«جاندار» در مضمون با محدودیت مواجه است
روایت خوب با تعلیقهای درهمتنیده
جاندار داستان خانوادهای است که بر اثر یک اتفاق درگیر موضوع قتل و قصاص میشوند و برای رهایی از آن راهی جز یک جنایت دیگر پیش روی خود نمیبیند.
بهطورکلی جاندار به عنوان فیلمی که قصد به چالش کشیدن مفهوم قصاص در جامعه و بازنده بودن طرفین این ماجرا را دارد، توانسته است در انتقال این مفهوم موفق عمل کند و به عنوان یک فیلم متوسط، گلیم خود را از آب بیرون بکشد
عوامل فیلم عبارتند از:
نویسنده: حسین امیری دوماری، پدرام پورامیری، محمد داوودی
کارگردان: حسین امیری دوماری، پدرام پورامیری
بازیگران : فاطمه معتمدآریا، مسعود کرامتی، باران کوثری، حامد بهداد، علی شادمان، جواد عزتی، امیراحمد قزوینی
جاندار به عنوان اولین ساخته سینمایی کارگردانان خود، به نوعی قطعا یک موفقیت به شمار میآید. فیلمی که یک داستان مشخص دارد و به خوبی آن را روایت میکند. نقطه تعلیق فیلم پیرامون دو وضعیت انتقام و خشونت شکل گرفته و المانهای فرهنگی خاص ایرانی همچون غیرت و آبروداری با داستان چنان درهم تنیده میشود که همذاتپنداری بینندهای که درگیر موضوع قصاص و قتل نیست را هم به خوبی برمیانگیزاند.
شروع فیلم همانند بسیاری از فیلمهای حادثهمحور امریکایی با فضای بسیار زیبا و شاد شروع میشود و با یک شوک که کل داستان را تحتالشعاع قرار میدهد، ادامه پیدا میکند. فضای عروسی و نگرانیهای میزبانان همراه با بازیگران آشنا، کاراکترهای فیلم را به ما میشناساند. و در همین حین است که حادثه محوری فیلم اتفاق میافتد و ازقضا یکی از ضعفهای فیلم در اجرا و کارگردانی دقیقا در این نقطه روی میدهد. جایی که یک شوک اساسی که همان حادثه محوری باشد میتواند نفس بیننده را بگیرد و حادثه را آنچنان که فاجعهبار است، نشان دهد که بیننده به راحتی نتواند وارد قضاوت ناخودآگاه بین کاراکترهای داستان شود؛ اما نکته اینجاست که دعوای ابتدایی فیلم خیلی بچهگانه و مبتدیانه تصویر شده است تا آنجا که وقتی وحید (با بازی علی شادمان) چاقو میخورد، نمیتوان به خوبی باور کرد و حتی کشتن برادر یاسر هم آنچنان که فاجعهبار است بر بیننده تاثیر نمیگذارد. کافیست این سکانس را مثلا با فیلم ضدایرانی قاتل امریکایی مقایسه کنید، جایی که همسر قهرمان فیلم در فضای کاملا زیبا و شاد درون ساحل، کشته میشود و این اتفاق تا پایان فیلم، این کاراکتر را درگیر میکند.
اما در ادامه همانطور که بیان شد، فیلم در نمایش تبعات این ماجرا بسیار خوب جلو میرود و از خردهروایتها و تزریق قطرهچکانی اطلاعات مفید، بیشترین بهره را میبرد و اتمسفری را ایجاد میکند که مخاطب در آن زیست میکند و کاملا با آن همراه میشود.
پیچیدگی روابط در این خانواده و دوهمسره بودن آقا رحمان (با بازی مسعود کرامتی) و ناتنی بودن وحید (با بازی علی شادمان) و اسما (با بازی باران کوثری) و تفاوت رفتار این دو در ارتباط با ثریا (با بازی فاطمه معتمدآریا) که اسما او را مادر خود میداند و به برادر ناتنیاش احساس دین میکند و نداشتن این احساسات توسط وحید، این پیچیدگی را بیشتر هم میکند.
اما مهمترین نقطه قوت فیلم بدونشک بازیهای بسیار روان و تاثیرگذار و مخصوصا بازی گرفتن کارگردان از بازیگرهاست. درست است که بازیهای مشابهی را از تعدادی از بازیگران از جمله حامد بهداد، علی شادمان، مسعود کرامتی در آثار قبلیشان دیده بودیم اما همین بازیهای تکراری در ترکیب موزون بازیهای این فیلم کاملا جا گرفته و در راستای تکمیل اهداف داستان عمل میکند. بازیهای روان و بینظیر معتمدآریا و کوثری نیز به ایجاد این فضا کمک کرده است؛ اما مهمتر از اینها بازی جواد عزتی در نقش یاسر است که با آنکه شخصیتپردازی کاراکتر او در فیلمنامه چندان کامل نیست و بجز چند اکت محدود مثل دادگاه و گرفتن قیومیت و دیدارش با اسما (باران کوثری)، تلاشی برای این شخصیت صورت نگرفته اما بازی چنان تاثیرگذار است که شاهد یک بدمن موثر در روند فیلم هستیم که بار یک سوی داستان را به تنهایی به دوش میکشد.
برخلاف این بازیهای قابلقبول، اما دو بازیگری که نقش جمال و سعید را ایفا میکنند که یکی قاتل و دیگری داماد این خانواده است، آنقدر فاصله زیادی با استاندارد بازیگری این فیلم دارند که از فرم کار به صورت جدی بیرون میزنند و هیچگونه احساسی را در یکی دو سکانس مهم احساسی به بیننده منتقل نمیکنند و همین امور است که این فیلم را از یک فیلم خوب به یک فیلم خوشبینانه متوسط تبدیل میکند.
البته در این امر نباید محدودیتهای کشور و حساسیتهای موجود در حوزه مضمون فیلم جاندار یعنی قصاص را فراموش کرد. امری که موجب میشود فیلمساز، پایانبندی آنچنان بازی برای فیلم خود درنظربگیرد که به هیچ شکل نمیشود حتی به بستنش، فکر کرد.
حساسیتهای موجود در حوزه مضمون فیلم جاندار یعنی قصاص موجب میشود فیلمساز، پایانبندی آنچنان بازی برای فیلم خود در نظر بگیرد که به هیچ شکل نمیشود حتی به بستنش، فکر کرد
هر دو احتمال و راه پیشروی کارگردان برای تمام کردن فیلم یعنی 1) سقط جنین توسط اسما و طلاق از سعید و ازدواج با یاسر (جواد عزتی) و یا 2) قصاص شدن و مرگ جمال ، بدون شک دچار ممیزی میشد و سرنوشتی نامعلوم برای فیلم رقم میزد.
بهطورکلی جاندار به عنوان فیلمی که قصد به چالش کشیدن مفهوم قصاص در جامعه و بازنده بودن طرفین این ماجرا را دارد، توانسته است به خوبی از پس حرف خود بربیاید و به نوعی قصاص را به عنوان عامل ایجاد تنش و خشونت مطرح کند. فارغ از رد یا اثبات این فرض، این فیلم در انتقال این مفهوم موفق عمل کرده است و به عنوان یک فیلم متوسط، توانسته است گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
دیدگاه تان را بنویسید