بسته پیشنهادی سینمایی برای روزگار قرنطینه
درخانه بمان، فیلم ببین و حواست را پرت کن
ایمان عبدلی
در این روزهای کرونازده خیلیها به زعم خودشان سعی کردند حواس ما را پرت کنند، از خدا که پنهان نیست، حتما شما هم مثل من و هر ایرانیِ دیگری خیلی موفق به پرت کردن حواس خودتان نشدهاید. حیف از اسفندِ شیرین، حیف از انتظار دلچسب بهار که اسیر بیتدبیری و این ویروس شد. اما خب ما ناچاریم زندگی کنیم. اگر تصمیم دارید که کمتر «وُیس» گوش کنید و از توصیههای این پزشک و آن پرستار خسته شدید، میتوانید در قرنطینه خانگی به جریان مراقبتشدهای از زندگی ادامه بدهید. این چهار فیلم هیچ الگوی مشترکی ندارند و وجه اشتراکشان فقط حواس پرتکُن بودنشان است و بس. این البته دومین بسته پیشنهادی ماست، اولی را هفته پیش رفتیم.
وکیل مدافع شیطان؛ معصومیت از دست نرفته
کوین لومکس، وکیلی بسیار موفق در شهر فلوریدا است که تاکنون در هیچ پروندهای شکست نخورده است. در یکی از مراحل دفاع از موکلش که یک معلم مدرسه است و به جرم کودکآزاری دستگیر شده در سالن دادگاه متوجه میشود که موکلش گناهکار است. کوین به خاطر صرفاً برنده شدن کیس دادگاهی به دفاع از حقوق مرد گناهکار میپردازد و درنهایت برنده میشود. درجشن پیروزی وی، جان میلتون به کوین پیشنهاد کار با حقوق بسیار عالی را در شهر نیویورک میدهد. مادر کوین نیز که یک راهبه است، به وی هشدار میدهد که زندگی در شهرهای بزرگ، همراه با آلوده شدن به گناه است اما کوین به حرف مادرش توجه نمیکند و به همراه همسرش مری، به منهتن نقل مکان میکند.
فیلم یک کابوس تمامعیار است از ناخودآگاهی جاهطلبانه که طی یک سفر ذهنی به فروپاشی میرسد و در لابهلای این فروپاشیِ ذهنی حرفهای زیادی درباره نقد نظام و ساختار جدید زده میشود. البته که فیلم انباشته از یک کارگردانی دقیق و بازیهای دلچسب است.
دوپاپ؛ انسان، تاوان گذشتههاست
در پشت دیوارهای واتیکان، پاپ بندیکت محافظهکار و پاپ فرانسیس، باید یک زمینه مشترک پیدا کنند تا به یک الگوی جدید برای کلیسای کاتولیک برسند. برگولیو به قصر تابستانی پاپ که خارج از رم قرار دارد سفر میکند و امیدوار است درخواستش مبنی بر بازنشستگی را بپذیرد. پاپ بندیکت این موضوع را نمیپذیرد و معتقد است چنین اتفاقی در واقع انتقادی است به رهبری او. اما شاید (که این موضوع به ظرافت هر چه تمامتر نشان داده میشود) میخواهد برگولیو در مقامش بماند تا او را آماده به رهبری مسیحیان کند؟
شاید با این خلاصه داستان گمان کنید که با یک فیلم حوصلهسربر و کسلکننده مواجهید، اما با چنین موضوع متفاوتی چنین ریتمی ایجاد کردن واقعا کار دشواریست که در «دو پاپ» حاصل شده و کار بهرغم حجم بالای دیالوگها، کاریست دوستداشتنی و در عین حال جذاب که شما را با یک دنیای کاملا متفاوت آشنا میکند. در آخر این که امان از آنتونی هاپکینز.
قدبلند؛ جنگ، نور است
دختری جوان و بالابلند به نام «اییا» به عنوان پرستار در یک بیمارستان نظامی مشغول به کار است و در عین حال از پسری خردسال به نام پاشکا که درواقع فرزند خودش نیست مواظب میکند. اییا به واسطهی حضور در جنگ دچار آسیبی روانی شده که به شکل حملاتی تشنجزا بر او ظاهر شده و برای لحظاتی او را شوکه و بیحرکت میکند.
اییا هنگام شوخی و بازی با پاشکا دچار حمله عصبی شده و خشکش میزند و پاشکا زیر قامت بلند و سنگینِ اییا خفه شده و میمیرد. کمی بعد ماشا - مادرِ پاشکا- و همرزمِ اییا در جنگ وارد قصه میشود و پی میبریم او فرزندش پاشکا را به دوست نزدیک خود اییا سپرده تا خود در جنگ بماند و به گفتهی خودش انتقامش را از ظلمی که به او رفته باز ستاند.
رابطه عجیب ماشا و ایبا را در هیچ فیلم دیگری احتمالا ندیدهاید، فیلم مملو از رنگ و قابهای هنرمندانه است. اگر به سینمای اروپای شرقی علاقه دارید. این فیلم را از دست ندهید.
طهران، روزگار نو؛ هیئت شنیع ایران
قبل از شهریور ۱۳۲۰، رضاشاه امر به سرشماری میکند. او در تنها سفر خارجیاش دریافته که آتاتورک نفوس ترکیه را از همین طریق میداند. شیوه سرشماری متفاوت است. همه باید در خانهها باشند تا سرشماری درست از کار دربیاید. عدهای از عوامل نظمیه از این خلوت و قرق بهره میگیرند و یک جواهرفروشی را در لالهزار غارت میکنند. غافل از این که قطعهای از جواهرات عروس خان مظفر در میان جواهرات سرقت رفته است. خان مظفر رئیس نظمیه را احضار میکند و سر پاس نظمیه چاره کار را به مفتش ششانگشتی میسپارد. یافتن جواهر موجب محبوبیت ششانگشتی نزد خان میشود.
کار که نیاز به معرفی ندارد و متاسفانه جهان داستان هنوز هم مصداقهای زیادی دارد. کارهای حاتمی اصولا نوعی شاعرانگیِ روشنگرانه دارد که در بافت اثر مینشیند و توی ذوق نمیزند، خصوصا وقتی عزتالله انتظامی و جمشید مشایخی و داود رشیدی هم پایههای کار باشند.
دیدگاه تان را بنویسید