درباره «فین جین» به کارگردانی محمود موسوی
نمایشی از قتل امیرکبیر به روایت جمعی از جنیان و آدمیان
محمدحسن خدایی
سرگذشت تلخ میرزا تقی خان امیرکبیر استعارهای است از تاریخ پر فراز و نشیب ایران معاصر و فرآیند مدرنیزاسیون قناس و ناقصش. جامعه سنتی ایران در مواجهه با مدرنیته جهانی، بیش از آنکه دست به انتخاب آگاهانه بزند کمابیش مورد هجوم خشونتآمیز دولتهای استعمارگر قرار گرفت و روند توسعهاش مدام به تعویق افتاد و در چهارراه حوادث، بدل به اقلیمی پر از تناقضات عجیب و غریب فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شد. برای مثال در دوران پهلوی اول، شاهد هستیم که چگونه ایران خسته از مرارتها، زیر بار سنگین تجدد آمرانه، رشدی شتابان اما نامتوازن به خود گرفت و ترکیب شگفتانگیزی از تضادهای قدیم و جدید شد. مسیری که در دوران پهلوی دوم و سلطنت محمدرضا ادامه یافت و یک نظام اداری گسترده اما فَشَل را نصیب مردمان ایران کرد که نتایجش تا اکنون تدوام یافته است. به هر حال تاریخ ایران معاصر از این باب که هرگز نتوانست مسئله توسعه را یکبار برای همیشه حلوفصل کند دردآور و بسیار بصیرتافزا است. اما از بختیاری ما است که تاریخ ایران را تنها به سلسله پهلوی فرونکاهیم و این نکته را مدنظر داشته باشیم که ایده پیشرفت مُلک و مملکت، چهرههای تاثیرگذار کم نداشته و یکی از فیگورهای مهم این عرصه غرورآفرین بیشک امیرکبیر است. عصری که با نام او شناخته میشود معاصر انقلابهای سیاسی اروپای قرن نوزدهم و خواست عمومی مردمان برای اصلاحات اساسی و تاسیس نهادهای موثر حکمرانی است. اما با تمامی این تلاشها سرگذشت غمبار امیر به درستی به ما نشان میدهد که در این نوجویی و نوخواهی، گارد قدیم عرصه سیاست با به خطر افتادن منافعش، علیه گارد جدید توطئه کرد و آرمان دموکراسی و توسعه را به محاق بُرد.
حال با این مقدمه به اجرای نمایش «فین جین» میپردازیم که این شبها در سالن نوفللوشاتو مورد استقبال پرشور تماشاگران قرار گرفته و بار دیگر تجربه یک اجرای خوب کمدی را فراهم کرده است. ابوالفضل حاجی علیخانی در مقام نویسنده، با نگاهی به ظرفیت نمایشهای ایرانی، تلاش کرده از یک منظر تازه و حاشیهای، نمایشنامهای کمدی در رابطه با قتل امیر در حمام فین کاشان بنویسد. تقابل آدمیان و جنیان در موزهای که به زندگی امیرکبیر در حمام فین کاشان میپردازد به واقع تماشایی است و در ادامه به همکاری مابین آنان بدل شده و این امکان را فراهم میکند که به میانجی هنر نمایش، وقایع تاریخی حمام فین کاشان از نو روایت شده و از تلخیاش تا اندازهای کاسته شود. نکته مهم نمایشنامه «فین جین» تلفیق درام مدرن اروپایی با شیوه نمایش ایرانی است. از دل این ساخت و ساز تئاتری یک فضای هیبریدی ایجاد میشود که پایی در سنت نمایشی ایرانی دارد و پایی در درام مدرن امروزی. این وجه التقاطی به خوبی توانسته به شکا استعاری سرگذشت تراژیک امیر را در مدرن کردن ایران قرن نوزدهم نشان دهد. چراکه رویکرد امیرکبیر در مدرنیزاسیون ایران یک التقاط بوده مابین حفظ بعضی از عناصر هویتبخش سنتی و همچنین تمنای کسب دستاوردهای جهان غرب بدون آسیبهای خانمانبراندازش. بنابراین نمایش «فین جین» با یک فرم تلفیقی و نگاهی به سیاستورزی امیرکبیر، تلفیقی است میان سنتهای نمایش ایرانی در مواجهه با درام مدرن غربی. نمایش ـفین جین» با از نو روایت کردن تاریخ معاصر ایران و استفاده از مولفههای آشنای نمایش ایرانی و بهشکل توامان بکار بستن ظرفیتهای قابل اعتنای درام غربی؛ شکلی از «همین این» و «هم آن» را با تمامی محدودیتهای اجرایی و زیباشناختی به نمایش گذاشته است.
میتوان خوانشی که محمود موسوی از متن نمایشنامه «فین جین» داشته را غنیمت شمرد و از اهمیت این شکل از اجرا دفاع کرد. چراکه بار دیگر یک گروه حرفهای با اجرایی تماشایی باعث آشتی تماشاگران با نمایش ایرانی شده و به لحاظ اجرایی توانسته فرم به روز شدهای از آن را بر صحنه آورد
یکی از نکات مثبت متن و اجرا، رویتپذیر کردن موجودات وهمی و خیالی است. جنیان بر صحنه ظاهر شده و شمایلی «غریبآشنا» دارند. گویی نه وحشت میآفریند و نه به راحتی بدل به موجوداتی ملموس میشوند. از یاد نبریم که جنیان نقش مهمی در روایتهای خیالی ایرانیان ایفا کرده و به قول پرویز براتی در کتاب «دیونامه»، بازیگران اصلی روایتهای وهمناک و ماورایی ایرانیان هستند و برعکس داستانهای هندی و مصری «در داستانهای ایرانی، عفریتان و جنیان مستقلاند و با اراده خود کار میکنند. با مردم مهرباناند و برای آنها دل میسوزانند؛ حال آنکه در داستانهای جدیدتر مصری، این موجودات شگرف، به قدرت طلسم بستهاند و اختیار آنها در دست مالک طلسم است و خواستهها و آرزوهای او را برآورده میکنند.» بنابراین عفریتان و جنیان در داستانهای خیالی ایرانی استقلال عمل دارند و شریک زندگی آدمیزادگاناند. در نمایش «فین جین» کمابیش همین تلقی از جنیان مشاهده میشود و در نهایت حضور این موجودات عجیب باعث سهولت امور و آشکار شدن رازهای پیدا و پنهان تاریخی میشود. آنها این امکان را مییابند که از طریق مشارکت در ساختن یک نمایش، زیستجهان جنی خویش را به نمایش گذاشته و بهطور همزمان، مرگ امیرکبیر را از نو روایت کرده و نسبت خویش را با وضعیتی که در آن روزگار میگذرانند روشن کنند. برای این منظور میبایست آدمیان و جنیان از هویت خویش فاصله گرفته و به لحاظ هستیشناختی تا حدودی شبیه یکدیگر شوند. این هویتیابی تازه بتدریج شکل یافته و در پایان مشاهده میشود که هر دو گروه جنیان و آدمیان، موجوداتی تازه شدهاند که نه به تمامی انسان محسوب میشوند و نه به تمامی جن. هر دو گروه از ضربه زدن به پیکر امیر در حمام فین خودداری کرده و در مقابل فرمان حاکم جائر از خود مقاومت نشان میدهند.
محمود موسوی در جایگاه کارگردان به خوبی توانسته از بازیگران حرفهای یاری بگیرد. جنیان نمایش با بازی کسانی چون محمد هادی عطایی، الهه پورجمشید، محسن زرآبادیپور و حسین میرزاییان، به واقع با آن هیبتهای غریب، تلاش دارند به اندازه اغراقآمیز باشند و دچار افراط و تفریط نشوند. به هر حال یکی از عناصر مهم نمایش ایرانی، بازیهای اغراقشده و ژستهای کلیشهای مربوط به تیپهای اجتماعی است. با آنکه در این نمایش هم گاهی این اغراقها زیاده از حد به نظر میآید و فضای گروتسک اجرا از مدار تعادل تا حدودی خارج میشود اما با مدیریت و همراهی گروه اجرایی و مهارت بازیگران، اجرا به دام ابتذال نمیافتد. از قضا در این زمانه پر از حسرت و عسرت و ملال و ایگوهای متورم، رفتن به سمت شوخیهای جنسی و کلامی کاری است آسان و زودبازده که میبایست از آن حذر کرد.
تقابل آدمیان و جنیان در موزهای که به زندگی امیرکبیر در حمام فین کاشان میپردازد به واقع تماشایی است و در ادامه به همکاری مابین آنان بدل شده و این امکان را فراهم میکند که به میانجی هنر نمایش، وقایع تاریخی حمام فین کاشان از نو روایت شده و از تلخیاش تا اندازهای کاسته شود. نکته مهم نمایشنامه «فین جین» تلفیق درام مدرن اروپایی با شیوه نمایش ایرانی است
طراحی لباس بازیگران خلاقانه است و اجرا توانسته حضور جنیان را به میانجی نوع پوششی که بر تن دارند تمایز ویژهای ببخشد. جالب آنکه به فراخور اجرا نوع پوشش آدمیان و جنیان تغییر کرده و گاهی مشترک میشود. اما طراحی صحنه میتوانست بهتر از این باشد و آن فضای هولناک حمام فین و حضور جنیان را بیش از این تئاتری و تماشایی کند. به دیگر سخن، اجرا به لحاظ فضاسازی میتواند بهتر از این عمل کند.
در نهایت میتوان خوانشی که محمود موسوی از متن نمایشنامه داشته را غنیمت شمرد و از اهمیت این شکل از اجرا دفاع کرد. چراکه بار دیگر یک گروه حرفهای با اجرایی تماشایی باعث آشتی تماشاگران با نمایش ایرانی شده و به لحاظ اجرایی توانسته فرم به روز شدهای از آن را بر صحنه آورد. در این مسیر دشوار، بازیگرانی چون سیدجواد یحیوی، حسین شفیعی و مسعود بهارلو که نقش آدمیان را بازی میکنند قابل ستایش هستند. امید است در آینده شاهد آثاری باشیم که توانایی داشته باشند سنتهای نمایشی ایرانی را با زبانی امروزی به تماشاگران ارائه کرده و اندوه زمانه را با طنزشان تاحدودی از کار بیندازند. اجراهایی که از تکنیک زنپوشی، پردهخوانی، نقالی و سیاهبازی نمایش ایرانی استفاده کرده و علیه جهان عبوس زورگویان تاریخ وارد عمل میشود. نمایش ایرانی در این دقایق است که رهاییبخش و تماشایی است.
دیدگاه تان را بنویسید