در حاشیه عدم التزام و نقض آییننامه جشنواره موسیقی فجر
ترقی معکوس
بیتا یاری
کمتر از دو ماه به زمان برگزاری جشنواره موسیقی فجر باقیمانده است و قاعدتاً اکنون میبایست هیات انتخاب جشنواره در پی اتمام مهلت فراخوان به ارزیابی نشسته باشد و در پی ایجاد جدول برنامهها و طراحی و آمادهسازی آن باشد. اما همانگونه که از ابتدای امسال با استعفای مدیر دفتر موسیقی و مدیر اجرایی جشنواره موسیقی فجر اخبار خوبی برنخاست؛ اکنون نیز از این دوره جشنواره موسیقی فجر اخبار دلگرمکنندهای به گوش نمیرسد. و مدام شنیدهها حکایت از مسائل و مشکلاتی دارد که افراد دلسوز را ناراحت و البته فرصتطلبان را خوشحال میکند.
دو سال پیش بود که بالاخره با تغییر معاون هنری وقت، منتقدان جشنواره موسیقی فجر در همکاری با انجمن و دفتر موسیقی توانستند آییننامهای برای برگزاری جشنواره موسیقی فجر نوشته و به تصویب وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برسانند که با این ساماندهی و مشخص کردن نحوه برگزاری جشنواره موسیقی فجر این رخداد عظیم حوزه موسیقی در دستگاه دولتی، اندکی رفتار ملوکالطوایفی مدیران و معاونان زیرمجموعه وزیر ارشاد را تعدیل کند و بتواند مهاری به آن افسارگسیختگیها بزند. همچنین معیاری از میزان پایبندی مدیران به قوانین را به دست مردم و مسئولین بدهد و اندکی در جهت شفافیت و پرهیز از فساد گام برداشته شود.
ازاینرو سی و چهارمین دوره جشنواره موسیقی فجر، در حقیقت اولین دورهای شد که با داشتن آییننامه مشخص به اجرا سپرده شد. قرار بر این بود که دو سال اولیه این آییننامه دقیق و موبهمو اجرا شود و محکی بخورد تا نواقص و موانع آن بهخوبی درآید تا چنانچه لازم دیده شد اصلاحیهای بر آن زده شود. اما هنوز دومین سال اجرای آییننامه جشنواره موسیقی فجر به اتمام نرسیده و میباید دوره سی و پنجم نیز بر طبق آییننامه به اجرا گذارده شود که شواهدی از کنار گذاردن آن در برخی موارد بهدستآمده است.
مهمترین مساله در تصویب این آییننامه شیوه واسپاری جشنواره موسیقی فجر به خارج از بدنه ارشاد بود که میباید پس از انتخاب دبیر جشنواره تمامی موارد دیگر از دست مدیر دفتر موسیقی و معاون هنری خارج باشد و این دو نمیبایست دخالتی در این رویداد از ابتدا تا انتها شامل پذیرش گروهها، انتخاب نفرات، هیاتها، شوراها و ... داشته باشند یا چیزی بدان بیفزایند و یا کم کنند. و تنها در کسوت ضمانت بر حسن انجام آییننامه و اجرای آن قرار دارند؛ همان کسوتی که در سلطنت مشروطه پادشاه داراست.
چراکه جشنواره نیز با حضور دبیر و مدیر اجرایی که طی آییننامه نحوه برگزیدن آنها مشخصشده است رسمیت مییابد و تنها از این کانال میباید به تصمیمگیری و اجرا برسد. اما همانگونه که در چند ماه پیش نوشتم و به حضور مدیر دفتر موسیقی در جلسات هیات انتخاب جشنواره موسیقی فجر عارض شدم باز هم خبرها از حضور مدیر دفتر موسیقی در کلیه جلسات مرتبط با جشنواره موسیقی فجر حکایت دارد آنهم در شرایطی که دبیر اجرایی جشنواره موسیقی فجر در آنها حضور ندارد. ازاینرو این تخلف از آییننامه امکان تکرار بسیار دارد و عمدهترین نکته جا مانده از آییننامه است که میباید در اصلاحیه آن حتما قید شود که رئیس جشنواره موسیقی فجر حق حضور و مداخله در جلسات مرتبط با جشنواره موسیقی فجر را ندارد.
همچنین جلسات هیات انتخاب و ارزیابی جشنواره موسیقی فجر نمیباید از جانب دفتر موسیقی بهعنوان نهاد بالاسری تحتفشار برای تصمیمگیری و یا پذیرش چیزی قرار بگیرد؛ درصورتیکه با حضور مدیر دفتر موسیقی در این جلسات عملاً از آن سلب کفایت میشود و مدیر دفتر موسیقی با پشتوانه قدرت اجرایی که در سلسلهمراتب دولتی دارد عملاً مانع از ایجاد شرایط آزادانه برگزاری جلسات و حضور در جشنواره موسیقی فجر میشود. بدتر از همه حضور او در شورای ارزیابی جشنواره موسیقی فجر است که مشخصا ناقض آییننامه جشنواره موسیقی فجر است. چرا که در ذیل بند 6/4/1 آییننامه صریحا قید شده است که اعضای شورای ارزشیابی جشنواره مجاز نیستند که هیچ منافع، فعالیت، همکاری و ارتباط کاری با جشنواره داشته باشند. یعنی هرگونه افرادی که در جشنواره حضور داشته و یا کار و سمت اجرایی دارند در هیات ارزیابی جشنواره به هیچ عنوان نباید حضور داشته باشند و متاسفانه اکنون این نقض آییننامه رخ داده است و ارزیابان جشنواره نیز تحت فشار ناشی از حضور مدیر دفتر موسیقی در جلسات قرار گرفتهاند.
ضمن آنکه به نظر میرسد مدیر دفتر موسیقی حتی از زمانهایی که باید به امور اداری و روتین دفتر موسیقی برسد را صرف اموری میکند که در حیطه اختیارات او نیست و متأسفانه نظارت بر امور دفتر موسیقی نیز ازنظر معاون هنری پوشیده مانده است. که اگر چنین میبود دیگر جلسات جشنواره موسیقی فجر در محل دفتر مدیر دفتر موسیقی بیمعنا بود و صورت نمیگرفت. حتی جلساتی که برخی از آن به اتاق فکر آقای مدیر دفتر موسیقی یاد میکنند نیز برگزار نمیشد. اتاق فکری که از اولین روزهای حضور محمد الهیاری در دفتر موسیقی نسبت به دیده نشدن آن در آییننامه جشنواره موسیقی فجر انتقاد داشت و شنیدهها حاکی از آن است که اکنون نیز خود چنین مشورتها و جلساتی را دایر کرده است. اینها همه ناشی از آن است که اگر شرایط کاری و مدیریتی ایشان بهدرستی گوشزد، تبیین و نظارت میشد به چنین وضعیت گرفتار در تمامیتخواهی دچار نبودیم و نقض قوانین و آییننامه را شاهد نمیشدیم.
در این دههها مدیرانی در سلسله مراتب اداری دولتی ظهور و بروز کردهاند که برخی به علت عملکردهای جاهطلبانه خویش در اذهان ماندهاند و برخی به علت سلطه و خودمحوری در امور. اما برخی از عجایب نیز در مدیران جاهطلب دیدهشده است که به دنبال ترقی هستند، اما ترقی معکوس.
به خاطر دارید که در دوران دولت نهم، علیآبادی رئیس سازمان تربیتبدنی بود اما میخواست کاندیدای انتخابات فدراسیون فوتبالی شود که در زیرمجموعه خود او جای داشت؛ چراکه نقل و انتقالات و در صدر اخبار بودن برای این مدیر دولتی جاه دندانگیری بود که در پشت میز ریاست سازمان چندان فراهم نبود؛ هرچند ازنظر اداری در رتبه بالاتری از مدیریت فدراسیون فوتبال قرار داشت. اما او دلبسته نامش و شنیده شدن آن در رسانهها و هیاهوی فوتبال بود و آن مسافرتهایی که رئیس یک فدراسیون فوتبال میتواند داشته باشد و کیست که نداند که البته نان خوبی هم در نقل و انتقالات مربی و فوتبالیستها ناشی از فساد حاکم بر شرایط اقتصادی همواره فراهم است.
مدیر دفتر موسیقی با پشتوانه قدرت اجرایی که در سلسلهمراتب دولتی دارد عملاً مانع از ایجاد شرایط آزادانه برگزاری جلسات و حضور در جشنواره موسیقی فجر میگردد. بدتر از همه حضور او در شورای ارزیابی جشنواره موسیقی فجر است که مشخصا ناقض آییننامه است
او کسی بود که ترقی معکوس را میپسندید و حاضر بود ریاستش بر سازمان عریض و طویل تربیتبدنی را رها کند تا مدیر فدراسیون فوتبال در ذیل آن سازمان باشد. هرچند این میل به ترقی معکوس نیز از انتخاب ناشایست او توسط مدیران بالادستی حکایت داشت. حال این قصه برای شرایطی که مدیر دفتر موسیقی در این روزها در جشنواره موسیقی فجر دارد مثل مناسبی است که البته در آن حاجت مناقشه نیز نیست. چراکه او نیز خواهان حضور در سمتی پایینتر (مدیریت جشنواره موسیقی فجر) و عهدهداری مسئولیتی است که میباید خود در اختیار زیرمجموعهاش قرار دهد اما خود را در آن به جد وارد میکند. ایکاش وزیر ارشاد و معاون هنری نیز متوجه بودند که این ردای مدیریت شاید بر ایشان اندکی بلند است.
دیدگاه تان را بنویسید