سفر به قشم، نگین خلیج فارس (قسمت اول)
دلفینهای بازیگوش با طعم نان تموشی
آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعتگردی
هفته گذشته تا آنجایی گفتم که از غار خربس و دره ستاره افتیده یا همان دره ستارگان بازدید کردیم و حالا بپردازیم به ادامه سفرنامه و دیگر جاذبههای این جزیره زیبا. از دره ستارگان بیرون آمدیم و به سمت جزایر ناز حرکت کردیم. جزایر ناز که به اشتباه گاهی جزیره ناز نامیده میشود درواقع دو جزیره هستند که در زمانی که آب دریا پایین است، به قشم وصل میشوند و در مواقع مد دریا ارتباطشان با قشم قطع میشود. جزایر ناز خالی سکنه هستند اما ماهیگیران اتاقکهایی برای استراحت در آنجا ساختهاند. فاصله زمانی بین جزر و مد دریا شش ساعت است، اما بهترین مدت زمانی که میتوانید در جزایر ناز بمانید و از ساحل و زیبایی جزیره و خلیج استفاده کنید چهار ساعت است. متاسفانه زمانی که ما به ساحل رسیدیم آب دریا بالا بود و ما از دور جزایر ناز را نظاره گر بودیم. کم کم داشتیم به غروب نزدیک میشدیم و نوبت به جنگل حرا که یکی از شگفت انگیزترین مکانهای دیدنی قشم است رسیده بود. اگر خاطرتان باشد محل اقامت ما در روستای هفترنگو بود، و از بخت خوبمان جنگلهای حرا نیز نزدیک همین روستاست و ما بعد از یک روز پر بازدید، بیدرنگ به محل استراحت میرسیم. به اسکله جنگلهای حرا رسیدیم و قایق گرفتیم و در دل حرا شروع به گشت زنی کردیم. حرا نام درختی است از جامعه گیاهی مانگرو که ابوعلی سینا، دانشمند بزرگ ایرانی،این درخت را حرا نامیدهاست. مانگرو در اندازههای ۳ تا ۶ متر با شاخ و برگهای سبز و روشن است که در آبهای شور زندگی میکند و هنگام مد آب دریا تا گلوگاه در آب فرو میرود.
با خاصیت تصفیهای که در پوست این درخت وجود دارد، بخش شیرین آب دریا را جذب و نمکش را دفع میکند. درخت حرا در حقیقت یک تصفیه خانه آب شیرین کن طبیعی است. پوست این درخت در درمان بیماری جذام مؤثر است و شیره درون آوندهای آن بر بیماری خشکی که بیماری پوستی شایع در منطقه هرمزگان است تأثیری قابل توجه دارد. غروب آفتاب را در جنگلهای حرا دیدیم و به سمت روستای هفت رنگو برگشتیم. وارد خانه شدیم و شگفتزده گشتیم از سفرهای که پر بود از غذاهای رنگین جنوبی با دستپخت مادر صاحبخانه که خستگی تمام روز را از تنمان ببرون کرد. صبح به سمت روستای شیب دراز به قصد بازدید از جزیره هنگام و دلفینها حرکت کردیم. سوار قایق شدیم و به دل خلیج فارس زدیم. در حقیقت هیچکس نمیتواند بهترین زمان رفتن به جزیره هنگام را تعیین کند. اما یک قانون کلی وجود دارد: زمانی که هوا خنک و دریا نیز صاف و آرام باشد. همین! و اینک هر سه مهیاست و ما نیز امیدواریم به دیدار دلفینها. سرمان به هر سو میچرخد، که ناگهان تعدادی دلفین بازیگوش پدیدار شدند که گه گاه حرکات نمایشی هم انجام میدهند، از همان حرکاتی که در مستندها یا پارکهای آبی و آکواریومها دیده میشود، اما دیدن دلفینها در یک آکواریوم طبیعی و بزرگ به وسعت خلیج فارس لذتی دوچندان دارد. سرخوش از دیدن دلفینها بودیم و به سمت بازارچه محلی هنگام رفتیم. از قایق پیاده شدیم و وارد بازارچه شدیم. خیلی از افراد محلی که اینجا دیده میشوند، زنانی با پوشش خاص سنتی جنوب هستند که خود یکی از جذابیتهای سفر به این منطقه است. یکی سمبوسه سرخ میکند، دیگری نان تموشی میپزد و یکی دیگر در حال طراحی نقش حنا روی دست یکی از گردشگران است. اینجا عجیب زندگی جریان دارد. قصه قشم ادامه دارد ...
دیدگاه تان را بنویسید