درباره هشتگ «نه به تلویزیون»
من سلبریتی هستم، هستم که اعتراضکنم
آبان نامجو
گمان کنم که این شیلا خداداد بود که هشتگ «نه به تلویزیون» را کلید زد. خداداد در اینستاگرامش نوشته بود:
«واژگان جدیدی که این روزها در تلویزیون ملی ایران درباره بازیگران گفته میشود را شنیدهاید؟ واژه هنربند خائن، یه لیبریتی، نیم لیبریتی و غیره.
عجیب نیست که رسانه ملی یک کشور راجع به هنرمند همون کشور همچین رفتاری رو میکنه؟ پس چرا از همین هنرمندان برای جذب مخاطب استفاده میکنید، آیا همگی باید مانند عروسک دستساز فقط فکر و عمل شما را اطاعت کنند و اگر کمی همسو با شما نباشند اینچنین مورد بیاحترامی قرار بگیرند.
من به شخصه بهخاطر بیاحترامیهای اخیر صدا و سیمای کشور در هیچ سریالی که از تلویزیون پخش شود بازی نخواهم کرد»
بعد از شیلا خداداد و نیوشا ضیغمی و پرویز پرستویی، پولاد کیمیایی هم به هشتگ «نه به تلویزیون» پیوسته. به نظر میرسد علاوه بر موج مهاجرت که شامل افرادی نظیر مهناز افشار و مزدک میرزایی شده، حالا با موج قهر هم مواجه خواهیم بود. این ماجرا ادامهدار خواهد شد. مساله غامضتر از این حرفهاست.
پولاد کیمیایی در اینستاگرامش نوشت: «ترویج چند همسری سریالهای آبکی که لمپنیزم را ترویج میکنه اخبار یک طرفه توهین به هنرمند (نه سلبریتی) گروکشی پخش مسابقات فوتبال بیکار کردن و فراری دادن استعدادهای کشور بیرون کردن کارشناسان فوتبال پول کلان گرفتن و مافیای تبلیغات کی تیزر داشته باشه کی نه ... همه اینا و بیشتر یعنی ننگ ما صدا و سیمای ما من هم مثل خانوم شیلا خداداد آقای پرستویی... تلویزیون ملی کشورم رو تحریم میکنم و دیگه با تلویزیون همکاری نمیکنم #نه_به_تلویزیون»
کیهان در همین رابطه نوشت: «تعدادی از بازیگران درجه سه سینما که برخی از آنها اصلا در حد بازیگری در تلویزیون نیستند، اعلام کردند که به خاطر انتقادات صداوسیما از سلبریتیها دیگر در سریالهای تلویزیونی نقشآفرینی نخواهند کرد. تأثیرگذاری منفی بسیاری از به اصطلاح سلبریتیها در منحرفسازی افکار عمومی در بزنگاههای سیاسی، باعث شده تا بسیاری از کارشناسان سیاسی و رسانهای، این جماعت اغلب شکمسیر و پرادعا را خطری برای افکار عمومی قلمداد کنند.»
نکته جالب ماجرا اینجاست که غالب این بازیگران مدتهاست با تلویزیون همکاری نکردند و به نوعی تحریم تلویزیون در این مقطع که برخی از این ستارهها به خاطر عدم اظهارنظر درباره وقایع اخیر از سمت افکار عمومی تحت فشار هستند، انگار نوعی حرکت تاکتیکیست که فشارها را از روی خودشان بردارند، با سطحی از حرکت اعتراضی کمخطر که هم دل مخاطبان را به دست بیاورند و هم به جایی برنخورد!
دیدگاه تان را بنویسید