چوب حراج بر کتاب، با بازار نشر و اهل کتاب چه میکند؟
دستودلبازی نامتعارف کتابسازان در ارائه تخفیفهای ویژه!
کارشناسان معتقدند رابطه تنگاتنگی بین افزایش کتابسازی و فروش کتاب با تخفیفهای نامتعارف وجود دارد و این درحالی است که بسیاری از مردم از آسیبی که خرید کتاب با تخفیف میتواند به همراه داشته باشد خبر ندارند. اینروزها؛ از ناشر گرفته تا مشتری، همه از تخفیف کتاب میگویند و بازارهای متعددی برای خرید کتاب با تخفیف وجود دارد؛ بهطوری که دسترسی به کتاب با تخفیف در سایتهای ناشران و کتابفروشیهای مجازی، در مترو و بازارچههای خیابانی، در نمایشگاه کتاب، طرحهای فصلی و بسیاری موارد دیگر ممکن است. البته تمام این تخفیفها در یک کفه قرار نمیگیرند؛ تخفیفهایی که در نمایشگاه کتاب و طرحهای فصلی ارائه میشود از نظر درصد تخفیف و زمان ارائه، کنترلشده و نظاممند عمل میکنند اما فروش کتاب در مترو و برخی سایتها با تخفیفهای دائمی و درصد بالا مشکلات عدیدهای را برای فعالان نشر ایجاد کرده است. در بررسی مساله تخفیفها، توجه به یک نکته ضرورت دارد: کتاب؛ ازجمله کالاهایی است که با قیمت پشت جلد در سراسر کشور به فروش میرسد و اگر قرار باشد هر فروشنده به سلیقه و توان خود برای آن تخفیف در نظر بگیرد، این قیمتگذاری چه معنایی خواهد داشت؟ در ضمن باید بدانیم که در این میانه، تخفیفهای نامتعارف در تشدید آسیبهایی مانند کتابسازی، قاچاق کتاب و تضییع حقوق ناشران و صاحبان آثار نیز نقش بهسزایی داشته؛ بهطوری که برخی از کارشناسان معتقدند هرجا صحبت از تخفیف ۵۰ درصد به بالا است، حتما پای سودجویان و متخلفان، وسط است. بررسی اینکه چه گروههایی از فروش کتاب با تخفیف سود میبرند، نیاز به پژوهشی گسترده دارد، اما در اقدامی محدودتر، ایبنا با تعدادی از ناشران، کتابفروشان، نویسندگان و مردم در پرونده «تاثیر تخفیفها بر بازار کتاب» گفتوگو کرد، تا به این وسیله، درباره چرایی ارائه تخفیفهای مکرر و بیش از حد قانونی در فروش کتاب اطلاعاتی جمعآوری شود.
آیدین پورخامنه
تخفیف و خفیف از یک ریشهاند!
هرچند کتاب مانند دیگر کالاها میتواند در زمان مشخص و با تخفیف مشخص فروخته شود، برخی برای کتاب بهعنوان کالای فرهنگی، ارزشی بیش از سایر کالاها قائل هستند و فروش با تخفیف آن را موجب نادیده گرفته شدن بُعد فرهنگی آن میدانند. محمد یراقچی، مدیر انتشارات پنجره سالها است بر این بُعد کتاب تاکید دارد و فروش کتاب با تخفیف را موجب خفیف شدن آن میداند.
او با اشاره به اینکه دائمالتخفیف بودن یک کالا در هیچ جای دنیا ممکن نیست، گفت: ناشر واقعی همواره قیمت کتاب را به درستی تعیین میکند؛ زیرا کتاب با تیراژ کم چاپ میشود و مطالبه برای آن زیاد نیست. ناشر مجبور است برای ادامه رقابت و افزایش تمایل مردم به خرید کتاب، قیمت مناسبی برای آن در نظر بگیرد.
درج قیمتهای کاذب از سوی کتابسازان
تکرار فروش کتاب با تخفیف موجب شده، کتابی که بدون تخفیف فروخته میشود، برای مخاطب جذاب نباشد. سعید دمیرچی، مدیر انتشارات هرمس نتیجه ادامه این روند را منجر به درج قیمتهای کاذب از سوی کتابسازان میداند که به رونق بازار آنها و رکود بازار ناشران حرفهای که همچنان قیمتها را ثابت نگه داشتهاند، میانجامد.
بساط فروش کتاب با تخفیف بالای 50 درصد آنقدر زیاد شده است که مخاطبان باید درباره کتابسازی بودن کتابهایی که با تخفیف بالا ارائه میشوند، آگاهی کسب کنند. اعظم کیانافراز، مدیر انتشارات افراز در اینباره گفت: این کتابها تولید دست اول ناشران نیست و ناشر برای تولید آنها، سرمایهگذاری نکردهاست؛ بلکه فقط با تغییر نام مترجم و کپیبرداری از کتاب ناشر معتبر، بدون صرف هزینههای جانبی اقدام به انتشار کرده است.
به گفته این ناشر، هزینههای تولید کتاب، درصد ناشر، شرکت پخش و کتابفروش؛ همچنین حقالتالیف، حقالترجمه و هزینههای صفحهآرایی و... مشخص است و با وجود آنها، اعمال تخفیفهای 50 درصدی، منطقی نیست.
کتابسازان از قانون نمیترسند؟!
شهرام جهانگیری، مدیر انتشارات چترنگ دیگر ناشری است که کتابسازی را بهعنوان معضل اصلی نشر بیان کرد و گفت: قطعا مخاطب حرفهای کتاب، از این ردیف کتابها نمیخرد، اما آگاهسازی مخاطب عام که به خرید کتاب با تخفیف بالا عادت کرده است، دشوار خواهد بود. باید برای افرادی که میخواهند کتابسازی کنند، ترس از قانون وجود داشته باشد؛ ترسی که این روزها اصلا دیده نمیشود.
به گفته او اتحادیه ناشران و کتابفروشان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به این موارد رسیدگی کنند و مانع از تداوم تخفیفهای غیرمتعارف و غیرقانونی شوند. مدیر چترنگ تاکید کرد: باید تخفیف در فواصل طولانیتر ارائه شود؛ مانند دیگر اصناف. راهش هم این است که از نظر قانونی نباید اجازه داشتهباشیم که تخفیف بدهیم.
آنها که یواشکی کتاب میفروشند...
افرادی که در گوشه خیابان بساط فروش کتاب برپا میکنند، دو دسته هستند. برخی از آنها کهنهکتابفروشان هستند؛ آنها کتابهای دست دوم یا عناوینی را که در بازار کتاب پیدا نمیشود، میفروشند. آنها به چرخه نشر و رفع نیاز مخاطبان کمک میکنند و تخفیفی در فروش ندارند. دسته دوم اما که در این گزارش مورد نظر قرار میگیرند، بساطیهایی است که در مترو، بازارچهها و میادین شهر و... آنها را میبینیم و کتاب را با تخفیف دائمی و بالای 50 درصد میفروشند.
به گفته محمد حسینی، نویسنده، ویراستار، یکی از موسسان کتابفروشی و انتشارات چهل کلاغ، قاچاق فروشی ویژگی مشخصی دارد و آن، فروش مخفیانه و یواشکی است، تا به محض رسیدن ماموران، فروشندگان بتوانند بساط خود را جمع کنند و بروند. اما محیط بهقدری برای قاچاقچیان کتاب امن شده که 1000 عنوان کتاب را روی زمین میچینند و با تخفیف میفروشند. این کتابها نه تنها قاچاقاند، بلکه دزدی رسمی از نویسندگان و ناشران داخل کشور هستند. نبود اراده برای مقابله با این موضوع عجیب است درحالیکه فروشندگان میوه و سبزی را کنار خیابان بیچاره میکنند. چرا این روند نباید من را به این فکر بیندازد که سیاستهای موجود به نابودی نویسنده، ناشر، کتابفروش، مترجم و تفکر میانجامد؟
کتابفروشان در آچمزِ ناشران!
مسعود درودی، مدیر کتابفروشی دانشمند در سنندج، نخستین تاثیر تخفیفهای نامتعارف را بر مخاطب میداند؛ زیرا معتقد است با وجود آنها، اعتماد مخاطب به کتابفروش از بین میرود. «وقتی مشتری میبیند که کتابفروش کتاب را بدون تخفیف میفروشد یا فقط تخفیف جزئی در فروش لحاظ میکند، این ذهنیت برایش ایجاد میشود که کتابفروش فردی طماع است و حاضر نیست از سودش مقداری کم کند. در غیر این صورت، چرا ناشران میتوانند همان کتاب را با تخفیف بالا بفروشند؟ این روند موجب میشود مخاطب فکر کند، کتاب کالایی است که با 50 تا 60 درصد سود به کتابفروش میرسد و کتابفروشی که تخفیف چشمگیری ندهد، بیانصاف انگاشته میشود.»
به گفته درودی، مشکل اصلی کتابفروشان، کتابسازی نیست؛ چراکه آنها قادرند با توضیح به مخاطب، او را برای خرید کتاب خوب با مترجم بهتر و کیفیت بالاتر قانع کنند. کتابسازان، بیشتر کتابهای پرفروش و معروف را چاپ میکنند؛ این درحالی است که برخی ناشران تمام کتابهایشان، حتی آنهایی را که کتابسازی نشدهاند، با تخفیف میفروشند و ارسال رایگان دارند. او میگوید: در این شرایط مشتری فقط کتابی را که خیلی سریع مثلا برای امتحان فردا نیاز دارد، از کتابفروشی میخرد. اگر مخاطب زمان دو یا سه روزه داشته باشد، خرید با تخفیف از سایت ناشر را ترجیح میدهد. کتابفروشان آچمز -اصطلاحی در شطرنج- شدهاند.
ناشران و کتابفروشان
سر میز مذاکره
یکی از احتمالاتی که ممکن است در نتیجه ادامه روند تخفیف اتفاق بیفتد، بالا رفتن قیمت پشت جلد کتاب است، تا به این وسیله ناشران با درج قیمت بالاتر، بعد از تخفیف به سود عادی خود برسند. این درحالی است که افزایش قیمت پشت جلد کتاب در کاهش مشتری تاثیر مستقیم خواهد داشت. مجتبی چاجی، مدیر کتابفروشی قهستان با توضیح درباره اینکه پروسه قیمتگذاری به عهده ناشر است، بیان کرد: با یک نگاه ساده میتوان متوجه شد که تورم قیمت کتاب با بحث فروش اینترنتی و برخی نمایشگاهها رواج پیدا کرد و قبل از آن قیمتها منطقیتر بود؛ در این حوزه شاهد هستیم ناشرانی که فروش اینترنتی ندارند، قیمتگذاریهای منطقیتری دارند.
برای ضابطهمند شدن موضوع فروش کتاب با تخفیف باید کارگروهی با همفکری و همراهی کتابفروشان و ناشران شکل بگیرد تا بسیاری از آسیبها و چالشها در آن مطرح شود. قاسم آیینی، مدیر کتابفروشی مهرگان با اعلام این نظر، ادامه داد: اقداماتی در این حوزه در حال انجام است، اما نیاز به زمان دارد؛ زیرا ناشران و کتابفروشان در مقابل همدیگر قرار گرفتهاند در حالیکه این دو باید در کنار هم باشند و با همکفری و همراهی، ناهمواریهای مسیر را هموار کنند.
سایتهای همیشه تخفیف؛ ظرفیتی پیش روی نشر
برخی از سایتهای فروش کتاب، تخفیفهایی با درصد بالا و زمان نامحدود ارائه میکنند. این مساله در ماههای گذشته، انتقادات بخش وسیعی از کتابفروشان و حتی ناشران را بههمراه داشت و به نگارش نامهای با بیش از 700 امضا و مطالبه رسیدگی از اتحادیه و معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجامید. اما آیا امکان فروش کتاب از طریق سایتهای موسوم به همیشه تخفیف، اساسا غلط است؟
جهانگیری شیوه فعالیت در کتابفروشی آنلاین را با سایر کتابفروشیها متفاوت میداند چراکه کتابفروشیهای فیزیکی عناوین محدودتری دارند، اما کتابفروشیهای آنلاین همه کتابها را دارند. کتابفروشان در مغازههای ۲۰ یا ۳۰ متری فقط میتوانند عناوین پرفروش و کلاسیکهای نشر را داشته باشند، که دهها سال است منتشر و فروخته میشود؛ اما 90 درصد کتابهای ناشر باقی میماند. برای فروش این کتابها، کتابفروش مجبور میشود که کتاب را با تخفیف بفروشد. این معضل بزرگی است که در همکاری با کتابفروشی آنلاین میتواند حل شود.
کتاب و کتابخوانی در معرض خطر!!
فروش کتاب با تخفیف نامتعارف میتواند نتایج سنگینی به همراه داشته باشد، به گفته پیام مصلح، مدیر کتابفروشی کتابشار، نهادی که کیفیت کتاب را تعیین میکند، کتابفروشی است. با تداوم این روند، کتابفروشیها از بین میروند و بعد با افت کیفی کل مجموعه مواجه خواهیم شد. او ادامه داد: اگر کتابفروشان لنگ نقدینگی نبودند، در طرحهای فصلی شرکت نمیکردند. این صنف از برنامههای کوتاهمدت ضربه میخورد. بالاخره یک جایی باید نسبت طرح برنامههای بلندمدت اقدام کنیم. در شروع، دولت میتواند از میان ناشران، آنهایی را که فعالیت حقیقی دارند، شناسایی کند تا وامها و یارانهها در جای درست استفاده شود.
صالح رامسری، مدیر انتشارات معین نیز با مطرح کردن احتمال سطحی شدن خواننده در نتیجه مطالعه کتابهای قاچاق و کتابسازی شده، این روند را به ضرر ناشری که کار کیفی میکند میداند، او گفت: مانند این است که افراد همواره موسیقی کوچه-بازاری گوش بدهد، یا فیلمهای سینمایی زرد و سریالهای عامهپسند تماشا کنند؛ کمکم این سلیقه فرهنگسازی میشود و مخاطب کتاب بهمرور سطحیخوان میشود و ابتذال شکل میگیرد. در نهایت فرهنگ جامعه آسیب میبیند و مردم دنبال کتابهای جدی نخواهند بود.
دیدگاه تان را بنویسید