محمد تقی‌زاده

«گردن زنی»، سریال مهیج و معمایی است که چاشنی خشونت در آن به عنوان یک عنصر مهم در ایجاد هیجان و کشش داستان نقش دارد از این رو عنوان بالای 16 سال در گوشه تصویر درج شده و دنبال‌کنندگان نیز می‌بایست بدانند که سریال در چه فضا و کدام موضوعات و مضامین شکل می‌گیرد.

گفته می‌شود نویسنده سریال «گردن‌زنی» برای نوشتن این سریال از چند پرونده جنایی بسیار معروف الهام گرفته که مهمترین آن به پرونده کشته شدن نازنین و بهزاد در سال ۱۳۹۷ برمی‌گردد. در آن سال زوج جوانی به نام نازنین و بهزاد به شکل وحشیانه‌ای در شب عروسی‌شان به قتل رسیدند. اقتباس از پرونده‌های جنایی موضوعی است که سال‌ها پیش توسط احمد محققی در دنیای ادبیات فارسی رایج شد و حالا چند سالی است که پای آن به سینما هم کشیده شده است. واقعیت اینست که اقتباس از این ماجراها در دنیا همیشه مرسوم بوده و ترند شدن آن در سینمای ایران با اینکه دیر رخ داده اما حال و هوای هیجان‌انگیزی به آثار جنایی داده و کیفیت این آثار را یک سر و گردن افزایش داده است. بی‌بدن، علفزار، متری شش و نیم و... تنها چند مورد از این اقتباس‌ها و نیمه‌اقتباس‌ها هستند که جملگی در بین آثار خوبی سینمای کشورمان قرار دارند.

شروع سریال با مراسم عروسی و شادباش آغاز می‌شود و خیلی زود مشخص می‌شود که این آرامش قبل از طوفان است که در ادامه شاهد اتفاقات غمناکی خواهیم بود. نیما و باران عروسی مجلل و جذابی برگزار کردند و مهمان‌ها که در واقع شخصیت‌های اصلی داستان هستند برای مخاطب رونمایی می‌شوند: رویا نونهالی، الهام پاوه نژاد، حسن معجونی، حسینی‌نیا و سمیرا حسن‌پور همگی قوم و خویش‌های درجه یک عروس و داماد هستند که قرار است در طول سریال، درام این شخصیت‌ها و ارتباط آنها را مشاهده کنیم.

گردن زنی یک سریال شخصیت‌محور است که در قسمت اول، بیشتر رونمایی از کاراکترها صورت می‌گیرد و اتفاق مهم قتل عروس و داماد اتفاق می‌افتد؛ اما در قسمت دوم خیلی زود شاهد اکت‌ها و کنش‌های دیگر شخصیت‌ها و پردازش کاراکترها هستیم به نحوی‌که در این قسمت به خوبی معما و تعلیق آدم‌ها و روابط بین آنها بروز پیدا می‌‌کند:پس قسمت اول رونمایی از شخصیت‌ها و قسمت دوم معرفی و روابط آنها به مخاطب ارائه می‌شود تا فضای تلخ و هیجانی قسمت اول تا حد زیادی حال و هوای معمایی پیدا کند.

معمای قتل نیما و باران، دلیل مسافرت آنها به تورنتو به جای ترکیه، رفتارهای مشکوک فریبرز با بازی حسن معجونی و همسر گیسو با بازی رویا نونهالی در کنار ارتباط نامهربانانه فریبرز با بازی مهران غفوریان با گیسو از جمله جذابیت‌ها و تعلیق‌های قسمت دوم است که تماشاگران را میخکوب و به ادامه تماشای سریال ترغیب می‌کند.

پازل روابط شخصیت‌ها در قسمت دوم به خوبی شکل می‌گیرد: باران و نیما به عنوان عروس و دامادی که در همان قسمت اول به قتل می‌رسند شخصیت‌های پیچیده‌ای ترسیم می‌شوند این که چرا باید به قتل برسند و انگیزه اصلی قاتل برای این قتل درناک چه بوده سوال مخاطب می‌شود. سورپرایز‌ها این دو از ترک مجلس عروسی تا قرار سفر به تورنتو به جای ترکیه نیز شخصیت‌ و تصمیمات آنها را تا حد زیادی مشکوک و عجیب جلوه می‌دهد. از طرف دیگر گیسو و مسعود مادر و پدر باران هستند که از یک طرف رفتار مشکوک مسعود با یک زن در عروسی و تماس‌های عجیب با او و همچنین رفتار گیسو با برادرش فریبرز در محل مزار مقتولین، شائبه‌های کینه قدیمی و آتشین را میان برادر و خواهر تقویت می‌کند به خصوص اینکه دیالوگ‌هایی نشان از ناتنی بودن گیسو و فریبرز دارد که آن نیز ماجرای جداگانه‌ای پیدا می‌کند. افسر و کارگاه قتل این پرونده با بازی امین شعرباف گویا قبل‌تر خواستگار باران بوده و انگیزه‌های عاطفی نیز برای پیگیری پرونده دارد و از سوی دیگر، با خانواده دختر آشنایی دارد و این مسیر واکاوی پرونده را تسهیل و باورپذیر می‌‌کند. مونا و مانی برادران نیما داماد به قتل رسیده قسمت اول هستند که رفتار و گفتار نیما و جر و بحث‌های او با نیما در مراسم عروسی نیز موضوع دیگری برای دنبال کردن است و بالاخره اینکه شاهرخ با بازی پوریا رحیمی سام به عنوان قاتل عروس و داماد برخلاف سریال‌های دیگر خیلی زود و کامل معرفی می‌َشود و مخاطب تنها به انگیزه اصلی او که به نظر ناموسی می‌رسد فکر می‌کند خصوصا اینکه پدر شاهرخ هم در قسمت دوم و بخش‌های انتهایی معرفی و ارتباط او با ماجرای قتل تاحدی آشکار می‌شود.

سریال‌‌های شخصیت‌محور به طور کلی مجموعه‌‌های پربازیگری هستند که اجرای بازیگران آن از اهمیت زیادی برخوردار است. سامان سالور به عنوان کارگردان شناخته‌شده که کارهای متنوع و مختلفی داشته در کنار زامیاد سعدونیان در جایگاه نویسنده که فیلم سراسر شب را با فرزاد موتمن کار کرده بود، به نظر افراد توانمندی در بازیگیری و شخصیت‌پردازی هستند و تماشای این دو قسمت تا حد زیادی این میزان توفیق را نمایان کرده است. پوریا رحیمی سام که عموما نقش کاراکترهای مظلوم، ترسو و حتی احمق و ساده‌لوح را بازی می‌کرد در یک تغییر جذاب در گردن‌زنی یک قاتل بی‌رحم شده است. حسن معجونی که معمولا شخصیت هیپی و بی‌خیال و نامنظمی داشت در این سریال یک جنتلمن خوش‌پوش و جذاب را بازی کرده است. پاوه‌نژاد بعد از مدت‌ها غیبت حضور قدرتمندی دارد و مهران غفوریان کما فی سابق در نقش‌‌های جدی جذاب و همراه‌کننده است. مهدی حسینی‌نیا و بهنام تشکر شمایل متفاوتی دارند و  پژمان بازغی، ترلان پروانه و  سپیده اعلایی قرار است در سمت‌های آتی اضافه شوند تا با مجموعه‌ای پرکاراکتر، ماجراجویانه و پربازیگر در ادامه همراه باشیم.

داستان «گردن‌زنی» از پوسترها و تیزرهای قبل از نمایش هم تقریباً مشخص بود: در شب عروسی یک زوج جوان، مردی برای تسویه حساب با داماد، وارد خانه این زوج می‌شود و عروس و داماد را می‌کشد و از آنسو به دلارهای بسیار زیاد داخل گاوصندوق این زوج هم دستبرد می‌زند؛ موضوعی که بودار است و باید در ادامه سریال دید که قصد و نیت این فرد از دزدیدن دلارها دقیقاً چه بوده است. با توجه به ریتم تندی که از سریال در دو قسمت اول شاهد بودیم، می‌توان امیدوار بود که این ریتم در بقیه اپیزودها هم رعایت شود هرچند در قسمت سوم ترمز شدیدی به این ریتم سریع وارد شده و حالا در فاز کند بودن داستان هستیم، به‌نظر می‌رسد کارگردان قصد دارد یکی دو قسمتی را با یک روند آهسته‌تر، به شخصیت‌پردازی دقیق‌تر و بهتر شخصیت‌ها که جزو ضعف‌های «گردن‌زنی» محسوب می‌شود و در ادامه بیشتر به آن اشاره می‌کنیم، بپردازد. «گردن‌زنی» با قدرت کار خود را شروع کرد و در قسمت سوم پیچش جدیدی به داستان آن وارد شد به‌طوری که موضوع قتل حالا دیگر یک قتل ناموسی تکراری و کلیشه‌ای نیست و به‌نظر می‌رسد با داستان جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتری روبرو خواهیم بود. این سریال شاید در وهله اول شبیه به آثار همرده خود در سایر شبکه‌های اینترنتی بود اما با پیشروی در داستان نشان می‌دهد که تفاوت‌های اساسی با سریال‌های حول محور لات و لوت‌ها و قتل‌های ناموسی دارد و یک کلاف پیچیده‌تر را در جیب خود قایم کرده است. سامان سالور ورق‌های قدرتمند خود را نگه داشته تا در ایپزودهای بعدی رو کند و پیش‌بینی می‌شود «گردن‌زنی» همانطور که یک پایلوت (اپیزود اول) طوفانی را به نمایش درآورد، در قسمت‌های پایانی نیز وارد فاز هیجان‌انگیز تندی شود که در نوع خود بی‌نظیر باشد. در نهایت به طور کلی باید گفت سریال «گردن زنی» یک تجربه دیدنی برای علاقه‌مندان به ژانر پلیسی-جنایی است.