نگاهی به دومین نمایشگاه سالانه عکس گروه «پودیوم»
عکاسی در قاب ذائقه اجتماعی
سویه دیگر عکس های این گروه کاملا وجهی «فاین آرت» به خود می گیرد.در این رویه عکاسان به دنبال سویه های فرمال و تصویری در عکاسی ورزشی هستند که فارغ از موضوع ورزش در شکل و صورت برای طرح موضوع عکاسی قابل استفاده باشند
علیرضا بخشی استوار
دومین نمایشگاه سالانه گروه عکس «پودیوم» در گالری راه ابریشم برگزار شد.ایده اصلی شکل گیری این گروه که متشکل از 5 فتوژورنالیست ( جاوید نیک پور، روشن نوروزی ، محمد علی نجیب ، فرزام صالح و پیام ثانی ) است بر ثبت تصاویر مستند از رویدادهای ورزشی است.
رویدادهای ورزشی که در حوزه عمومی جامعه کمتر به آن پرداخته می شود.یا در صفحات روزنامه ها و مطبوعات ورزشی حرفی از آنها به میان نمی آید. این گروه نام خود را از یک وسیله و یا بهتر یک سمبل مورد وفاق در سایر ورزش ها انتخاب کرده است.«پودیوم» در حقیقت نام همان سکویی است که قهرمانان یک رشته ورزشی برای دریافت مدال یا جام قهرمانی بر روی آن می ایستند و دیده می شوند.
عکس های این گروه با دو رویکرد به ثبت می رسد.در رویکرد نخست که فاصله نزدیک تری با عکاسی مستند خبری یا اجتماعی دارد ، اعضای پودیوم از مسابقاتی شبیه به چوگان ، کشتی چوخه و ورزش هایی از این دست عکاسی می کنند. مثلا آن ها به مسابقات چوگان یک تیم زنانه نه چندان مشهور در تهران می پردازند.گزارش های مستند از تمرین ها ، مسابقات و در جنبه ای دیگر پرتره هایی از زندگی شخصی ورزشکاران این گروه جنبه ای از عکس هایی است که این گروه به ثبت می رسانند. یا مجموعه عکسی که از مسابقات کشتی چوخه اسفراین ثبت کرده بودند با رویکرد مستند اما از دریچه متفاوت به تصویر در آمده بود.عکاسی مستند عرضه شده در پودیوم اگر چه به لحظات کنش مند یک اتفاق ورزشی هم می پردازد اما تلاش می کند از برجسته کردن آن سویه ای از ورزش که جنبه ای تبلیغاتی یا پروپاگاندا ندارد به همه چیز نگاه کند.عکاس ها به کیفیت اتفاق ها در کل بستر یک رویداد ورزشی به یک میزان اهمیت می دهند.یک تماشاگر روی سکو به همان اندازه اهمیت دارد که قهرمان روی صحنه مسابقه.یا در میدان چوگان لحظه استراحت یک اسب در اصطبل به همان اندازه اهمیت دارد که توپ غلتان در میان میدان مسابقه.
این شیوه از عکاسی ورزشی، تا حدود بسیاری از شیوه متداول در این ژانر از عکاسی متفاوت است.در واقع در این موقعیت اهمیت پدیده ها و رخداد ها را عکاس انتخاب می کند و در بند طعم و ذایقه رسانه نیستند.عکاسان این گروه با بک گراندی رسانه ای پا به میدانی گذاشته اند که بتوانند فارغ از جهت دهی های یک رسانه و میل مخاطب، تصویر ذهنی خود را از یک رویداد هنری به تصویر بکشند.
از همین رو آنها عکس سیاه و سفید ورزشی عرضه می کنند.همین عکس سیاه و سفید ورزشی، فارغ از موضوع عکاسی، یک مخالفت عمده با جریان متداول عکاسی ورزشی دارد.این عکاسی بیشتر شکلی اجتماعی دارد.یعنی به واسطه روحیه عکاسان، نه فقط جنبه ورزش بلکه تاثیرهایی که ورزش بر محیط و افراد و فضای کلی یک رویداد می گذارد
را ثبت می کند.
این گروه در طول یکسال تنها سه رویداد یا نهایت چهار رویداد را در نظر می گیرند و به شکلی متناوب از پروسه ورزشی آن ها تصویر بر می دارند.این نشان می دهد که تناوب و فاصله گذاشتن بین عکس برداری از یک رویداد خود می تواند تفاوت هایی را در خود سوژه پدیدار کند که از منظر همین فاصله قابل رویت است. عکس برداری کردن از یک سوژه ورزشی با نگاهی مجموعه محور در ژانر مستند یکی از ویژگیهای منحصر به فرد عکس های گروه پودیوم است که رویکرد متفاوت آنها را
تعیین می کند.
سویه دیگر عکس های این گروه که مثلا به مسابقات شنا باز می گردد کاملا وجهی «فاین آرت» به خود می گیرد.در این رویه عکاسان به دنبال سویه های فرمال و تصویری در عکاسی ورزشی هستند که فارغ از موضوع ورزش در شکل و صورت برای طرح موضوع عکاسی قابل استفاده باشند.در این شرایط عکاس از وجه مستند فاصله زیادی نمی گیرد چرا که مبانی عکاسی خود را بر عکاسی مستند گذاشته است.عکاس اگر به سراغ عکاسی مستند می رود سعی می کند تا آنجا که امکان دارد به مناسبات آن صحه بگذارد اما در این میان گاهی مرزها را شکسته و تصویر مورد توجه خود را که از میان تصاویر به دست آورده است برجسته کند.
در نمایشگاه عکس پودیوم جدای از این که مخاطب می تواند یک عکس ورزشی خاص ببیند می تواند با یک جنس از مستند نگاری آشنا شود که در قالب یک رویداد ورزشی تا به حال به آن این گونه پرداخته نشده است.
شاید ما در این نمایشگاه عکس زیبا نبینیم، اما خود ذات پرداختن به یک موضوع ورزشی از دریچه مستند رویکردی است که کمتر رخ می دهد.یا شاید در این شکل و شمایل رخ نمی دهد.این نمایشگاه جدای از یک سری سلایق و علایق شخصی، در مورد عکاس ها، به حفظ و ثبت ورزش هایی مبادرت می ورزد که تا به حال در وجهی گسترده به آن پرداخته نشده و از سویی بیم فراموشی آن می رود.
دیدگاه تان را بنویسید