یادداشتی از حمیدرضا حسینی؛
اوضاع اسفبار مسجد جامع اصفهان، حیثیت فرهنگی کشور را بر باد داده است
پس از انتشار فیلمی در فضای مجازی درباره وضعیت مسجد جامع اصفهان به عنوان یکی از مهمترین مساجد کشور که ثبت جهانی نیز شده است، حمیدرضا حسینی (فعال گردشگری) در یادداشتی لزوم توجه به روشهای مراقبت از این اثر جهانی را مورد تاکید قرار داد.
فیلمهایی که در روزهای اخیر از مسجد جامع عتیق اصفهان منتشر شده و در شبکههای اجتماعی دست به دست میشوند، نشانگر وضعیت وخیم این مسجد هستند. مسأله فقط این نیست که مسجد جامع اصفهان در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده و ضوابط حفاظتی خاصی بر آن حاکم است، بلکه جدا از ارزشهای تاریخی، معماری و هنری، شؤونات این مسجد بهعنوان خانه خدا رعایت نمیشود. شاید گزاف نباشد که بگوییم کمتر مسجدی را در اصفهان و بلکه سرتاسر ایران میتوان یافت که به اندازه مسجد جامع اصفهان به هم ریخته و آکنده از زباله باشد!
یکی از راهنمایان گردشگری فیلمی را از وضعیت آشفته این مسجد منتشر کرده و گفته است: نمیداند به گردشگران خارجیِ همراه خود که از چنین رفتاری با یک اثر تاریخی و مکانی مقدس بهتزده شدهاند، چه پاسخی بدهد؟ خوب است بدانیم که گردشگرانِ همراهِ او اهل ترکیه بودهاند؛ کشور مسلمان همسایه که مساجد تاریخیاش شهرتی جهانی دارند و به شدت پاکیزه و آراسته نگهداری میشوند.
متأسفانه برخی گروههایی که برای برگزاری مراسم مذهبی به مسجد جامع عتیق میآیند، آنگونه که باید و شاید حرمت خانه خدا را حفظ نمیکنند و نگاهبان شؤون این مکان قدسی نیستند: فرشها و زیراندازهایشان در فضاهای مختلف مسجد تلنبار شده است؛ مهرها، قرآنها، کتابهای دعا و دیگر وسایل را اینسو و آنسو به حال خود رها کردهاند؛ و زبالههای خود را روی زمین ریختهاند. اخیرا، گروههایی در مسجد جامع، مراسم متعدد مذهبی برگزار کردهاند اما پس از پایان مراسم، بدون آنکه تعهدی نسبت به تمیز کردن مسجد و جمعآوری فرشها و دیگر وسایل احساس کنند، آن را ترک گفته و مرتبسازی آن را برعهده اندک کارمندان میراث فرهنگی و اداره اوقاف گذاشتهاند! ظاهرا آنچه در فیلمهای تازه انتشار یافته دیده میشود، نتیجه رفتار همین گروهها است.
این داستان اندوهبار مربوط به دیروز و امروز نیست و سابقهای حدودا بیستساله دارد. مسجد جامع اصفهان جایی است که چندین نهاد و عدهای از افراد و گروههای پرنفوذ در آن دخیل هستند. این مسجد مانند همه مساجد کشور هیأت امنایی دارد که اداره آن در مقام عبادتگاه را برعهده دارد؛ وجه وقفی مسجد موجب شده که اداره اوقاف هم نقشآفرین باشد؛ از سوی دیگر، به سبب آنکه یکی از مهمترین آثار تاریخی کشور به شمار میرود و در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده است، اداره کل میراث فرهنگی استان نیز در آنجا پایگاه و کارکنانی دارد که طبق قوانین کشور هرگونه فعالیت و دخالتی در مسجد باید با نظارت آنان صورت گیرد. اینها و برخی تشکلهای دیگر مانند پایگاه بسیج مسجد، حضوری دائمی در آنجا دارند اما از قرار معلوم همگرایی لازم میانشان برقرار نیست.
گروههایی هم هستند که در مناسبتهای مختلف به مسجد آمده و مراسمهایی را در آنجا برگزار میکنند. متأسفانه برخی از این گروهها نه فقط به ضوابط حفاظت از آثار تاریخی توجه ندارند، بلکه همانگونه که گفته شد، شؤونات مکانهای عبادی را رعایت نمیکنند و در کمال شگفتی، کوچکترین مسؤولیتی را در قبال پاکیزه و مرتب نگه داشتن مسجد برعهده نمیگیرند. گاه برخی از این گروهها از چنان نفوذی برخوردارند که نهادهای متولی مسجد، قدرت جلوگیری و تذکر به آنها را در خود نمیبینند.
در این شرایط چنین مینماید که موضوع مسجد جامع اصفهان باید به شکل ویژه و فوری در سطح بالاتری رسیدگی شود. اگر قرار بود نهادهای مستقر در مسجد به هماهنگی و همگرایی لازم با یکدیگر برسند و رفتارهای نامناسب برخی گروهها را مهار کنند، در بیست سال گذشته موفق به چنین کاری شده بودند و کار به چنین فضاحت بزرگی نمیکشید. در این شرایط، دخالت مستقیم وزیر میراث فرهنگی و استاندار اصفهان برای ایجاد هماهنگی ساختاریافته میان نهادهای ذیمدخل در مسجد جامع اصفهان ضروری است. همچنین باید ضوابط مشترکی (هرچند که در قوانین و مقررات فعلی وجود دارد) مورد توافق قرار گیرد که ضامن حفظ شؤون مسجد جامع اصفهان، چه بهعنوان میراث بشری و چه بهعنوان مکانی قدسی باشد.
دیدگاه تان را بنویسید