرهای تجسمی شده است. اما حالا و با اظهارات گردانندگان حراجها برای توقف این رویداد، به نظر میرسد هر آنچه در این ارتباط ارزش و اعتباری داشته رنگ میبازد و از سکه میافتد. اساساً به یمن حضور همین حراجیهای سرشناس بود که دلالان و واسطههای هنری داخلی قادر میشدند تا صاحبان سرمایه ایرانی را به سرمایهگذاری در عرصه هنر تحریک کنند و چشماندازی فریبنده چون مشارکت در حراجیها را پیشروی آنها بگذارند. اما امروز با تصمیم به توقف برگزاری حراجها دیگر این چشمانداز فریبنده از دسترس خارج شده است.
از دست رفتن سه هنرمند شاخص هنر مدرن ایران
سال 98 همچنین با سه فقدان بزرگ در عرصه هنر مدرن ایران همراه بود. منیر فرمانفرمائیان، هنرمند نقاش و مجسمهساز و از پیشگامان هنر مدرن ایران ۳۱ فروردینماه در ۹۷ سالگی درگذشت. منیر فرمانفرمائیان متولد سال ۱۳۰۱ در شهر قزوین بود. او از کودکی با طراحی فرش آشنا شد و با توجه به علاقهای که به هنر طراحی داشت به دانشکده هنرهای زیبای تهران برای تحصیل رفت.
سال 98 با سه فقدان بزرگ در عرصه هنر مدرن ایران همراه بود. منیر فرمانفرمائیان، هنرمند نقاش و مجسمهساز و از پیشگامان هنر مدرن ایران؛ منوچهر یکتایی، نقاش برجسته سبک اکسپرسیونیسم، از پیشگامان نقاشی معاصر ایران و مسعود عربشاهی، هنرمند نقاش و مجسمهساز نامدار ایران
منوچهر یکتایی، نقاش برجسته سبک اکسپرسیونیسم، از پیشگامان نقاشی معاصر ایران و فعال در مکتب نقاشان نیویورک، از دیگر هنرمندان مدرنیست شاخص ایران بود که بامداد ۲۸ آبان ماه در آمریکا درگذشت. یکتایی متولد سال ۱۳۰۱ و از پیشگامان نقاشی نوگرای ایران بود. او تا ۲۲ سالگی در ایران زندگی کرد و با نیمه کاره رها کردن تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا در سال ۱۳۲۳ عازم آمریکا شد و در سال ۱۳۲۶ تحصیل را در مدرسه عالی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) و سپس در آمریکا ادامه داد.
مسعود عربشاهی، هنرمند نقاش و مجسمهساز نامدار ایران نیز ۲۵ شهریورماه بر اثر عارضه قلبی در ۸۴ سالگی درگذشت. مسعود عربشاهی متولد ۱۹ شهریور سال ۱۳۱۴ در تهران بود. این هنرمند در هنرکده هنرهای تزئینی به فراگیری هنر پرداخت و در دوره کارشناسی علاوه بر نقاشی و مجسمهسازی، تجربیاتی در معماری داخلی کسب کرد. در آثار عربشاهی نقش مایههای کهن و اساطیر ایرانی و بینالنهرینی مشاهده میشوند. او از نقاشان وابسته به شیوه سقاخانهای نیز محسوب میشود که به همراه نقاشان همدوره خود، «گروه آزاد نقاشان و مجسمهسازان» را در سال 1353 تشکیل دادهاند.
دیدگاه تان را بنویسید