در واکنش به دفاع از شرطبندی در فضای موسیقی غیررسمی
وقتی «هنجارشکنی» مبتذل میشود
بهروز آقاخانیان
مدتی پیش علیرضا جی جی در اینستاگرام خود متنی به این مضمون نوشت: «در ایران همه چیز را ممنوع کردند. الکل، پارتی، استادیوم، موسیقی، شرطبندی. حجاب هم که اجباری است.» البته نوشتن این متن و صحبتهایش پس از آن، نه بیدلیل بلکه واکنشی بود به قانون جدید مجازات صاحبان و تبلیغکنندگان سایتهای قمار و کازینوهایی که این روزها مثل قارچ در فضای مجازی رشد کردهاند. جی جی درست میگوید. فقدان آزادیهای مدنی و برخوردی که با شهروندان میشود شاید جزو مسائلی باشد که اکثریت جامعه ایران بجز گروهی کوچک بر روی آن صحه میگذارند. پس اشکال کار کجاست؟ در این نوشته کوتاه سعی میکنم به مغلطه، سودجویی و برداشت سطحی سیجل و جیجی که عصاره آن در این اظهارنظر جیجی نهفته است بپردازم. اواسط دهه 80 بود و چند سالی از شکلگیری زدبازی میگذشت که با ورود سیجل و جی جی کارهای مثل بریم فضا، مال هم بودیم، بیحس و تابستون کوتاهه از این گروه منتشر شد. آهنگهایی که به قول معروف حال و هوای آثار زدبازی را کمی رمانتیک و پاپتر میکرد و از فضای گنگ پسرانه سالهای قابل فاصله میداد. ولی با این وجود درونمایه هنجارشکن زدبازی همانند قبل همچنان حفظ شده بود. از استفاده از لفظهای خیابانی و محفلی که در تناقض با موسیقی رسمی آن دوره بود گرفته تا حس لذتجویی از زندگی، پارتی گرفتن، ارتباط آزادتر با جنس مخالف. هرچند تصویر اینگونه فضای اصطلاحاً «بالاشهری و بچه پولداری» برای اغلب نوجوانها و جوانهای آن دوره بیشتر حکم فانتزی و حسرت را داشت اما به هر صورت ایستادن در مقابل هنجارهای نسل پیشین یعنی پدر مادرها و لذت بردن از زندگی و داشتن آزادیهای فردی که تا حد زیادی از این نسل بهواسطه نگاه حکومت و هنجارهای جامعه دریغ شده بود، عناصری بودند که تجلی آن در آثار زدبازی برای نسل دهه ۶۰ نوعی روزنه برای همذاتپنداری و بیان خود باز میکرد.
در دو سال اخیر و با ورود سایتهای قمار و شرطبندی کلاهبردار و اصطلاحاً بیدر و پیکر به رپ فارسی که رویای موفقیت و پولدار شدن یک شبه را به مخاطب خود میفروشند، سیجل و جی جی هم هر چه بیشتر از قبل در این مسیر در سراشیبی افتادهاند
اوایل دهه 90 همزمان شد با ورود جدی رادیوجوان به عنوان تهیهکننده که اقدام مهمی بود در تجاری شدن رپفارسی و هدف قرار دادن مخاطبینی که تا قبل از آن جزو پیگیران اصلی این سبک به حساب نمیآمدند. زمانی بود که اعضای زدبازی بعد از پخش فیلم مستندشان دچار اختلاف و جدایی شدند و به این صورت میشد از این پس شخصیت و طرز فکر هر کدام از آنها بهعنوان یک هنرمند از روی آثار و فعالیتشان بهطور مستقل تحلیل و بررسی کرد. در واقع میشد دید که در بین اعضای گروه سیجل و جی جی هم بهواسطه زندگی در خارج کشور و دید تجاریشان به موسیقی هر چه بیشتر به دنبال کسب درآمد هستند. اما این وسط چه بر سر آن درون مایه هنجارشکن گذشته آمد؟ آلبومهای پیرشدیم ولی بزرگ نه یک و دو و همچنین ستاره بازی و تکآهنگهای متعدد آنها در این سالها بجز آهنگهای معدود همچنان همان موضوعات را دنبال میکنند. سرخوشی و لذت جویی در زندگی، مصرف مواد،
دافو پلنگ، همه و همه اما در سطحی اصطلاحاً لوکستر، هارتر و شاید در یک کلمه مبتذلتر. شخصیت آثار ابتدایی آنها جوانانی بودند سرخوش و خسته از جو سنتی و دمده حاکم بر فرهنگ و موسیقی پاپ زمان خود. میخواستند دوست از جنس مخالف داشته باشند، پارتی کنند، مخفیانه الکل بنوشند و لب ساحل با هم قدم بزنند. خواستههایی که در جامعه کمی بازتر نه نیاز بود برای داشتنشان «بچه بالا» باشی و نه اصطلاحاً هنجارشکنی کنی. اما در دوره ایسنتاگرام و جوانان و نوجوانان دهه ۷۰ و ۸۰ چطور؟ دنیایی که فضای مجازی آن پر است از عکسها و فیلمهای خصوصی، پارتی و مشروب خوردن و دختر پسرهایی که آزادانهتر از 15 سال پیش با هم وارد رابطه میشوند. در واقع آن نوع هنجارشکنی زدبازی در سالهای ابتدایی امروزه حداقل برای مخاطبانشان موضوعیت خود را تا حد زیادی از دست داده است. شخصیت امروز آثار سیجل و جیجی که مردانی ۳۴ ساله و دارای همسر (یا همراه جدی) هستند ناچار است فراتر برود. در لوکسترین ساحلها و هتلها سیگار برگ کوبایی بکشد. در ویدئوها دورش را بهجای دختر همسایه تو پارتی، زنانی پر کنند که برای با کسی بودن پول میگیرند و مدام در تلاش است تا داشتن قدرت و ثروت را بهعنوان تنها را خوشبختی و لذت از زندگی به مخاطبش القا کند. در واقع هرچقدر آن نوجوان دهه شصتی واقعی، هنجارشکن و اورژینال بود این مرد ۳۴ امروز باسمهای، تجاری و مبتذل است.
در دو سال اخیر و با ورود سایتهای قمار و شرطبندی کلاهبردار و اصطلاحاً بیدر و پیکر به رپ فارسی که رویای موفقیت و پولدار شدن یک شبه را به مخاطب خود میفروشند، سیجل و جی جی هم هر چه بیشتر از قبل در این مسیر در سراشیبی افتادهاند. در واقع چه شخصیتهایی بهتر از این دو برای فروش رویای زندگی لوکس. افرادی که اگر خلاقیت و سابقه قابل احترامشان در رپفارسی نبود امروز شاید رفتار و تبلیغاتشان در فضای مجازی آنها را در حد افراد فرومایهای مانند پویان مختاری و داود هزینه پایین میآورد. جمله علیرضا جیجی که در ابتدای نوشته نقل به مضمون شده بود را دوباره بخوانیم. جی جی رندانه قمار و شرطبندی در سایتهای غیرقانونی و کلاهبردار را که فعالیت برای آنها نه تنها در ایران بلکه همه کشورهای از جمله محل زندگی خود او نوعی جرم و فساد اقتصادیست را در کنار آزادیهای مشروع فردی و مدنی میآورد که سالهاست خواسته گروههای بزرگی از مردم ایران است. و این چیزی جز سوء استفاده از احساس و آرزوهای مخاطب در راستای منافع شخصی نیست. اینکه بگویند تبلیغ شرطبندی هم در راستای همان هنجارشکنیهایی است که ما سالها در مورد مسائل دیگر انجام میدادیم.
دیدگاه تان را بنویسید