نگاهی به جریان فروش کتاب و آسیب تخفیفهای غیرمجاز به صنعت نشر
حراج کتاب؛ ممنوع!
افسانه فرقدان
یکی از نکاتی که جامعه تحلیل درستی درباره آن ندارد، تفاوت کتاب با کالاهای دیگر است؛ بلی، درست است که کتاب نیز یک کالا محسوب میشود و یقینا یک کالای ضروری است که باید تلاش کرد آن را در سبد خانوارها جای داد، اما کتاب چه در مرحله تولید و چه در مرحله فروش، تفاوتهای عمدهای با دیگر کالاها دارد که همین تفاوت موجب میشود صنعت نشر نسبت به دیگر صنایع در موقعیت حساستر و آسیبپذیرتری قرار بگیرد. یکی از این تفاوتها در شرایط فروش است که جریان تخفیفگذاری برای کتاب را اندکی پیچیده و متفاوت از کالاهای دیگر میکند. از این روی در این شماره، مختصرا به جریان تخفیفگذاری روی کتابها پرداخته شده تا مخاطبان اندکی با شرایط متفاوت فروش کتاب آشنا شوند.
مقوله ارائه تخفیف کتاب توسط کتابفروشیها، اتفاقی متداول و حرفهای نیست؛ اما اگر کتابفروشیها بخواهند در شرایط خاص به اهالی کتاب تخفیفی بدهند، این تخفیف باید متناسب با ضوابط و اصول اتحادیه ناشران و کتابفروشان باشد. متناسب با این قواعد؛ کتابفروشان میتوانند چهار بار در سال، یعنی در هر فصل یک بار با هماهنگی اتحادیه صنفی خود، در زمانهای معین، تخفیفهای معقولی ارائه کنند اما با این وجود؛ برخی از کتابفروشیها خلاف این قانون عمل میکنند و همچنان به فروش کتاب با تخفیفهای نامعقول 40 تا 50 درصد مبادرت میورزند.
ارائه تخفیفهای نامتعارف را میتوان در کوچهها و خیابانهای فرعی خیابان انقلاب چون خیابان فخررازی، خیابان منیری جاوید و کوچههای فرعی دیگر این خیابانها و پاساژها بیشتر دید.
تخفیف 50 درصدی کتاب به اقتصاد نشر آسیب میرساند
کتابفروشیهایی که با تخفیفهای بالای 40 تا 50 درصدی کتاب میفروشند، قطعا به بازار نشر صدمه میزنند و به دلیل اینکه تعداد افرادی که درباره کتابهای افست و قاچاق اطلاعات دارند، کم است؛ مخاطبان بسیاری را به خود جذب میکنند.
از نظر ناشران، مشتریان در شرایطی از تخفیفها استقبال میکنند که نمیدانند فرآیند فروش کتابها با 50 درصد تخفیف، چه آثار بدی بر اقتصاد نشر و کسبوکار ناشران و کتابفروشان معتبر به جای میگذارد.
این مسئله که ناشران معتبر، کتابهای خود را با تخفیفهای اندک به شبکههای توزیع و کتابفروشیها ارائه میکنند، نشان میدهد که وقتی کتابفروشی هم همانکاری را میکند که نمایشگاهها و بساطهای 50 درصد تخفیفی ادامه میدهد، حتی آگاهسازی مخاطب نیز راهحل مناسب و کارسازی نیست؛ زیرا وقتی مخاطب در فضای معتبر کتابفروشی قرار میگیرد، از کجا باید بداند که این کتابها کپی، قاچاق و یا افست هستند؟
ناشران معتبر به دلیل هزینه بالای تولید کتاب و اهمیت به محتوای انتشاریافته در کتابها، آثار خود را با تخفیفهای اندک 10 درصدی به مخاطبان خود ارائه میدهند؛ بنابراین عرضه کتاب با درصد تخفیف بالا در کتابفروشیها، نمیتواند توجیهی داشته باشد.
کتابهایی که با تخفیفهای نامعقول به مخاطب ارائه میشوند، همگی کپی یا قاچاقاند و انتشار و فروش آنها با حقوق مؤلفان، مترجمان و ناشرانشان مغایر است
بیشتر تخفیفهای 50 درصدی، ترجمههای نامعتبرند
با بررسی موارد مختلف، درمییابیم عمده کتابهایی که با تخفیفهای بالای 40 یا 50 درصدی فروخته میشوند، آثار ترجمهای هستند که معمولا با زحمتهای ناشر اصلی، توانستهاند به اندازه چند چاپ هم که شده، نظر مخاطبان را به خود جلب کنند و در ادامه، ناشران دیگری به طمع بهرهمندی از بازار ایجاد شده، به ترجمه مجدد و در بسیاری از موارد، کپیبرداری متن و بازنشر آن با اعمال تغییرات جزئی اقدام کردهاند.
علاوه بر این، ورود به بازار کتابهای پرفروش خارجی که عمدتا رمانها، حوزه زبان و ادبیات و تاریخ را شامل میشوند، مزایای دیگری هم دارد؛ از جمله اینکه ناشر نه حقالتالیفی برایشان میدهد و نه به دلیل استفاده از ترجمههای دیگر، حق ترجمهای به مترجم میپردازد. این مسئله باعث شده تا هزینه اولیه تولید کتاب پایین آمده و حتی هزینه ویراستار و حروفچین هم شامل کتابها نشود. البته فروشندگان کتابهای تخفیفدار، تأکید دارند که کتابها اصل بوده و با کتابهای ارائهشده در نمایشگاههای خیابانی و مترویی کاملا متفاوتاند.
کتابهایی که با این تخفیفهای نامعقول به مخاطب ارائه میشوند، همگی کپی یا قاچاقاند و انتشار و فروش آنها با حقوق مؤلفان، مترجمان و ناشرانشان مغایر است؛ زیرا صاحبان واقعی این آثار، سهمی از فروش کتاب ندارند.
البته بخشی از این کتابها هم متعلق به ناشران پراکندهای است که نتوانستهاند کتابهایشان را بفروشند و به همین دلیل، آنها را با تخفیف بالا به برخی از کتابفروشیها واگذار کردهاند.
نقش صنف ناشران در مقابله با ناشرنماها
ارائه تخفیفهای نامتعارف در کتابفروشیها، ضمن اینکه قوانین صنفی را زیر سؤال میبرد، آسیبهای جبرانناپذیر دیگری را نیز به عرصه صنعت نشر وارد میکند؛ مثلاً مشتریها را به تخفیفهای همیشگی عادت میدهد، نظم بین حلقههای نشر را از بین میبرد و عمدتا بهدلیل رابطه مستقیم ناشر با کتابفروشان، شبکه توزیع را تضعیف میکند. همچنین مهمترین آسیب توسعه این رویه، ایجاد بازاری ظاهرا قانونی برای رواج کتابسازیها و تعدد ناشرنماها است.
کتابفروشیهایی که با تخفیفهای بالای 40 تا 50 درصدی کتاب میفروشند، قطعا به بازار نشر صدمه میزنند
برای مقابله با این اقدام، نقش بازوهای اجرایی اتحادیه ناشران و کتابفروشان بسیار مهم و تأثیرگذار است. این اتحادیه بهعنوان یک نهاد صنفی این وظیفه را دارد که مقابل این اتفاق بایستد و با ابزارهایی همچون جریمه کردن و پلمب کتابفروشیها و دفاتر نشر، با این ناشرنماها مقابله کند و اجازه ندهد که این جریان در کتابفروشیهای معتبر نیز نفوذ کند.
صنعت نشر کتاب این روزها، شرایط سختی را پشتسر میگذارد و عوامل مختلفی همچون فشارهای اقتصادی و کاهش قدرت خرید مشتریان، بازارهای کتاب را با مشکل مواجه کرده است. حالا در چنین شرایطی، توسعهیافتن بازارهای غیرمجاز و رفتارهای ضدصنفی، از نظر کارشناسان و دستاندرکاران این حوزه، معضل مضاعفی است که در صورت تداوم، تبعات سنگینی را به همراه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید