«قویدل»؛ خوشساخت و تاثیرگذار برای معرفی به اسکار ۲۰۲۵ است
روایتی مستند از پرونده ورود خونهای آلوده به ایران
محمد تقیزاده
با وجود انفعال سینمای غیرکمدی ایران در سالهای اخیر بخصوص یکسال گذشته، شانس انتخاب فیلمهای جدی برای معرفی اسکار بسیار کم است. فیلمهایی همچون «مست عشق» از حسن فتحی را نمیتوان خیلی قابل اعتنا دانست که نه در حد و اندازه اسکار است و نه حتی نماینده شایستهای برای سینمایی که اصغر فرهادی، مجید مجیدی و عباس کیارستمی چهرههای نامدار بینالمللی آن هستند. فیلم تجربهگرایانه و خلاقانه «چرا گریه نمیکنی؟» از علیرضا معتمدی با وجود ارزشهای بومی، شانسی برای دیده شدن در اسکار را ندارد. بقیه آثاری که امسال روی پرده رفته حتی روی کاغذ هم گزینه جدی برای اسکار نیستند.
از این رو سینمای مستند بهترین آلترناتیو برای معرفی اسکار است چرا که از یک سو سینمای اجتماعی همچنانکه گفته شد شانسی برای معرفی به اسکار ندارند و از طرف دیگر، سینمای مستند در سالهای اخیر و با آمدن محمد حمیدی مقدم جان تازهای گرفته و شاهد آثار جذاب و مستندهای داستانی مهمی بودیم که نه تنها در داخل موفق هستند، بلکه میتوانند زبان جهانی نیز داشته باشند چنانکه چند فیلم مستند در سال گذشته در جشنوارههای خارجی خوش درخشیدند و این اعتبار بینالمللی میتواند شانس آنها را برای حضور در اسکار افزایش دهد.
مستند «در جستجوی فریده» در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد و به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۲۰ معرفی شد و البته که تندیس اسکار را برای سینمای ایران به ارمغان نیاورد، اما به نظر میرسد امسال هم، این سینمای مستند است که میتواند نماینده شایسته ایران برای حضور در اسکار باشد، سینمای مستند با توجه ویژه سازمان سینمایی در سه سال اخیر، از نظر تولید و اکران رشد غیرقابل کتمانی داشته است. در این سینما، هنوز میتوان استعدادهای نو را کشف کرد و به آثاری برخورد که در فرم و روایت، تازه و مبتکرانهاند. فیلمهایی که تن به پسند مخاطب ندادهاند، اما برای تماشاگر حرفی برای گفتن دارند.
مستند «قویدل» یکی از مهمترین و پرفروشترین فیلمهای مستندی است که در سال گذشته اکران شد و میتوان آن را از بهترین گزینهها برای معرفی اسکار دانست. این مستند پیش از این در جشنواره مستند «سینماحقیقت» خوش درخشیده و موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران، جایزه ویژه شهید آوینی، جایزه ویژه تماشاگران، جایزه دبیر جشنواره به شخصیت مستند از این رویداد شده است. در مراسم افتتاحیه جشنواره چهل و دوم فیلم فجر نیز برنده تندیس بلورین بهترین فیلم مستند بلند شد.
قویدل ساخته علی فراهانی صدر در حالی در جشنواره مستند عنوان بهترین فیلم را کسب کرد که از ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، هنری و حتی اقتصادی قابل بحث است.
نخستین نکته مثبت قویدل و مستندهایی از این حیث، رویکردی است که فیلمساز به سینمای مستند داشته و قابل تسری به موضوعات مختلف اجتماعی سیاسی اقتصادی جامعه است. علی فراهانی در قویدل از ظرفیت مستند نه فقط برای سرگرمی و اگاهیبخشی بلکه به جهت مطالبهگری و تغییر استفاده کرده است. نگاهی که به نظر در زمانه کنونی و با توجه به مشکلات عدیده اجتماعی اقتصادی در کشور لازم و قابل توجه است؛ نگاه استراتژیک به سینمای مستند.
در وهله بعد، مستند قویدل به معرفی و بازشناسی یکی از متفاوتترین، شریفترین و پرتلاشترین چهرههای معاصر جامعه ایرانی پرداخته است. در فیلم به خوبی شاهد تلاشها و دغدغهمندیهای احمد قوی دل به عنوان یکی از مسئولین صنفی هموفیلی در ایران هستیم. فیلم روایتگر مسیر پر فراز و فرود اما مصمم و امیدوارانه قویدل در احقاق حق پرونده ورود خونهای آلوده به ایران است.
بعد دیگر فیلم به موضوع خونهای آلوده مربوط است. پرونده خونهای آلوده فرانسوی به ایران، به زعم فیلمساز و پژوهشگران این فیلم از جمله مهمترین پروندههای قضایی تاریخ معاصر ایران است که به موضوع ورود خونهای آلوده به ایران از سوی فرانسه اشاره دارد و فیلم بر آن است تا در حین معرفی احمد قوی دل، این پرونده مهم را از زبان او روایت کند تا جاییکه در برخی اوقات داستان احمد قویدل و خونهای آلوده درهمتنیده است و برخی اوقات یکی بر دیگری میچربد تا مخاطب از دو جهت همراه و سمپات با مستند شود: نخست تلاشهای مدیر کانون هموفیلی ایران برای احقاق حق بیماران و دوم، موضوع و چند و چون داروهای آلوده فرانسوی که از ب بسمالله تا نون پایان آن در این مستند به تماشاگر معرفی و تبیین میشود.
علی فراهانی صدر، کارگردان این فیلم، درباره سوژه این مستند و موضوع جنجالی خونهای آلوده گفته است: «با ورود ویروس کرونا در اواخر سال ۹۸ و خبر بازداشت ۲ خبرنگار قمی بهواسطه انتشار شایعات پیرامون فراگیری ویروس کرونا، علی رستم آبادی که قبلاً روی موضوع داروهای آلوده کار کرده بود، پیشنهاد کرد فرصت مناسبی است تا به این موضوع بپردازیم و با در نظر گرفتن این ایده و درون مایه که سرپوش گذاشتن روی اتفاقات کوچک منجر به بحرانهای بزرگ میشود، تصمیم گرفتیم روی موضوع داروهای آلوده کار کنیم. وقتی به صورت جدی پژوهش در حوزه ورود داروهای آلوده و کنترل آن را آغاز کردیم، در تمام پژوهشها به نام احمد قویدل برخوردیم لذا از او برای گفتوگو دعوت کردیم و احمد قویدل که در ابتدا به سختی برای گفتوگو حاضر شد پس از چهار جلسه با ما راحت تر بود و علاوه بر پرونده خونهای آلوده مسایل شخصی زندگی خود را بیان کرد و این آشنایی با زندگی و تلاشهای احمد قویدل منجر به این شد که موضوع خود را تغییر دهیم و به این جمع بندی رسیدیم این مشکلات کوچک و بزرگ نیستند که مهم هستند بلکه این کنشها و واکنشهای ما در برابر آنها است که اهمیت دارد از همین رو پروژه پیش رو و پرتره احمد قویدل کلید خورد.» نقدی که شاید بتوان متوجه فیلم علی فراهانی صدر دانست عدم انسجام و تعادل بر قرار نکردن میان زندگی شخصی و خانوادگی احمد قویدل است به نحوی که فیلم لحظاتی به طور ویژه درگیر زندگی فردی احمد میشود و درمقابل در جاهایی به طور کامل پرونده اجتماعی داروها را پیگیری میکند. ناگفته نماند که تراز نشدن روایت در اینگونه مستندها که قرار است زندگی فردی و کاری یک چهره را به تصویر درآوردند، مشکل رایجی در مستندهای سینمایی ایرانی است که یا به سمت مستند پرتره میروند و زیادی شخصی و عاطفی و خانوادگی میشوند و یا آنقدر غرق پروندهها و موضوعات پیچیده و سیاسی، اجتماعی میشوند که به کلی پرداخت شخصیت اصلی را
فراموش میکنند.
درباره این رویکرد به روایت و استراتژی فیلمنامه، علی رستمآبادی نویسنده مستند میگوید: «در ابتدا ۱۲ اپیزود نوشتیم و درنهایت ۵ اپیزود تولید کردیم، اما احمد قویدل با ورود به پرونده خونهای آلوده تقریباً دیگر در منزل حضور فعالی ندارد و همسر وی آتلیه را اداره میکند، لذا اصلاً متریال لازم برای روایت زندگی شخصی احمد قویدل حین پیگیری پرونده خونهای آلوده وجود ندارد چرا که او تمام زندگی شخصی خود را صرف پیگیری پرونده کرده است. همچنین ریسک تولید کار کمدی در بستر تراژیک برای ما وجود داشت و نگرانیهایی از اینکه فیلمنامه توسط مدیران رد شود لذا روایت کلی فعلی را رقم زدیم. معتقدم فرم تا انتها همان فرم است بلکه از نقطهای، نور صحنه و اکتهای سوژه تغییر میکند؛ بسته به صحبتها و نحوه روایت آقای قویدل نماها را تنظیم میکردم و این تلاش برای حفظ فرم سخت بود به عنوان مثال سخت است که سوژه را سر سفره عقد بنشانید و عقد او را بازسازی کنید.»
دیدگاه تان را بنویسید