سخنی در باب ضرورت حمایت از ارکسترهای خصوصی
ارکسترها نماد توان فرهنگی کشورها هستند
ابراهیم لطفی
ارکستر زهی آرکو به رهبری ابراهیم لطفی ۲۴ آبان ماه در تالار وحدت به روی صحنه خواهد رفت. اعضای این ارکستر را بیشتر شاگردان ادوار گذشته لطفی نظیر علی جعفری پویان، بردیا کیارس، یگانه حسینی نیا، دانیال جورابچی، پورنگ پورشیرازی و یاسمن کوزه گر تشکیل دادهاند.
آرکو یک ارکستر کاملاً خصوصی است که همواره تأمین منابع مالی را برای خود یک معضل دیده است. در شیوه آموزش ما معمولاً از دوره باروک آغاز میکنیم چون از منظر سبک و تکنیک غنای بیشتری دارد و آغاز آموزش از دورههای قدیمیتر برای هنرجویان (مثلاً باروک) بستر مناسبی را چه از لحاظ تکنیک و چه سایر مباحث ایجاد میکند. من فکر کردم که این شیوه شاید در ارکستر هم پاسخ مناسبی بدهد و نوازندگان گروه با آغاز از دوره باروک برای اجرای سبکهای جدیدتر آمادهتر باشند. در سبک رمانتیک دست ما برای اجرا بازتر است. آثار دوره رمانتیک در بخش ارکستر زهی تنوع بالایی دارد و امکان دستچین کردن آثار راحتتر و بیشتر است. ما نمیتوانیم نگاه آرمانگرا به جریانات داشته باشیم. نوازندگان ما همه داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی به ما پیوستند اما هرکدام از این دوستان درگیریهای معیشتی دارند و ناچارند در پروژههای دیگری هم شرکت کنند که این اتفاق باعث تداخلاتی در برخی برنامهها میشود و از آنجاییکه امکان تأمین مالی صد درصد برای دوستان را نداریم نمیتوانیم بیشازحد از آنها انتظار داشته باشیم و حکم کنیم که با همه تمرکز و توان برای آرکو ساز بزنند. از طرفی در این مدت عدهای از هنرمندان از گروه رفتند و نوازندگان جدیدی به ارکستر پیوستند و این رفتوآمدها مخصوصاً اگر از اندازه خارج شود آسیبزننده است پس ناچاریم از آرمانها فاصله بگیریم.
واقعیت این است که شرایط ارکستر اجازه تأمین معیشت نوازندگان را نمیدهد. پس نمیتوان از نوازندگان انتظار داشت که تماموقت خود را به آرکو اختصاص بدهند. به همین خاطر انتخاب را به خود نوازندگان سپردیم. و همین جابجاییها میتواند مسالهساز باشد. مهمترین چالش ما نهتنها در سال پیشرو بلکه از بدو تأسیس محروم بودن از حمایت مالی دائمی بوده است. شاید در سال پیش رو اولویت ما رفع این معضل باشد.
رهبری ارکستر سمفونیک بهصورت مدعو یا مقطعی هرگز باعث درگیری بین موزیسینها برای تصاحب چوبدست رهبری نبوده استوکسی به خاطر رهبر میهمان در ارکستر تاکنون واکنش مخالفی از خود بروز نداده است. اما در مبحث انتخاب رهبر ثابت ارکستر همیشه با مشکل روبرو بودهایم. چون هر رهبر دائمی برای خود شرایط، استانداردها و توقعات خاصی چه برای خود و چه برای ارکستر دارد و ممکن است این توقعات برآورده نشود و دقیقا این نقطه آغازین مشکلات است. رهبران میهمان هرگز فرصت آشنایی کامل با معضلات ارکستر را پیدا نمیکنند اما وقتی کسی سمت رهبری دائم ارکستر را عهدهدار میشود تازه معضلات مستتر و پنهان خودنمایی میکنند.
چون اساساً ابزارهای حمایتی در هنر بهصورت عام و در موسیقی بهصورت خاص وجود ندارند. حتی در ارکسترهای دولتی هم این ابزارها وجود ندارد. به اعتقاد من اولین نیاز مهم یک ارکستر مخصوصاً در شکل ثابت و دولتی آن برخوردار بودن از یک حمایت مالی با ضمانت اجرایی صد درصد است. در همه جای دنیا ارکسترهای مهم و در نگاه خاصتر ارکستر سمفونیک یک کشور آبرو و حیثیت فرهنگی هر ملتی است و این نگاه امروزه بهصورت یک معیار فرهنگی تعریف شده است.
استاد علی رهبری از من تست گرفت تا من وارد هنرستان شدم. پس خودم را در مسند قضاوت نمیتوانم قرار دهم ولی کیفیت یک ارکستر صرفاً به شخص رهبر محدود نمیشود. به اعتقاد من یک ارکستر زمانی میتواند به کیفیت مطلوب برسد که از یک برنامه مدون و استاندارد برای تمرینات و اجراها برخوردار شود. از طرفی کیفیت نوازندگی و توان اجرایی هنرمندان یک ارکستر بسیار مهم است. شما نمیتوانید ارکستر سمفونیک تهران را که نوازندگان آن از لحاظ استانداردهای اجرایی بسیار با هم فاصله دارند با ارکستری مقایسه کنید که بین توانمندی اجرایی نوازندگان ردیف اول و ردیف آخر هیچ اختلافی وجود ندارد. جدای از رهبر، زمان تمرین برای یک برنامه اجرایی، درصد توازن در قدرت اجرایی هنرمندان و بسیاری موارد دیگر نیز در میزان کیفیت کار تأثیر هستند.
ما همیشه با معضل حمایت روبرو بودهایم. حمایتها متأسفانه تنها به کلام محدود شدهاند. ارکسترهایی مثل آرکو که بدون وابستگی به ارگانی خاص و کاملاً مستقل کار میکنند و حامی مالی هم ندارند بدون حمایت نمیتوانند با قدرت ادامه دهند. به اعتقاد من برخورداری از حمایتهای مالی و نه صرفاً کلامی شرط بقای ارکسترهای خصوصی است. ارکسترهایی مثل ارکستر سمفونیک یا ارکسترهایی که دغدغه موسیقی جدی و جهانی را دارند نماد توان فرهنگی کشورها هستند و اهمیتشان کمتر از توان نظامی نیست.
دیدگاه تان را بنویسید