مقایسه هیپ هاپ در دو بستر متفاوت
از موسیقی هیپهاپ آمریکا چه میتوان آموخت؟
بهروز آقاخانیان
وقتی از هیپهاپ آمریکا صحبت میکنیم درواقع در مورد چه چیزی حرف میزنیم. این فرهنگ، سبک و صنعت موسیقی در چه بستری شکلگرفته و رشد کرده است و ما در ایران به چه میزان با آن نزدیکی داریم؟ و مهمتر از آن، پاسخ به این پرسش است که هدف ما از این جدالهای لفظی به سر دنبال کردن فرهنگ درست هیپهاپ اصلاً برای چیست؟ آیا صرفاً میخواهیم پدیدهای را بهصرف سرگرمی یا ارضای علایق فردی یاد گرفته و دنبال کنیم یا آنکه به دنبال چیزی فراتر از آن در رابطه با جامعه پیرامون هستیم؟
با این مقدمه یادداشت پیشرو سعی میکند ابتدا چهار عنصر که به ما در شناخت بیشتر موسیقی رپ آمریکا کمک میکنند را معرفی کند و در ادامه به این میپردازد که با در نظر گرفتن موارد گفتهشده، از رپ آمریکا چه میتوان آموخت.
رپ آمریکا و سابقه مبارزات نژادی: رپ آمریکا از سالهای ابتدایی شروع در دهه ۷۰ تا امروز (هرچند کمتر) اغلب در رابطه با مسئله نژاد سیاهپوستان یا بهعبارتدیگر آمریکاییهای آفریقاییتبار مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است. پژوهشگرانی مانند Tricia Rose، Michael Eric Dyson و Cornel West یا تحصیلاتی مرتبط شناخت فرهنگ آفریقایی تباران داشتهاند و یا این مبحث بخش عمده علایق پژوهشی آنها بوده است. بهعبارتدیگر تحلیلها و کتابهایی که در آمریکا در مورد موسیقی رپ نوشته شده، آن را در رابطه تنگاتنگ با مساله نژادی و مبارزات این گروه برای کسب حقوق برابر و جایگاهی بهتر در جامعه میدانستند. مبارزاتی که در هر دوره، فرهنگ و موسیقی دوران خود مانند بلوز و جاز و بعدها هیپهاپ را با خود داشته است. زمانی که رپ نیز در دهه ۹۰ به سمت تجاری شدن و فاصله از هویت اولیهاش رفت خیانت هیپهاپ به سیاهپوستان یکی از بحثهای مهم آن دوره یا حتی امروز بوده است. رپ آمریکا و نقش ایدئولوژی مذهبی نوظهور: در تاریخ مبارزات برابریخواهانه سیاهپوستان آمریکا گروههای مختلفی فعال بودهاند. افرادی پیرو مارتین لوتر کینگ بودند، گروههایی به خاطر نزدیکی با گروهای چپ در دهه ۶۰ گرایش مارکسیستی داشتند و افرادی بسیاری نیز عضو گروه مسلمان «ملت اسلام» بودند. شاخه از سیاهپوستان مسلمان آمریکا که قرائتی آمیخته با خواستههای نژادی و متفاوت با گفتمان شیعه و سنی مسلط داشتند. باور این گروه بر برتری نژاد سیاه و ریشه شیطانی نژاد سفید (بله؛ بسیار بچهگانه است) آنها را در سالهایی تبدیل به جنبشی جداییطلب و رادیکال کرده بود. در سالهای نزدیک شروع هیپهاپ انشعابی از «ملت اسلام» به نام «ملت پنجدرصدی» در نیویورک شکل گرفت که علاوه بر باورهای قبلی به این اعتقاد داشت که درصدی از سیاهپوستان مانند پیامبر وظیفه دارند که سایر سیاهپوستان را آگاه و به مبارزه و احقاق حق فرابخوانند. وجود این فرقه در نیویورک دهه ۷۰ و ۸۰ تأثیر قابلتوجهی بر رپرهای نوجوان و اغلب از خانوادههای کمسواد مانند NAS، Rakim، Big Daddy Kane و ... گذاشته بود و آنها خود را ازنظر اعتقادی در نقش آگاهکننده میدیدند. در همان دوره رپرهای تحصیلکردهتر مانند Chuck D بودند که آگاهی دادن را با گفتمانی متجدد و پیشروتر دنبال میکردند.
اقتصاد و درآمدزایی: در جامعه آمریکا حداقل از میانه قرن بیستم موسیقی در ارتباط تنگاتنگ با اقتصاد و بحث درآمدزایی بوده است. هیپهاپ هم از همان روز اول یعنی دوره بلاک پارتیها و دیسکوهای خانگی با فروش بلیت همراه بوده است. درواقع کشمکشها در موسیقی رپ آمریکا هیچگاه بر سر چرایی کسب درآمد و اسپانسر گرفتن یا فروش نبوده و صرف فروش آثار و اجراها هیچ زمان چالشی قانونی در آمریکا نداشته است. بلکه برعکس فرصتی تازه برای کسب درآمد در عرصه موسیقی محسوب میشده است.
سانسور و مشکلات حقوقی: محبوب شدن و اقبال عمومی جامعه از یک جریان موسیقی مسلماً ممکن است به مذاق دیگر طرفداران موسیقی یا مقامهای دولتی خوش نیاید و رپ امریکا هم از این قضیه مستثنا نیست. عده زیادی آن را اصلاً موسیقی نمیدانستند و بسیاری از پدر و مادرهای سفیدپوست با همراهی نمایندگانی از کنگره سعی کردند به مفاهیم و واژههای بهکار رفته در رپ واکنش نشان دهند و موفق هم شدند. اما نهایت تلاش برای ممیزی رپ در آمریکا که همانParental Advisory مشهور است که به مخاطب هشدار میدهد فلان آلبوم موسیقی حاوی مفاهیم خشونتآمیز یا جنسی است. بهغیراز آن هنرمندان رپ آمریکا هیچگاه درگیر سانسور و ممیزی نبودند. حالا با در نظر گرفتن چهار مورد بالا به صحنه رپ فارسی نگاه کنید و ببینید چه تناسبی با فضایی رپ آمریکا دارد. رپ فارسی از ابتدا تا به امروز ارتباطی با مسئله اقلیتهای نژادی مرتبط با ایران نداشته است. رپی که از طریق ارتباط نوجوانان طبقه متوسط شهری مثل تهران با موسیقی هنرمندان رپ شناختهشده آغاز و بعداً تا حدی در میان اقشار کمدرآمدتر نفوذ کرد را میتوان ازنظر بحث طبقه اقتصادی تحلیل و بررسی کرد اما نژاد هیچگاه مساله این سبک در ایران نبوده است. شاید نزدیکترین بخش از رپ فعال در ایران که میتواند ازنظر اقلیت نژادی موردبررسی قرار گیرد، نسل دوم مهاجرین افغانستانی باشد که در چند سال گذشته فعالیت بسیار اندکی در عرصه رپ ایران داشتهاند. رپ فارسی با مساله ایدئولوژی مذهبی هم ارتباط چندانی ندارد. هرچند تعدادی از رپرهای فارسی خود را مذهبی معرفی کردهاند اما این مذهب همان گفتمان رسمی شیعه بوده است که نهتنها مانند ایدئولوژی «ملت اسلام» یا «ملت پنجدرصدی» در تقابل با قدرت وقت قرار نداشته بلکه همسو با گفتمان غالب نیز بوده است. علاوه بر این عمده صحنه رپ فارسی از ابتدا تا به امروز ازنظر مذهبی ایدهای سکولار داشته و با هویت مذهبی خود را تعریف نمیکند. در ادامه این تفاوتها، رپ فارسی بهغیراز سالهای آغازین خود یعنی دوره استودیوهای خانگی، همواره مشکل درآمدزایی داشته است. جدا از مسئله رپ فارسی چالش درآمدزایی با توجه به نوع اقتصاد در ایران برخلاف اقتصاد لیبرال آمریکا همواره چنین مشکلی وجود داشته است. درواقع وقتی سادهترین روشهای درآمدی برای هنرمند رپ ایران غیرقانونی محسوب میشود، صحبت از مقایسه با رپ آمریکا بیشتر شبیه هذیانگویی است. هذیانگویی که با در نظر گرفتن مسئله سانسور و مجوز بیشتر شبیه کمدی میشود. بهعبارتدیگر چگونه ممکن است در کشوری که در آن رپ کاملاً ازنظر قانونی بدون مجوز است، سمینارها و کنفرانسهای آن با خطر لغو شدن با یک تلفن قرار دارد و راههای درآمدزایی قانونی در آن بیشتر شبیه آبباریکه همراه با خطرات و ریسکهای مخصوص به خود است را با رپ و فرهنگ هیپهاپ امریکا مقایسه کرد.
بااینوجود این به این معنا نیست که هیپهاپ آمریکا هیچ ارمغانی برای ایران ندارد. سبکی که در ایران رشد کرده است و منشأ جنبش و حرکتی خلاف جریان در سالهای گذشته بوده است را نمیتوان بدون گرفتن هیچگونه ایدهای از هیپهاپ آمریکا تحلیل کرد. جدا از مسائل موسیقایی، فلو و جنبه تکنیکی رپ آمریکا که به ما رسیده است، آنچه ازن ظر نویسنده بهعنوان ایده اصلی میتوان برداشت؛ همان تفکر ضد سیستم در هنر مدرن غرب است. تفکری که سعی میکند با چالش و زیر سوال بردن هنجارهای مسلط (شامل خانواده، مدرسه، شهر، کشور و حتی مفاهیم جهانشمول) جایی برای هوایی تازه باز کند و صدایی باشد برای گروههای به حاشیه راندهشده. تفکری که البته همانطور که گفته شد منحصر به هیپهاپ نیست و اغلب هنرهای زیرزمینی حاملان آن هستند. اما نکته مهم برای فعالان رپ و مخاطبان این است که چنین فرهنگ هنجارشکن را چیزی منحصر به دایره هیپهاپ ندیده و سعی در پیوند آن با دیگر شاخههای هنر زیرزمینی و علاوه بر آن با تاریخ معاصر کشور خود داشته باشند. تاریخی که هنرمندان آزاده، عدالتخواه و برابری طلب در آن کم نبودهاند.
دیدگاه تان را بنویسید