ایدز، فریادی بلند در محفل سکوت
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
فیلم «پشت دیوار سکوت» برش کوتاهی از زندگی «ستاره» دختری معصوم و بیآلایش است که پدرش را در دوران جنگ از دست داده و مادرش نیز به دلیل ناتوانی در تحمل غمِ فراقِ همسرش دچار اخلال حواسپرتی شده و در آسایشگاه بستری میباشد. «ستاره» بدلیل اتفاقات و حوادثی که در خلال داستان رخ میده، به عنوان مددکار اجتماعی به کانون حمایت از افراد مبتلا به ایدز معرفی میشود که او در این دوران از زندگی رفته رفته از آن دختر معصوم و ساده فاصله می گیرد و به دختر شجاع و توانمندی تبدیل میشود که از هیچکس نمیهراسد و فقط در ذهن و دنیای خود رویای ایجاد تغییرات بزرگ را درسر میپروراند و میخواهد برای حمایت از افراد مبتلا به ایدز و خانوادههای آنها کاری ارزشمند را انجام دهد و به یک قهرمان تبدیل شود؛ «ستاره» شخصیت اصلی داستان درواقع دختری است که به قول زبان خودِ فیلم انگار همچون شازده کوچولو از سیاره دیگری آمده و در پی آن است حقایق نهان جامعه را آشکار سازد و به بیماران مبتلا به «اچ.آی.وی» کمک کند، بیمارانی که بیشترین مشکل و مسالهای که سبب آزارشان میشود، نگاهها و برخوردهای اطرافیان و افراد جامعه میباشد. درواقع «پشت دیوار سکوت» با پرداختن به یکی از معضلات اجتماعی و آشکارسازی مشکلات و مسائل مبتلایان به بیماری HIV و آگاه سازی افراد جامعه از این نوع بیماری، اندکی کمک حال آنها و خانوادههایشان شده؛ با اینحال فیلم «پشت دیوار سکوت» امید معجزه نمیدهد و «ستاره» به عنوان یک مددکار اجتماعی قرار نیست همه مشکلات پیرامون افراد مبتلا به ایدز را ریشهکن کند؛ اما تلاشهای «ستاره» در جهت آگاهسازی مردم جامعه که بیماران مبتلا به «اچ.آی.وی» میتوانند همچون افراد عادی در جامعه حضور داشته باشند، به امور جاری خود بپردازند و مردم با آنها براحتی میتوانند ارتباط داشته باشند، کاملا تحسینبرانگیز است.
امروزه آن چیزی که به شدت جای خالیش در سطح جامعه احساس می شود، بالابردن سطح آگاهی لایههای مختلف مردم جامعه پیرامون بیماری «ایدز» است. «ایدز» یا «اچ.آی.وی» یا «ویروس نقص ایمنی انسانی» یک بیماری کشنده، غیرقابل درمان، بدون واکسن ولی قابل پیشگیری است. نکته مهم آن است که این ویروس برخلاف باورهای غلط تزریق شده در جامعه از طریق هوا، ترشحات بینی، اشک، عرق، شنا در استخر، دست دادن، نوازش کردن، گزش حشراتی مانند پشه، استفاده مشترک از تلفن همراه، وسایل حمام، وسایل آرایش، لوازم آشپزخانه، تماس های غیر جنسی، و غذا خوردن با فرد بیمار منتقل نمیشود. براساس مطالعات و پژوهشهای انجام شده درمانهای دارویی برای پیشگیری از بروز مراحل پیشرفته تر بیماری ایدز موثر نبوده و این دسته از دارو ها تنها میتوانند تا مدتی، زمان به پایان رسیدن زندگی این دسته از مبتلایان را به تعویق بیاندازند که البته به علت گرانی داروها، تنها تعداد معدودی از این بیماران بسته به شرایط اقتصادی که دارند میتوانند از آنها بهره ببرند و تحت درمانهای پیشرفته پزشکی قرار بگیرند. مساله مهم آن است که بیماران مبتلا به ایدز علاوه برآنکه با آسیبهای جسمانی، اقتصادی، اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، نگاهها و رفتارهای افراد اجتماع و نداشتن ارتباط و تعاملات بینفردی را نیز متحمل میشوند که این طرز برخورد، آنها را به مرز نابودی بیشتری سوق میدهد بطوریکه اضطراب، افسردگی و اقدام به خودکشی از جمله اختلالات شایع در علایم بالینی مبتلایان به ایدز میباشد. کارشناسان روانشناس و رواندرمانگر معتقدند وجود این دسته از اختلالات روانشناختی و روانپزشکی در میان این بیماران علاوه بر تشدید بیماری و آسیبهای فردی، میتواند به بروز آسیبهای خانوادگی و اجتماعیِ جبران ناپذیری نیز منجر شود. روانشناسان براساس پژوهشهای انجام شده در حوزه آسیبشناسی مبتلایان به بیماری ایدز اظهار دارند افراد مبتلا به «اچ.آ.وی» بدلیل متحمل شدن فشارهای زیاد از طرف افراد جامعه و بستگانشان، شرایط روحی دشواری را پشت سرمیگذارند و همچنین به سبب نبود دانش کافی، حتی خانواده های این افراد آنها را نیز طرد میکنند که همین مساله بر میزان شدت بیماری این عزیزان میافزاید. به همین علت جامعه، خانواده و اطرافیان این افراد را مجبور میسازند تا بیماریشان را از دیگران پنهان نمایند، که این موضوع اصلا به نفع هیچیک از طرفین نمیباشد. پیرو مطالب ذکر شده کارشناسان و متخصصان روانشناسی همواره تاکید میکنند «ایدز» یا هر بیماری دیگری در نگاه نخست یک درد و آسیب اجتماعی محسوب میشود و همانطور که یک بیمار در مرحله اول درمان نیازمند مراقبت، توجه و رفتار مطلوب از سوی خانواده و افراد جامعه است، همین طرز برخورد نیز باید دربارهی بیماریهای دیگری همچون «ایدز» هم صادق باشد؛ بطور قاطع میتوان گفت با کتمانکردن وجود چنین بیماریهایی در سطح جامعه، فقط صورت مساله را پاک کردهایم و بر جهل و ناآگاهی مردم اجتماع بیش از پیش دامن زدهایم و مبتلایان به این نوع از بیماریها را به چاه تنهایی خویش نزدیکتر کردهایم. از این رو امید است نهادهای آموزشی و همچنین کمیته پیشگیری و کنترل ایدز با استفاده از کمک و راهنماییهای روانشناسان، مشاوران، روانپزشکان و پزشکان برای برنامهریزی اصولی و مداوم، به منظور افزایش آگاهی و اطلاعرسانی از این بیماری تدابیری را اتخاذ نمایند تا به این ترتیب بستری برای فرهنگسازی و آموزش در راستای پیشگیری از ابتلا به «بیماری ایدز» و آسیبهای جسمانی و اجتماعی آن در جامعه فراهم شود.
دیدگاه تان را بنویسید