نظری بر نمایش آثار مسعود کیمیایی در گالری گلستان
«قیصر» پشت سهپایه نقاشی!
علیرضا بخشی استوار
مسعود کیمیایی، کارگردان نامآشنای سینما، نقاشیهای خود را در گالری گلستان به نمایش درآورده است. خالق فیلمهای سینمایی مطرح تاریخ سینمای ایران و یکی از افرادی که موج نوی سینمای ایران را به وجود آورند حالا پس از خلق فیلمهای متعدد و نگارش رمان و داستان به خلق تصویر نقاشانه نیز روی آورده است.
بدون توجه به این که مسعود کیمیایی به عنوان یک فیلمساز و با رزومه بلندبالای خود در فیلمسازی چگونه دست به خلق این مجموعه زده است، برگزاری این نمایشگاه مانند هر جریان و اتفاق دیگری مورد انتقاد شدید و تند بسیاری از فعالان در عرصه هنرهای تجسمی قرار گرفت تا جایی که لیلی گلستان مجبور شد در مصاحبهای نسبت به این سوگیریها واکنش داشته باشد.
مسئله از آنجایی شروع شد که آثار مسعود کیمیایی بدون نوبت نمایش و به یکباره در محل گالری گلستان روی دیوار رفت. این در حالی است که گالری گلستان همواره به هنرجویان و هنرمندانی که قصد برگزاری نمایش را دارند برای دو یا سه سال بعد وقت نمایش میدهد.
از سوی دیگر آثار مسعود کیمیایی وقتی روی دیوار گالری رفت بین 90 تا 300 میلیون تومان قیمتگذاری شده بود. به نظر بسیاری از منتقدان این نمایش، ارقام بالا برای نقاشیهای فردی مثل مسعود کیمیایی غیر قابل قبول و غیرمنطقی به نظر میآمد. لیلی گلستان بعد از این در مصاحبهای با «خبرآنلاین» اعلام کرد که :«برای مسعود هر وقت بخواهد، درکمال پارتیبازی نمایشگاه میگذارم.» لیلی گلستان در همین مصاحبه اعلام کرده است که نقاشیهای مسعود کیمیایی او را حیرتزده کرده است. چرا که بعد از پنجاه سال دوستی با کیمیایی، با این نقاشیها مواجه شده و کارهای او را سراسر تخیل و رنگ دیده است. از طرفی گلستان گفته بود :«این نقاشیها برای من مهم است چون متعلق به آدم بزرگی در سینمای ایران است.»
اما فارغ از این مبالغهگوییهای گلستان و واکنشها و انتقادها؛ آیا مسعود کیمیایی را میتوان نقاش هم تصور کرد؟ آیا آثار او آنگونه هستند که مخاطب خود را شگفتزده کنند یا این که این نام مسعود کیمیایی است که بر این نقاشیها سوار شده و آنها را مورد توجه قرار داده است؟
در این که کیفیت این آثار بسیار متوسط است شکی وجود ندارد. آثار او بیشتر شبیه به یک میل تجربه است. نه از سر دغدغهای میآید و نه موید واکنشی است روشنفکرانه چنان که کیمیایی همواره به عنوان یک هنرمند صاحب فکر دست به خلق اثر میزند. کیمیایی در آثار نقاشانه خود بیشتر تفنن کرده است.
در نقاشیهای او آنچه صورت گرفته بیشتر نمادهایی است که عناصر اصلی فیلمهایش را تشکیل میدهد. مانند تصویر چاقوی ضامندار در کنار یک پروانه بر بوم یا پرترهای از «صادق هدایت» که البته باز به دلیل المانهایی که از او در تصویر گذاشته است میتوان متوجه این اتفاق شد.
این که قصد کیمیایی از کشیدن این نقاشیها چه بوده نکتهای است که باید خودش پاسخگوی آن باشد اما حاصل کار مسعود کیمیایی در نهایت تصویری نامکشوف از کلیدهای ذهنی این هنرمند در نسبت با دیگر فضاهای هنری او به دست میدهد.
نقاشیهای او انگار نقش خیالانگیز ناخودآگاه مسعود کیمیایی است که در آن همواره المانها و تصاویری گنجانده میشود که مربوط به دورهای خاص از تاریخ این کشور و فرهنگی است که دوران آن به سر آمده است. همانگونه که شاید دوران خود مسعود کیمیایی هم به سر آمده و او دیگر نمیتواند همراه و همگام رخدادهای روز جامعه خود باشد.
کیمیایی با دغدغههایی که در آثار نقاشانهاش به تصویر کشیده است هر چه بیشتر بر فاصله خود با جامعه امروزش صحه میگذارد. اگرچه در برخی از آثار خود تلاش کرده تا احساس خود در مواجهه با زندگی را به نمایش در بیاورد.
مثلاً یکی از تابلوهای او که در آن پرترهای را در میان یک گردباد سیاه غلیظ میبینیم شاید مویدی باشد از انعکاس دوران در اثر مسعود کیمیایی، اما آنچه از کلیت این آثار برمیآید نمود دغدغههای شخصی او به تاریخ و فرهنگ و هنر این کشور است و نه مواجههای منتقدانه با وجوه گسترده رنج انسان امروز. نمایش آثار او البته مورد توجه علاقمندان و طرفداران سینمایی او قرار گرفت تا جایی که در افتتاحیه این نمایش در روز جمعه، خیابانهای اطراف گالری با انبوهی از افراد و ترافیک مواجه شد.
در دنیا کمتر هنرمندی وجود داشته که پس از شهرت در یک مدیوم مشخص بخواهد در مدیومهای دیگر هم تجربه کسب کند چرا که شکل حرفهای هنر در بیرون از این مرزها کمتر به فردی اجازه تجربهگرایی در ساحتهای مختلف را میدهد؛ اما خوب در ایران قواعد کمی متفاوتتر است و از اینگونه تجربهگراییها بارها و بارها رخ داده است و هنرمندانی بودند که در دو یا چند مدیوم نام خود را بر سر زبانها انداختهاند. مواجهه اسطورهای و مرید و مرادی با افرادی از جنس کیمیایی شاید یکی از مشکلاتی باشد که در فرهنگ ما وجود دارد. با این حال نمایش آثار مسعود کیمیایی تا 17 آذر در گالری گلستان برپاست.
دیدگاه تان را بنویسید