لیلا موسی زاده

«راه‌پله‌های یک سرسرای باشکوه که بی‌شباهت به جلال و جبروت قصرهای فرانسوی نیست و تداعی‌کننده شوکت و شکوه بلامنازع کاخ‌نشینان است در حین نزول قدوم و پایین آمدن از آن تفاخری دوچندان دارد. کس (کسانی) که بر این پلکان در حال نزول اجلال است بیش از آنکه بزرگ باشد بالادست بودن و منزلت والای خود را یادآور می‎شود و همچنین تسلط بر محیط و مخاطبان را که از پایین‌دست به نظاره نشسته‌اند را پرهیبت‌تر نمایان می‎سازد. گویی سلطانی بار عام داده و در پایین سرسرا عده‌ای از رعایا منتظر پادشاه هستند که از بخت خوش آن روز آنها را ملاقاتی نصیب شده. هیبت سلطانی در حین نزول از پلکان و تفاخری که خرامیدن او روی پله‌ها دارد و آن لبخند نشسته بر لبان که از دوردست‌ها نیز قابل‌شناسایی است ظفرمندانه از موفقیتی خبر می‌دهد که زیردستان

 بی‌خبرند.»

اینها سکانسی از صحنه یک فیلم قرن هجدهمی نیستند. اوایل قرن بیستم هم نیست که مردم علاقه به دیدن چنین صحنه‌هایی در فیلم‌ها داشته باشند. بازسازی دوران پادشاهان گذشته هم نیست. چه باور کنید یا نکنید این صحنه‌ها که در بالا شرحش رفت تیزر تبلیغ یک آلبوم موسیقی است که قرار است به‌زودی روانه بازار مصرف شود.

تیزری که قرار بود صرف اطلاع‌رسانی و شرحی از تولید اثری جدید باشد خود به سوژه خبری تبدیل شد و مخالفان بسیار و مدافعان زیادی یافت. 

ساخت تیزر آلبوم «افسانه چشم‌هایت» اثر مشترک علیرضا قربانی و همایون شجریان در کتابخانه ایران‌مال و صحنه پایین آمدن آنها از پله‌های سرسرای این عمارت عظیم که میلیاردها پول پر شک و شبهه در ساخت آن دخیل بوده و سازنده و سرمایه‌گذار آن نیز دارای پرونده دادگاهی در این خصوص است و حتی برخی تخلفات او را فراتر ازآنچه تاکنون اعلام‌شده برآورد می‌کنند؛ عامل نارضایتی مخاطبانی شد که پس از 5 سال مشتاق شنیدن اثری از دو خواننده موردعلاقه خویش هستند که از چرخ روزگار که روزی قرار بود نماینده موسیقی جدی و اصیل ایرانی باشند حالا سر از موسیقی پاپ و جوان‌پسند درآورده‌ اند.

هرچند جامعه‌شناسان رفتارها و حتی حرکت‌های هنجارشکنانه در موسیقی پاپ را نمودی از علاقه و مد غالب جوانان می‌دانند و به‌نوعی آن را آینه‌ای از خواسته‌های غالب شده در هر دوره می‌خوانند و ازاین‌رو می‌توان این روحیه تجمل‌گرایی و لاکچری‌بازی را به اغلب جوانان بسط داد؛ اما وقتی عده‌ای اعلام نارضایتی‌ها به این تیزر را به دعواهای جناحی و سیاسی فرو کاستند زنگ خطری برای همه جامعه به صدا درآمد.

چراکه فروکاست این تیزر به یک دعوای سیاسی (که نیست) جفا در حق مردم است. مردمی که عمری با عشق تمام داشته‎هایشان را در راه خواننده‌های محبوبشان برای سربلندی داده‌اند و حالا با این لاکچری‌بازی، فخرفروشی و تقلید رفتاری شبیه شوکت و تفاخر پدرخوانده‌ها به‌اضافه همکاری با بدنام‌های اقتصادی مواجهند که به‌هیچ‌وجه قابل‌چشم‌پوشی نیست. هرچند بشود با ناسزا و نسبت دادن چند واژه «نامربوط» غائله را به سکوت اجباری ختم کرد اما جلوی جولان پول‌های کثیف و تباهی را هرگز.