اتفاقی خوب که در هفته کتاب و کتابگردی رقم خورد
تبدیل کتابفروشیها به پاتوقی فرهنگی
افسانه فرقدان
بدون شک نیازی نیست که از آمار پایین کتابخوانی در ایران برای بار دیگری گفتوگو به میان آید که این کاملا بدیهی است و از نقطهای به بعد دیگر باید به دنبال راهکار برای بهبود این آمار پایین بود. تکان خوردن از قعر نمودار آمار کتابخوانی جامعه اقدامی یک سویه از جانب مردم نمیتواند باشد. زیرا دولت و نهادهای دولتی و مردمی که دادن برخی از انواع خدمات به عهده آنان است، در این امر شریک هستند و در این میان شهرداری و شورای شهر یکی از مهمترین این نهادها محسوب میشوند. ایجاد امکاناتی مانند کتابخانههای کوچک محلی و تسهیل رفت و آمد به کتابخانه ملی، تأسیس کتابخانه در پارکها و تغذیه درست و اصولی کتابخانههای فرهنگسراها با کتابهای ارزشمند برای خواندن، راهاندازی کتابخانههای سیار و تبلیغات به نفع کتابخوانی در معابر شهری از وظایف شهرداری بهعنوان نهادی است که مستقیما با پرداخت مالیاتهای مردمی اداره میشود. علاوهبر آن شورای شهر نیز در اجرا و همکاری با شهرداری نهاد مؤثری در فرهنگسازی و ارتقای فرهنگ کتابخوانی در شهر تحت نظارت خود است.
بنابراین ارتباط تنگاتنگ مردم و شهرداری و شورای شهر عامل مهمی در دست یافتن به این امر است. چند سال اخیر یکی از همین اقدامات مؤثر شورای شهر، در نظر گرفتن هفتهای تحت عنوان هفته کتابخوانی بوده است که در آن ناشران، نویسندگان و مترجمان و مخاطبان جدی کتاب با برخی از اعضای شورای شهر دور هم جمع میشوند و به کتابفروشیها سر میزنند و در واقع نوعی دید و بازدید از ناشران و خانواده هر نشر، متشکل از نویسندگان و مترجمان اتفاق میافتد. هفته کتاب و کتابگردی میتواند بهانهای برای تخصیص دادن فرصت و زمان باشد تا میان مشغلههای روزمره، مردم به کتابفروشیها بروند و شاید آمار فروش کتاب که در سبد خانوارها نیز در قعر جدول قرار دارد، تکانی بخورد و بالاتر برود. دیدار با نویسندگان و مترجمان محبوب مخاطبان اگر چه میتواند اتفاقی خوشایند برای تشویق مخاطبان کتاب باشد، اما گپ و گفت با بانیان مهم گردش چرخ صنعت نشر در این اوضاع پرنوسان اقتصادی میتواند در رو در رو قرار دادن دو کفه ترازوی این بخش از فرهنگ، یعنی ناشران و مشریان آنها، فضای ملموستری برای درک شرایط ناشران و آگاهی از روند تغییر قیمتهای کتاب به دست مخاطب ناراضی دهد.
هفته کتاب و کتابگردی و دید و بازدید از ناشران و کتابفروشیها اقدامی در جهت حفظ و نگهداری کتابفروشیها و بازگرداندن کتاب به متن زندگی مردم است، به شرط آنکه مانند بسیاری کارهای دیگر، تنها به هفتهای سمبلیک تبدیل نشود
علاوهبر آن هفته کتاب فرصت مناسبی است برای طرح مشکلات ناشران و مخاطبان از فاصله نزدیک تا بتوان به راهحلی مناسب برای حل معضل کتابخوانی یافت تا کتاب را بهعنوان کالایی جدی و ضروری در ذهن مردم جای بگیرد. هفته کتاب و کتابگردی ایجاد فرهنگی درست و اصولی است تا کتابفروشیها بهعنوان پاتوقی برای جوانان محسوب شوند و مکانی ثابت در برای گذراندن اوقات فراغت حتی بازنشستگان بهجای گذران وقت در پارکها و کافهها باشند. هفته کتاب فرصتی برای آشتی بین کتاب و مردم است که در مشغلههای روزمره و سرگرم شدن با گوشیهای هوشمند و فضاهای مجازی، به حاشیه زندگی مردم جهان معاصر رانده شده است. هفته کتاب، از حاشیه به متن راندن کتاب، در زندگی انسان معاصر مدرن شده، است که با بیدرایتی جایش را با مطالب مبتذل و تقلبی عوض کردهایم.
پیش از آنکه کتابها به گوشه انبارها رانده شوند...
کمبود وقت و بیحوصلگی زندگی معاصر و دیجیتالی شدن زندگیها به تمامی انواع هنر لطمهای جبرانناپذیر وارد کرده است؛ تنبلی مفرط و گریز از خارج شدن از کنج دنج خانههایی که همه امکانات رفاهی بدون نیاز به خروج از خانه فراهم میشود، سالنهای تأتر و سینما و کتابفروشیها را به مکانی بدون مخاطب و خلوت تبدیل کرده و نتیجه مستقیم آن تعطیلی یکی پس از دیگر کتابفروشیهاست. مضاف بر آن که خرید کتاب نیز مانند هزاران کالای دیگر از طریق سفارشهای آنلاین و دیجیتالی و سایتها، کتابفروشیها را به مکانی غیرضروری تبدیل کرده است. اما غافل از آنکه حضور در کتابفروشیها تفاوت عمدهای با سفارش کتاب بهصورت آنلاین دارد؛ زیرا در کتابفروشی میتوان به وجود کتابی پی برد که از پیش تعیین شده نیست و می-توان با تورق و در لحظه،به خرید آن اقدام کرد. صنعت نشر مشتریان ثابت بسیار اندکی دارد که به تدریج تعداد آنها کمتر هم میشود. در زنجیره بزرگ فروش کتاب بیش از نیمی از بازار را خردهفروشان در اختیار دارند. یک غول خردهفروش آنلاین، فروش کتاب را با شیوههای مختلفی متحول کرده است. یک عمدهفروش اصلی حدود 35% از کتابهای یک کتابفروشی را تأمین میکند. دیگران در بخش محدودی از این بازار فعالیت میکنند. بنابراین برای ناشران کوچک عملا غیرممکن است که به دو زنجیره فروش عمده دسترسی پیدا کنند. مسئله اساسی این است که شرکتهای بزرگ فروش آنلاین کتاب، مانند آمازون و در کشوری مانند کشور ما، فروش از طریق سایتهای مختلف یا سایت خود ناشران، لطمه بزرگی به کسب و کارهای کوچک و کتابفروشیها زدهاند. رفتن به کتابفروشیها میتواند به تعاملات فرهنگی انسان تنهای مدرن کمک کند تا از بیش از حد به انزوا کشیده شدن انسان معاصر جلوگیری کند؛ انزوا و تنهاییای که حادثه ناگواری در سراسر دنیاست و به دور شدن و به غار برگشتن انسان امروز منجر شده است. سردرگمی و عدم تفکر در جوامع، بهویژه جوامع جهان سوم نتیجه مستقیم ورود سرگرمیهای غیرمفید دیجیتالی است که به آگاهی و اندیشیدن مردم در این جوامع لطمات جبران ناپذیری وارد کرده است. شوربختانه تکنولوژی شکل افراطی و آسب زنندهاش را برای جوامع کشورهای جهان سوم بیشتر از تولیدکنندگان آن، به ارمغان آورده است.
هفته کتاب فرصت مناسبی است برای طرح مشکلات ناشران و مخاطبان از فاصله نزدیک تا بتوان به راهحلی مناسب برای حل معضل کتابخوانی یافت
بنابراین هفته کتاب و کتابگردی و دید و بازدید از ناشران و کتابفروشیها اقدامی در جهت حفظ و نگهداری کتابفروشیها و بازگرداندن کتاب به متن زندگی مردم است، به شرط آنکه مانند بسیاری کارهای دیگر، تنها به هفتهای سمبلیک تبدیل نشود، به شرط آنکه تمام هفتهها را به این هفته پیوند بزند، به شرط آنکه مسئولان دولتی را به انجام وظایفشان وادار کند تا چرخهای معیوب صنعت نشر همچنان بچرخد و در این بحران کمبود و گرانی کاغذ، کتابها به گوشه انبارها رانده نشوند.
دیدگاه تان را بنویسید