قرنطینه، فرصت مناسبی برای کتابخوانی است
من یار مهربانم
افسانه فرقدان
قرار است این روزها در خانه بمانیم، قرار است از دور روزمرگی پر از شلوغی و بیتوجهی به اطرافمان خارج شویم و طوری زندگی کنیم که شکل و شمایلش کم شباهت به دوران باستانی نیست؛ به دورانی که زمستان-های سخت و پربرف، راهها و جادهها و حتی کوچهها را میبست تا دوست و آشنا و قوم و خویش برای حداقل سه ماه از دیدن هم محروم باشند. آن وقت بود که با طلوع بهار دیدار تازه میکردند و میرفتند تا از حال و روز هم سراغی بگیرند و زندگی و کار و آمد و شد را هم از نو آغاز کنند. حالا اما، زمستان سخت نیست، پربرف و طاقتفرسا نیست، اما راه کوچه و خیابان و جادهها مسدود است، آن هم به دلیل حضور مهمانی ناخوانده و نادیدنی. حالا نه سوز سرما و نه ریزش بهمن که ذرهای نادیدنی، خانهها را به پناهگاهی امن یا نسبتا امن تبدیل کرده است که شاید باید چند ماهی مهمان آن باشیم.
دستورالعمل مبارزه با دشمن نادیده، ماندن در پشت برج و باروی خانهها، رعایت نکات بهداشتی و ایمنی و البته حفظ روحیه و تاب آوردن سلولهای انفرادی و بالا بردن آگاهی است
در دوران کهن، نخستین روز و نخستین نشانه زمستان را با خواندن گاثاهای اشوزرتشت در شب یلدا آغاز می-کردند. خواندن سرودههای اشوزرتشت، دور آتش گرم در بلندترین شب سال که لابد یکی دو دقیقه بلندتر است، از فرهنگی پیچیده و علمپرور سر برآورده است. بدون گرایش به هیچگونه مقایسهای، ایرانیان بر آن بودهاند که روزهای خانهنشینی و جشن بلندترین شب سال و جشن سال نو و هر جشنی را با خواندن کتاب سر کنند. اما کتابخوانی نه تنها در زندگی روزمره مردمان این سرزمین جای داشته، بلکه جشنهایشان را با خواندن اوستا، سرودههای اشوزرتشت و پس از آن با خواندن شاهنامه فردوسی و دیوان حافظ و مثنوی مولانا سر میکردهاند. اما از پس گذر سالیان دراز، تغییراتی عظیم و عموما منفی در فرهنگ ایرانیان رخ نمایاند و کتابخوانی و ارزش کتاب جایش را به اموری بیهودهتر دادند. تا آنجا که ما به هر بهانهای آمار کتابخوانی را در قعر جدول نگه داشتهایم. اکنون دشمنی نادیده، شادی را به پس زمینه امید بیپایان بشری کشانده است، اما همچنان به آمدن بهار و روزهای خورشیدی و هیاهوی زندگی امیدوار ماندهایم. انتظارها و امیدها پابرجایاند، بدون اینکه بدانیم چشمانداز آینده زندگی اجتماعی و مراودات انسانی و کاری به کجا خواهد رفت.
اکنون اما، چالش بزرگی پیش روی داریم و آن، عبور از بحران است. اکنون که انسان مدرن سلاح علم را از دست داده است و دوباره پس از هزاران سال، در برابر بیماری بیدفاع باقی مانده است، چارهای ندارد جز آنکه خانهاش را دوست داشته باشد و در پشت قلعه آن سنگر بگیرد. اکنون در خانه ماندن تنها راه قطع زنجیره سرایت بیماری است و این یعنی خارج شدن از اجتماع و چرخش روزمرگی.
دستورالعمل مبارزه
دستورالعمل مبارزه با دشمن نادیده، ماندن در پشت برج و باروی خانهها، رعایت نکات بهداشتی و ایمنی و البته حفظ روحیه و تاب آوردن سلولهای انفرادی و بالا بردن آگاهی است. باید حواس را از فکرکردن به دشمن خوفناک نادیده پرت کرد و دمی را به کارهای نکرده و عقبافتاده گذراند و چه کاری عقب افتادهتر از کتاب خواندن که دیرزمانیست از فرهنگ ایرانیان رخت بربسته و به گوشه فراموشی رانده شده است. اکنون که زمان از سرعت خود کاسته و کارها به اجبار تعطیل شده و معاشرتها نیز خطرناک شدهاند، کتاب خواندن بهترین گزینه برای مبارزه با استرس، بیماری، روزهای طاقتفرسای قرنطینه و صد البته ناآگاهی و تکان دادن آمار مطالعه در ایران است.
اگر در روزهای عادی بهانه کار و ترافیک و خستگی را داشتیم، در این روزها بیبهانه به کتابهای نخوانده قفسه کتابهایمان نگاهی بیندازیم و از خجالت کتابهای نخواندهمان درآییم. یادمان باشد که بحران به زودی تمام میشود و دوباره به جامعه ناصبور و عجول سابق برخواهیم گشت. پس این روزها میشود جبران کتاب نخواندنها را کرد. اکنون بسیاری از ناشران کتابهای خود را با تخفیف و ارسال رایگان در سایتهای خود قرار دادهاند تا در روزهای قرنطینه همراه مردم باشند. روزهایی که به ناچار باید کتابفروشیها را موقتا تنها گذاشت و به سراغ سایتها رفت. پس با مراجعه به سایت ناشران میتوان کتاب را انتخاب کرد، سفارش داد و در خانه کتاب را دریافت کرد و بعد خواند. برخی از ناشران کتابهای خود را سلفون پیچ کردهاند تا به محض دریافت قابل شستشو باشد. از طرف دیگر سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز بیش از 23 هزار عنوان کتاب را در سایت خودش قرار داده است که شامل کتابهای صوتی نیز میشود. بیشتر این عناوین هم مختص به کودکان و نوجوانان است.
روزهای قرنطینه روزهای خوبی است برای اینکه ببینیم با حذف بهانه کار و خستگی و ترافیک چه میزان میتوانیم دست به تغییر آمار کتابخوانی در ایران بزنیم
آدرس سایت: http://icnl.nlai.ir
روزهای قرنطینه روزهای خوبی است برای اینکه ببینیم با حذف بهانه کار و خستگی و ترافیک چه میزان میتوانیم دست به تغییر آمار کتابخوانی در ایران بزنیم.
دیدگاه تان را بنویسید