نگاهی به مستند «اکسدوس» به بهانه اکران آنلاین
تصویری متفاوت از مهاجران افغان در ایران
محمد تقیزاده
«اکسدوس» در زبان یونانی، به معنی مهاجرت گروهی است و این مستند به سوژه مهاجران افغانستانی در اردوگاه مهاجرتی امامرضا (ع) پرداخته است. به نظر میرسد با توجه به اهمیت موضوع مهاجران افغانی در یکی دو سال اخیر، تحلیل هنری و جامعهشناسی این فیلم میتواند از اهمیت دو چندان برخوردار شود؛ مضاف بر اینکه اتمسفر و فضای فیلم منحصر به زمان ساخت آن نمیشود و با وجود گذشت 5 سال از زمان تولید آن، میتوان هنوز به موضوعات آن رجوع و به مضامین آن استناد کرد.
سوژه مستند «اکسدوس»، از یک گالری عکاسی کتاب «فتو ریاحی» در لواسان آمده و پس از یک دوره فیلمبرداری بهطور تصادفی، ایده ساخت و نمایش فیلم شکل میگیرد. کتاب «فتو ریاحی» جمعآوری آرشیو عکسهایی از افغانتبارهایی بود که در دههی ۱۳۷۰ که هنوز نرمافزارهای پیامرسان موبایلی همهگیر نشده بود به این عکاسی میرفتند تا بهنوعی نامههای تصویری تهیه کرده و برای خانوادههای خود بفرستند. «اکسدوس»، یک مستند مدرن و متفاوت در ساختار روایی است که میتوان آن را جزو مستندهای پژوهشی و مردمشناسانه طبقهبندی کرد. فیلم داستان عجیب و غریبی ندارد و دوربین به یکی از اردوگاههای جنوب تهران رفته تا وضعیت مهاجران افغانی را بی واسطه تصویر کند.
در طول نزدیک به ۷۰ دقیقه فیلم، با حاضران این اردوگاه از مهاجران افغانی تا متصدیان دولتی آشنا میشویم و فیلم قرار است ضمن نزدیک شدن به این آدمها، دغدغهها و مشکلات آنها را بیان کند. مهاجران افغانی فیلم، همگی مدتی در ایران اقامت داشته و حالا قصد خروج دارند، نظرات آنها درباره ایران و کارفرمایان ایرانی و همچنین دلایل برگشت یکی از سؤالات محوری است که از آنها پرسیده و قرار است به این واسطه اطلاعات خالص و مهمی درباره وضعیت افغانها در ایران و دلایل مهاجرت و خروج آنها به مخاطب ارائه شود.
مضامین و موضوعات متفاوت و عمیقی در «اکسدوس» درباره مهاجران افغانی مطرح میشود شاید از همین رو بوده که دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان یک نهاد علمی پژوهشی به حمایت از این فیلم پرداخته است. رویکرد پژوهشی و علمی در «اکسدوس» بدون ادعا و اغراق، رعایت شده و فیلمساز سعی کرده بدون غرض و مرض سیاسی، آنچه بهعنوان واقعیت اجتماعی است را به بهترین و حتی کاملترین شکل ممکن به تصویر درآورد. هنر سازندگان در «اکسدوس» این بوده است که زندگی این افراد را به مثابه درامهای جذاب و کنجکاو برانگیز برای مخاطبان ارائه دهند؛ اینکه این تعداد مهاجر افغانی میخواهند از ایران خارج شوند دلایل مختلفی دارد که به نظر نمیرسد تماشاگر تا پیش از این درباره آن اطلاعات کافی داشته باشد. اینکه در اوایل فیلم، مشکلات اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی مطرح میشود تنها یکی از دلایل مهم خروج افغانها از ایران است و دلایل مهم و متعدد دیگری در مستند، برای این تصمیم بیان میشود.
در واقع فیلمساز سعی کرده فارغ از مضمون و محتوازدگیهای مرسوم، اصل مستندنمایی را مدنظر قرار دهد و در وهله نخست درام کنجکاوبرانگیز آدمهای فیلم را فارغ از نژاد و ملیت، به تصویر درآورد. در مراتب بعدی مضامین عمیقتر و دقیقتر فیلم قابل دریافت و برداشت است بهنحوی که سازندگان در همان ابتدا نخواستند تا وجوه پژوهشی فیلم را برجسته کنند و سعی بر آن بود تا در وهله اول، مستندی جذاب و همراه کننده بسازند که در ابعاد دیگر میتواند بسیار آموزنده و حتی کاربردی و استراتژیک باشد از همین روست که تماشای چندباره مستند میتواند ابعاد و اطلاعات کاملتر و با جزئیات بیشتری را از مناسبات اجتماعی و فرهنگی افغانها و همچنین مراودات جامعه ایران و افغانستان مطرح کند.
تدوین مستند از امتیازات مهم آن بهشمار میآید و باعث شده انسجام روایی خوبی میان موضوعات ریز و درشت فیلم به وجود بیاید بهعلاوه اینکه نوعی تعلیق نیز در ساختار روایی آن به وجود آورده است. مستند «اکسدوس» و سازندگان آن قصد فیل هوا کردن در این اثر را نداشتند و از سویی، ایده و سوژه بکر و دست نخوردهای را نیز بهانه ساخت این کار نکردند اما توانستند در جریان مصاحبههای کوتاه متصدیان یک اردوگاه با مهاجران افغانی، به چند و چون موقعیت این افراد و حال و هوا و شرایط این جمعیت نزدیک شوند، اتفاق به ظاهر سادهای که با سختیهای زیاد میسر شده و بدون شک محتوای یک ساعت و ده دقیقهای حاضر، حاصل ساعتها کار و فیلمبرداری و مصاحبه زمانبر بهدست آمده است.
اغراق نیست اگر «اکسدوس» را سند تصویری بخش قابل توجه و مهمی از مهاجران افغانی در ایران بنامیم که برای پژوهشگران حوزه مهاجرت بهخصوص مهاجران افغانی میتواند اثری دارای اعتبار همراه با مرجعیت تصویری بهشمار رود. سندی که علاوه بر وضعیت مهاجران افغانی، تصویری از حال و هوای معیشت در ایران معاصر را از زبان مهمترین بخش مهاجران خارجی به ایران ارائه میدهد.
تصویری که در «اکسدوس»» از افغانها ارائه میشود تصویری به غایت متفاوت و جدید از این نژاد و فرهنگ است که برخلاف دیگر فیلمهای سینمایی و حتی مستند که افغانها را مظلوم، قربانی و ضعیف نشانمیدهد، تصویری واقعیتر از این افراد به نمایش میگذارد. افغانیهای فیلم «اکسدوس» گاهی با جسارت تمام از فضای شهری و معیشتی ایران انتقاد و حتی آن را نامناسب برای زندگی عنوان میکنند. گاهی از کارفرمایان و بیانصافیهایی که در حقشان شده میگویند و بدون هیچ ترس و واهمهای هر آنچه در دل دارند را به زبان میآورند. اینگونه شخصیتپردازی اگرچه ممکن است از سوی برخی نهادها و حتی مردم ایران ناخوشایند به نظر برسد، اما واقعیتی است که تصویر شده و جلوی چشم تماشاگر قرار گرفته است.
در انتها باید «اکسدوس» را از متفاوتترین مستندهای به نمایش درآمده این سالهای در ایران دانست که هر اندازه موافق و حامی دارد به همان اندازه مخالف و منتقد نیز دارد. مضامین و موضوعات و نحوه پرداخت فیلم، بهگونهای است که برخی از تماشاگران را بهشدت جذب و با شخصیتها همراه میکند، در سوی مقابل طیفی از تماشاگران نیز از فضای یکنواخت فیلم گلهمند میشوند و مسائل مطرحشده در آن را تکراری و فاقد کاربرد و کارکرد دراماتیک عنوان میکنند اما «اکسدوس» بهدلیل همین تفاوتها و ساختار آوانگارد خود توانسته جایگاه خوبی در میان بسیاری از منتقدان بهدستآورد و در اکران جشنوارهای هم وضعیت بدی نداشته است. این فیلم در جشنواره سینما حقیقت در سال 1397 جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید