بررسی آمار هزینهکرد جشنواره موسیقی فجر در سال ۹۶
آمار و ارقام سخن میگویند

اولین مساله میزان بودجه جشنواره است که مبلغ یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان اعلامشده و هزینه کرد بیش از ۴ میلیارد تومان نشان میدهد که دو میلیارد و دویست میلیون تومان فراتر از بودجه خرج شده است. یعنی بیش از دو برابر مبلغ بودجه، توسط مدیریت جشنواره هزینه بر روی دست معاونت هنری مانده است ادغام این دو محل هزینه(روابط عمومی و تبلیغات) در یک ردیف بودجه، بهصورت ضمنی گویای این مساله است که هزینه روابط عمومی همان هزینه در تبلیغات بوده و نشاندهنده نگاه مدیران جشنواره به مساله پراهمیتی چون روابط عمومی است که آن را چیزی جز بنگاه تبلیغات نپنداشتهاند
بیتا یاری، روزنامه نگار
هرچند نظر رئیسجمهور و دستور او در راستای شفافسازی عملکرد دولت مبنی بر قانون دسترسی آزاد به اطلاعات مدتهاست صادرشده و رئیس دولت نیز آن را بهتمامی ارگانها و سازمانهای دولتی اعلام کرده است اما گرفتن اطلاعات مالی و هزینه کرد وزارتخانهها و معاونتهای تحت امرشان کاری نیست که بهآسانی سخن گفتن رئیسجمهور محترم باشد. همانگونه که میدانید سالهاست مدیران میانی فراتر از دستورها عمل میکنند و بسیاری از نابسامانیها و رانتها در مجموعههای تحت مدیریت مدیران میانی تولید میشود و ایبسا که ازاینرو بسیاری برای انتشار هزینه کرد مالی زیرمجموعهشان رغبت نداشته باشند و به فراخور مساله در این راستا برای خبرنگاران و علاقهمندان پیگیر نیز مانعتراشی کنند. بااینهمه هفته گذشته در اقدامی بسیار قابلتقدیر معاونت هنری وزارت ارشاد گزارش مالی سال 96 خود را منتشر کرد و اجازه داد آمار و ارقام بهجای تعارفات سخن بگویند. روندی که میبایست برای تمام سالها و خصوصا در دوره دولت یازدهم نیز رعایت میشد.
آنچه معاونت هنری درباره هزینه کرد بخش موسیقی سال گذشته اعلام کرده است در بخشی جداگانه آمده که چند نکته مبهم دارد اول آنکه هزینه کرد موسسه توسعه هنرهای معاصر، دفتر موسیقی، بنیاد رودکی و بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران مشخصاً قید نشده است و هزینهکردها چنانچه در ردیفهای دیگر گنجاندهشده برای ما مشخص نیست. ضمناً هزینهکرد مشخص برای ارکسترهای ملی و سمفونیک تهران و رهبران آنها نیز در این فهرست که قاعدتاً میبایست در زیرمجموعه بنیاد رودکی درج میشد نیز وجود ندارد. اما بااینهمه، هزینهکرد جشنواره موسیقی فجر در سال گذشته در 21 ردیف اول قیدشده است که مجموعاً بالغبر چهار میلیارد تومان هزینه را نشان میدهد. جشنوارهای که در سه دوره قبلی مدیریت آن بر عهده حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی بود و بسیار حرفوحدیث و انتقادات را بر خود دید و البته نقاط تاریک و شبهاتی در هزینه کرد او برای جشنواره و سیاست گزاری دوره سی و سوم نیز بر جای گذاشت و حالا با انتشار این اسناد، اطلاعات مالی تا حد کافی پیش روی ماست و بهخوبی برملا کننده نحوه مدیریت جشنواره موسیقی فجر در سال گذشته است.
اولین مساله میزان بودجه جشنواره است که مبلغ یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان اعلامشده و هزینه کرد بیش از 4 میلیارد تومانی نشان میدهد که دو میلیارد و دویست میلیون تومان فراتر از بودجه خرج شده است. یعنی بیش از دو برابر مبلغ بودجه، توسط مدیریت جشنواره هزینه بر روی دست معاونت هنری مانده است. البته شاید بخشی از این رقم با درآمد بخش پاپ پوشش دادهشده باشد اما برونسپاری جشنواره موسیقی فجر با اینگونه مدیریت و ولنگاری در مصرف بودجه برای برنامههای نهچندان ویژه و بسیار معمولی مسلماً نهتنها افتخاری نیست بلکه باید مدیریت جشنواره قبلی و حتی معاونت اسبق هنری مورد سؤال قرار گیرد که چگونه مدیریت جشنواره را علیرغم اعتراضات منتقدین، مدام مورد تمجید و تشویق خود قرار میداد و توجهی به انتقادات بهجای دلسوزان و کارشناسان نداشت؟ آنهم معاونت اسبق هنری وزارت ارشاد که علیرغم وعده در رسانهها برای عدم انتخاب حمیدرضا نوربخش در دوره سی و سوم، خلاف وعده عمل کرد و برای سومین بار مدیریت جشنواره را در سی و سومین دوره بدو سپرد. اکنون در برابر این ارقام نیز بهتر است سخن بگویند و درباره این همه مخارج سنگین از خود دفاع قابل قبولی ارائه کنند. و بگویند هدف آنها از این بیزینس ورشکسته چه بوده است؟
آنگونه که آمارها نشان میدهند هزینه نوازندگان خارجی بیشترین هزینه جشنواره بوده است که طبیعی مینماید، اما رقمی نزدیک به هفتصد وسی میلیون تومان در زمان دلار سه هزارتومانی، برای کدامین گروههای طراز اول جهانی خرج شده است؟ و این مساله بیش از همه بازگوکننده سوء مدیریت در بخش بینالملل برای دعوت از موزیسینهای خارجی بوده است که از سر استیصال و نداشتن فرصت کافی و رایزنی شایسته، مجبور به پرداخت مبالغ هنگفت شدهاند.
از دیگر آمارهای قابلتوجه در جشنواره نیز تعداد نفرات اجرایی است که 355نفر در لیست دستمزد رد شده است که باید در این تعداد بیشتر دقیق شد که آیا فستیوالهای بزرگ جهانی نیز این تعداد نفرات اجرایی دارند؟ آنهم هنگامیکه تنها 5 سالن در اختیار جشنواره موسیقی فجر بوده و از این تعداد، چهار سالن مختص وزارت ارشاد است که در تمام طول سال در آن کنسرت برگزار میشود و تعداد کارمندان و عوامل اجرایی این سالنها قطعاً کمتر از تعداد عوامل اجرایی جشنواره موسیقی فجر در سال 96 است. و بد نیست از مدیران برگزارکننده جشنواره در سال گذشته پرسید که چگونه این تعداد عوامل اجرایی نیاز شده است؟ و آیا همین مساله تائید کننده این امر نیست که مدیران فستیوال سال 96 باوجود دو سال تجربه پیشین، همچنان ناتوان از مدیریت هزینه و منابع و نیروی انسانی بهصورت مقتصدانه بودهاند؟ و یا اگر بودهاند آیا در سال گذشته بنا به دلایلی نیازی به رعایت اصول اولیه اقتصاد بهمنظور سوددهی در یک فعالیت اقتصادی نداشتهاند؟
هرچند عوامل جشنواره اصرار داشتند عنوان کنند که جایزه باربد بزرگترین دستاورد مدیریت آنهاست و به علت پرداخت سکه بهعنوان جایزه، بودجه زیادی را میبایست مصرف کنند اما آمارها نشان میدهد که جوایز و داوریهای اعلامشده (تنها بخش داروی موسیقی سنتی اعلامشده است) در سی و سومین دوره تنها یکسیام جشنواره چهار میلیارد تومانی، هزینه بری داشته است. و اما سرفصل بسیار مهم که بخشی از آن بهصورت مبهم در این اسناد مالی ارائهشده، مربوط به روابط عمومی و تبلیغات جشنواره سی و سوم است که مبلغ بالایی نزدیک به 377میلیون تومان بوده و ایکاش به تفکیک، هزینه روابط عمومی و هزینه تبلیغات قید میشد تا مشخص شود حاشیههایی که در روابط عمومی وجود داشت تا چه میزان صحت دارد و البته مشخصتر گردد تبلیغات بهصورت آشکارا چقدر هزینه در بر داشته است. اما به علت ادغام این دو محل هزینه(روابط عمومی و تبلیغات) در یک ردیف هزینه، بهصورت ضمنی گویای این مساله است که هزینه روابط عمومی همان هزینه در تبلیغات بوده و نشاندهنده نگاه مدیران جشنواره به مساله پراهمیتی چون روابط عمومی است که آن را چیزی جز بنگاه تبلیغات نپنداشتهاند.
دیدگاه تان را بنویسید