یادداشت
یادداشتی بر کتاب «زنگبار»
روایت فاشیسم و نژادپرستی در تاریخ
رمان «زنگبار» اثر آلفرد آندرش با ترجمه سروش حبیبی که نشر ماهی منتشر کرده است، روایتی از فاشیسم، جنگ و نژادپرستی در بستری تاریخی است.
آلفرد آندرش، نویسنده سرشناس آلمانی است که متاسفانه در ایران کمتر شناخته شده است. آندرش در دهه 60 و 70 میلادی بسیار پرکار بود و بیشتر آثارش را در آن سالها نوشت. اگر چه عامل شهرت و ستایش وی، نخستین رمان شاهکارش بهنام «زنگبار» بود که در سال 1975 منتشر شد و بسیاری را شیفته خود کرد. منتقدان ادبی، آندرش را از بنیانگذاران ادبیات مدرن در آلمان و همرده هاینریش بل و گونترگراس میدانند. آندرش در جوانی همزمان با کار در یک کتابفروشی، روزنامهنگاری میکرد. با تغییرات ناگهانی در سیاست دهه 30 در آلمان و به قدرت رسیدن حزب نازی، آندرش مانند بسیاری دیگر در ابتدا ممنوع القلم شد، سپس بازداشت شد و در نهایت سر از اردوگاه کار اجباری درآورد. آندرش بهعنوان یک کمونیست حتی در زندان نیز دست از مبارزه برنداشت. او را به زور به جبهه فرستادند، از جبهه ایتالیا فرار کرد و از بخت مساعدش به دست آمریکاییها اسیر شد و از جنگ جان به در برد.
در تاریخ ادبیات، هیچ موضوع و پدیدهای به اندازه جنگ مورد توجه نویسندگان نبوده است. بسیاری از آثار مشهور و بزرگ ادبی یا در دوران و بستر جنگ روایت میشوند یا در ترس از آغاز جنگ یا درباره پیامدهای جنگ.
داستان درخشان «زنگبار» در شرایط آغاز به قدرت رسیدن نازیها و هیتلر در بندر کوچک و خلوت بهنام «رریک» و در بازه زمانی یک شبانه روز اتفاق میافتدو داستان با مضمونی متفاوت و با زاویه دید سوم شخص روایت میشود. ما در این رمان با چند شخصیت مختلف روبهرو هستیم که در طول داستان به دلیل ماجراجویی، ترس و یک مجسمه سرنوشتشان به یکدیگر گره میخورد. کشیش پروتستانی که کهنه سرباز جنگ جهانی اول است و با وجود نازیها حضور خدا را در جهان احساس نمیکند؛ یک ماهیگیر بددهن و بدخلق که میان مسائل سیاسی و زندگی شخصی سرگردان است؛ پسر جوان شجاع و کمونیستی که عشق کتاب و آزاداندیشی است؛ و در نهایت پسر نوجوانی که میل به کشف و جستوجو در جهان را دارد و تحت تأثیر هاکلبری فین و تام سایر است.
«زنگبار» با وجود حجم اندک ، کتاب بسیار قابل توجهی است. فضای اختناق سیاسی در این داستان به بهترین وجهی بهصورت غیرمستقیم و با استفاده از توصیف عناصر محیط طبیعی شکل میگیرد. کمتر دیالوگ مستقیم سیاسی در کتاب وجود دارد، در خالی که موقعیتهای پیچیده و سیاسی، همه شخصیتها را درگیر کرده است. حضور پسر نوجوان و دختر در جای جای کتاب، لحن و بار عاطفی داستان را متناسب میکنند. وجوه روانشناسانه و ادبی در طراحی شخصیتها بسیار غنی است.
مضامین و نمادهای متأثر از کتاب مقدس در داستان بیشمار هستند. تردیدها در فعالیت سیاسی و تناقض مبارزه با زندگی شخصی به بهترین شکلی در بطن داستان قرار داده شده است. ایجاز و خست کلام نویسنده، مانع از توصیفات درخشان و دیالوگ و مونولوگهای قصار نشده است. عشق، نفرت، دروغ، ترس و نیتهای والا و پست انسانی در درون شخصیتها لحظه به لحظه تصویر میشود و تردیدهای افراد را در موقعیتها، کاملا لمس و با آنها همذاتپنداری می-کنیم. کمتر داستانی را میتوان یافت که این چنین ملتهب و در عین حال متناسب، عمیق و بیطرف باشد و در عین حال خواندنی و لذتبخش. زنگبار داستانی است لطیف و تأثیرگذار درباره شکل دادن به سرنوشت، وجدان انسانی، لزوم خیرخواهی و مبارزه با جباریت.
دیدگاه تان را بنویسید