نگاهی به آلبوم «گریهی ابر»
گرم و بیادعا
میرعلیرضا میرعلینقی
گریهی ابر به خوانندگی کاوه یوسفزاده و آهنگسازی حسین پرنیا با اشعاری از خواجوی کرمانی، رهی معیری، فخرالدین عراقی و حمید چشمآور.
این صدا از «بم» آمده است. صدایی در اصطلاح اهلفن «سوخته و کویری». تولید و انتشار این آلبومها در شهرستانها و مراکز استانها و گرفتاریهای شبکه پخش آثار صوتی و معرفی آنها، این مجال را نمیدهد که ثمره تلاشهای افراد علاقهمند و مستعد، در محیط شلوغ و پرازدحام تولید موسیقی در پایتخت شنیده شوند. حتی اگر نام آهنگساز پرکار و در حد خود نامداری مثل حسین پرنیا پشت آن قرار داشته باشد. صدای کاوه یوسفزاده از بم برآمده است. از دیار استادش ایرج بسطامی و آخرین آهنگسازی که با بسطامی کارکرد اولین آهنگسازی است که با او این آلبوم را تدارک کردهاند. کاوه یوسفزاده سیوپنجساله، محضر ایرج بسطامی، استاد نصرالله ناصحپور و محمد ملاآقایی را دیده و به امر استاد مسلم، اکبر گلپایگانی، اولین اثرش را تولید کرده است. گریهی ابر شامل شش قطعه آهنگسازی شده است و معلوم نیست چرا سه قطعه اول نام معین دارند و دوتای آخری، به نامهای تصنیف دشتی و تصنیف شور نامیده شدهاند و نام معینی برای آنها در نظر گرفته نشده است. قطعات برای شش ساز و اجرای استودیویی (لاین) چهار نوازنده ساختهشدهاند و نحوه پرداخت نغمهها، کاراکتر ریتمیک آنها، جملهبندی و نحوه صداگیری از گروه، شاخص آثار پرنیاست.
در بین سازها، صدای آرشه و کمان ملیح علیرضا دریایی، نوازنده شناختهشده ویولن و کمانچه به زیبایی اجرا افزوده است. مشخص است که شخص آهنگساز کار دشوار صدابرداری و ویرایش خط آوازی را انجام داده و اولین اثر هر خوانندهای در هر سطحی که هست، حاوی و نمایانگر نقاط قوت و ضعف اوست. بااینحال، در این آلبوم، با همه نقصها و کاستیهایی که شنوایی ورزیده اهلفن و متخصصان میتوانند آنها را بیابند، کیفیت صدای ذاتی کاوه یوسفزاده، گرمی لحن و تأثیرگذاری نحوه اجرای وی، چیزی نیست که ازنظر دور بماند. استاد علیاکبر گلپایگانی همچون همیشه درست تشخیص دادهاند و برای انتشار اولین آلبوم، شرایط صدایی یوسفزاده را مناسب دانستهاند. گریهی ابر کاری است ساده و بیادعا و دارای فضایی صمیمی و لحظههای گیرا. مهمتر از همه اینکه از ابتلای به گرایش مسلط لحن و بیان در فضای آواز امروز، دور است و بدون اینکه هیچ قصدی برای نزدیکی و یا دوری از آن داشته باشد، خیلی آشکارا «خودش» است و نه کس دیگر.
فردیت غیر تقلیدی، در هر شکلی و در هر سطحی که باشد به خاطر اصالت منحصربهفرد خودش، قابلاعتناست و در شرایط حاضر، این دقیقاً همان مطلبی است که بههیچوجه نباید دست کم گرفته شود.
دیدگاه تان را بنویسید