یادی از رد کردن نشان شوالیه توسط یک موزیسین
نشانی که لیاقت حسین علیزاده را نداشت
پنجشنبه گذشته شهاب حسینی، هنرپیشه و بازیگر سینما، با حضور در سفارت فرانسه، نشان شوالیه این کشور را از سفیر دولت فرانسه دریافت کرده و بر سینه آویخت. او که در جشنواره فیلم فجر بهمنماه امسال با رفتاری از محبوبیتش کاسته بود، اکنون نیز در روزهایی که مردم از خانه پا به بیرون نمیگذارند تا مبادا کنترل شیوع کرونا را دچار خدشه کنند برای دریافت نشان شوالیه به سفارت فرانسه رفت. عملی که با سخنانی که از او در جشنواره فجر شنیدهایم بعید مینمود و البته لایههای پنهان افکار و کردار او را مشخصتر کرد. با پیچیدن نام شهاب حسینی به نام و نشان شوالیه، مناسب دیدیم مرور و یادی کنیم از تنها موزیسینی که با مناعت طبع خود و سفارش مشاوری آگاه این نشان را رد کرد و به سفارت فرانسه و دولتش این افتخار را نداد که او را شوالیه فرانسوی هنر ایرانی بدانند.
لیلا موسیزاده
آذرماه سال 93 بود. زمانی که داشتیم حاضر میشدیم از آویختن نشان شوالیه بر سینه حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده صاحبنام تار، خبر و عکس و گزارش منتشر کنیم، ناگهان چند روز مانده به دریافت نشان زمانی که حتی اسامی مهمانان برای حضور در مراسم سفارت فرانسه نیز رد شده بودند، نامهای از علی رهبری، رهبر صاحبنام ارکستر و آهنگساز، که در وین زندگی میکند به تاریخ ششم آذرماه 93 منتشر شد که به حسین علیزاده توصیه کرده بود درباره دریافت نشان شوالیه تأمل کند. و البته نام و هنر حسین علیزاده را بزرگتر از آنی دانسته بود که بخواهد با نشان شوالیه فرو بکاهد.
داشتن یک مشاور آگاه به امور و مسلط به بده بستانهای بینالمللی نعمتی بود که هنر حسین علیزاده برایش به ارمغان آورده بود. علی رهبری با عشقی مثالزدنی برای دفاع از جایگاه حسین علیزاده نامهای منتشر کرد و در آن نوشت که چه فرانسویهای بزرگی از گرفتن این جایزه سرباز زدهاند ازجمله کاترین دونور، ژان پل سارتر و آلبر کامو.
و البته نوشته بود از افرادی که این نشان را گرفتهاند و بسیاری در انتظار گرفتن آن هستند، و برخی که به نامشان این نشان چیزی نمیافزاید: «افرادی کاملاً استثنایی هستند که تجلی نامشان چنان جلوه و شکوهی دارد که لقب استاد که در ایران و ایتالیا فراوان است و همچنین لقب شوالیه که فوتبالیست «زینالدین زیدان» یا هنرپیشه خانم «مرلین دیتریش» یا خانم «سلین دیون» یا خواننده «خولیو ایگله سیاس» و صدها نفر دیگر نیز که به آنها هدیه شده، نمیتواند به درخشش نامشان کمکی بکند.»
او جایگاه حسین علیزاده را آنچنان یگانه و اعلا دانسته بود که همین توصیف و تعبیر نشان میداد باید بیشتر درگرفتن نشان شوالیه تردید کرد. ضمن آنکه عدم شایسته شناخته شدن برخی هنرمندان فرانسوی، روسی، چینی و هندی برای دریافت این نشان سؤالی بود که بیشتر تردید را جایز میکرد که برای یگانگی که ارزندهتر از این نشان است و نگهداری چنین جایگاه ارزندهای دقت زیادی شود. رهبری نوشته بود: «سوال بزرگی که در محافل هنری و اجتماعی اروپا اغلب پیش میآید، این است که چرا دهها موسیقیدان معروف جهانی فرانسوی و نوازندههای چیرهدست بینظیر بعضی کشورها مانند چین، هندوستان و روسیه این نشان را دریافت نکردهاند.» مشاوره بیکموکاست و سراسر احترام علی رهبری به جایگاه حسین علیزاده و هنر بیمثالش که نشان از دانش و احاطه بالای رهبری به ارزشهای موزیسینها در جهان امروز داشت آنقدر تمام و کمال و بینقص ابزار شده بود که حسین علیزاده نیز در حرکتی شجاعانه دو روز بعد اعلام کرد میخواهد به نام حسین علیزاده اکتفا کند و تنها به همین نام شناخته شود.
اینجا دو موزیسین بزرگ ایران در حرکتی توأمان با بزرگی و احترام اتفاقی در تاریخ را رقم زدند که حافظه تاریخ آن را فراموش نخواهد کرد، حتی اگر صف بزرگ چشمانتظاران بزرگ پشت در سفارت فرانسه برای دریافت این نشان، بتواند خاطرههای کوتاهمدت مردم را مخدوش کند.
دیدگاه تان را بنویسید