«جنایت بیدقت» به دهمین دوره جشنواره فیلم بازل راه یافت
سوژهای جذاب و ساختاری نیمهآشفته!
«جنایت بیدقت»، پس از حضور در جشنوارههای بلژیک، کره جنوبی و جشنواره فیلم روتردام در ماههای اخیر، این بار در دهمین دوره جشنواره فیلم بازل سوییس با ۱۶ فیلم رقابت خواهد کرد.
به گزارش روابط عمومی فیلم سینمایی جنایت بیدقت، این فیلم به کارگردانی شهرام مکری و تهیهکنندگی نگار اسکندرفر به عنوان یکی از 16 فیلم بخش مسابقه دهمین دوره جشنواره فیلم بازل که از بیست و ششم تا سیویکم خرداد ماه در این شهر سوییس برگزار میشود، به نمایش درمیآید.
کمپانی تریگون فیلم، پخش این فیلم را در آلمان، سوییس و اتریش برعهده دارد. جشنواره بازل و مدیران این کمپانی در تلاش هستند که با کاهش محدودیتهای ناشی از همهگیری کرونا، امکان حضور شهرام مکری در این جشنواره را فراهم کنند. بنا به گفته مدیر کمپانی تریگون فیلم، نمایش عمومی جنایت بیدقت، در سوییس بعد از اتمام این جشنواره خواهد بود و آنها سعی میکنند که همزمان فیلم را در زوریخ، ژنو و فرایبورگ، دیگر شهرهای این کشور، به نمایش درآورند.
جنایت بیدقت، پنجشنبه و جمعه هفته گذشته در فستیوال روتردام به نمایش درآمد و مکری به صورت آنلاین با تماشاگران فیلم گفت وگو کرد.
به گزارش ایرنا، جنایت بیدقت اولین نمایش جهانی خود را در بخش افقهای جشنواره فیلم ونیز تجربه کرد.
بابک کریمی، راضیه منصوری، ابوالفضل کاهانی، محمد ساربان، عادل یراقی، محمد بهرازنیا و بهزاد دورانی بازیگران فیلم ۱۳۹ دقیقهای شهرام مُکری هستند.
این فیلم تاکنون در جشنوارههای بینالمللی ونیز، ویناله، شیکاگو، مد فیلم، شارجه، توکیوفیلمکس حضور داشته و برای اکران آن در اروپا توسط پخشکننده بینالمللی برنامهریزی صورت گرفته است. همچنین جایزه جشنواره داکا دومین جایزه فیلمنامهنویسی جنایت بیدقت پس از جایزه منتقدان جشنواره ونیز است. این اثر سینمایی، یکی از فیلمهای بخش مسابقه بینالمللی جشنواره فیلم شیکاگو نیز بود و در نهایت موفق به کسب جایزه هیات داوران (هوگوی نقرهای) از این رویداد سینمایی شد.
این فیلم مضمونی مرتبط با سینما دارد و درباره تماشاگرانی است که قبل از شروع اکران فیلمی درباره آن حرف میزنند و با شروع نمایش بر پرده سینما، ماجرا شکل جدیدی به خود میگیرد.
پخش بینالمللی فیلم جنایت بیدقت برعهده نسرین میرشب و کمپانی فرانسوی دریم لب است و این اثر محصول موسسه فرهنگی هنری کارنامه است.
بازنگری آتش زدن سینما رکس آبادان
در یادداشت محمد حقیقت، منتقد سینما، در باره این فیلم میخوانیم:
«میتوان در یک کلام گفت که این فیلم درباره، «بازنگری آتش زدن سینما رکس آبادان» است.
بدون آنکه بخواهیم داستان فیلم را تعریف کنیم، به برشهایی از آن اشاره میشود:
در یک سالن سینما که خالی است، مدیرش دستوراتی برای مستقر کردن صندلیهای بیشتر و رفع مشکلات برقی آنجا و غیره به کارکنانش میدهد. صحنه بعد مقداری اطلاعات نوشتاری بر پرده ظاهر میشود که نشانههایی از گزارشها و پروندههایی درباره سینما رکس آبادان که 42 سال پیش آتش گرفته بود، است. اینبار شهرام مکری از خیرساخت پلان/ سکانسهای خیلی طولانی گذشته است و کات میکند به ماجرایهای گوناگون از جمله مرد جوانی با بازی بسیار خوب ابوالفضل کاهانی، (برادر عبدالرضا کاهانی) که حالتی مریضالاحوال دارد و برای خرید دارویی وارد داروخانه شده است. سازنده بعد از مدتی او را دنبال میکند تا مرد دیگری که هویت مجهولی دارد، جای دیگری آن دارو را تهیه کند ولی قبل از آن وی سر از موزه سینما درمیآورد و روی مونیتور قدیمی آنجا، فیلمهایی که درباره آتشسوزی است را نگاه میکند و جذب آن میشود. تا اینجای فیلم دو عنصر در رابطه با سینما وجود دارد. در راهروهای این مکان پلانهای طولانی کشدار، خیلی کشدار، این مرد جوان را دنبال میکنیم. در بیرون، خارج از کادر، با صداهای شنیده شده، اخباری درباره آتش زدن سینما رکس به تماشاگر داده میشود.
دوربین این مرد را رها کرده سراغ افراد دیگری میرود. در یک اتوموبیل در حال حرکت، دعواهای دختر و مادری را دنبال میکند، دختر قرار است مقداری پوستر به سینما ببرد که این صحنه نیز بسیار کشدار بوده بدون اینکه حرفهای آنان چندان در خدمت فیلم باشد. در دقیقه ۳۷ عنوان فیلم، جنایت بی دقت، بر پرده شکل میگیرد. در صحنه بعد توی بیابانی تعدادی افراد ارتشی و سرباز کنارکوه دیده میشوند، که بسیاری از حرفهایشان خیلی پیش پا افتاده بوده و کمکی به پیشبرد داستان نمیکند بلکه حوصله سربر جلوه میکند، این حرف شاید به درد فیلم در چندین صحنه بعد بخورد و از «حضور» آنها به شکل سمبلیک درباره موضوعی که به دنبال آن آمده اند، استفادهای بشود. البته در این صحنهها با بازی بابک کریمی، از نظر زیبایی تصویری خوب کار شده و قابل تقدیر است.
در ادامه به نظر می آید که کارگردان با تودرتو کردن ماجراهای گوناگون، فیلم را ثقیل میکند. فیلم در ادامه در آن بیابان به گروه کوچکی از دختران و پسران میپردازد که میخواهند چیزی را تمرین کنند و مشخص نمیشود چه چیزی را تمرین خواهند کرد اما بعد از اینکه فیلم به مکانها و داستانهای دیگری میرود و دوباره سراغ این گروه میآییم، آنها یک ملحفه سفید به درختان نصب کردهاند تا فیلم گوزنها اثر مسعود کیمیایی را ببینند که در زمان آتشسوزی سینما رکس آن را نشان داده بودند.
ماجرا به سالن سینما که قرار است همان شب فیلمی در آن نشان داده شود برمیگردد، اما قبل از آن در این میان فیلمساز به زندگی حقیرانه چهار مرد شرور و کمدرآمد که در سر نقشههای شیطانی دارند پرداخته است. آنها دائم وارد سالن سینما که در حال نمایش فیلمی است میشوند، اما از وسط فیلم خارج میشوند. لازم است تماشاگر خود خوانش سمبلها را در جای جای فیلم، به عهده بگیرد مشروط بر اینکه حوصلهاش سر نرود.
آشفتگی در پرداخت داستانهای قطعه قطعه، (که حتما به عمد بوده و گویا خود کارگردان هم فیلم را مونتاژ کرده) آن را بیربط کرده و اگر هم قرار بوده به هم ربط داشته باشد، بیش از حد فیلم را دور از تماشاگر نگه میدارد، احتمالا تماشاگر نخبهگرا و هنر و تجربهای را راضی خواهد کرد. باید یادآوری کرد که در جشنواره ونیز امسال، جنایت بیدقت، توانست دیپلم جایزه منتقدین مستقل را به دست آورد.
دیدگاه تان را بنویسید