تبلیغات تلویزیونی روی اعصاب مردم
نگار فیضآبادی
متخصصان سلامت در دوران کرونا، خانه ماندن را توصیه میکنند اما تلویزیون مدام تبلیغ خرید از فروشگاهها را پخش میکند. اگر از ابتدای کرونا تا امروز، پیامهای بازرگانی را دیده باشید متوجه میشوید که کار تلویزیون چقدر با توصیه پزشکان و سلامت مردم در تناقض است. گویی هیچ هماهنگی و نسبتی بین توصیهها و آگهیها وجود ندارد و قرار است هرکدام راه خودشان را بروند راهی که به مقصدی یکسان نمیرسد.
تبلیغهایی که جیبتان را خالی میکنند
طرحهای تخفیفی که البته خیلیهایشان بیشتر به نفع فروشگاهها هستند تا مشتریان سعی میکنند با وعدههای عجیب قاپ مخاطب را بدزدند و آنها را راهی فروشگاهها کنند. اما آیا این به نفع کنترل همهگیری کرونا است یا صرفا قرار است بودجه تلویزیون تامین شود و فروشگاهها سود کنند؟
بدیهی است که قاعده منفعت نمیگذارد صداوسیما خرید محلی (خرید از نزدیکترین مغازه) را در کانون توجه مخاطبانش قرار دهد، اما اینهمه ترویج خرید در دوران کرونا بیش از اندازه زیاد و مضر است. بگذریم از این ناهماهنگی عجیب و خندهدار، که بازیگر معروف در تیزری میگوید: «در شرایط کرونایی به کسب و کارتون رونق بدید»، اما در زیرنویس میخوانیم که این تصاویر قبل از کرونا ضبط شدهاند.
ضمن اینکه باتوجه به شرایط اقتصادی مردم، بسیاری از این فروشگاهها حکم نمایشگاه دارند و بازدیدکنندگان فقط میتوانند عامل طولانی شدن صفها و تجمعاتی باشند که کار را برای سرایت ویروس کرونا آسان میکند. یادمان نرود که طرحهای تخفیفی، مشتریها را برای خرید بیشتر ترغیب میکنند و این همان اتفاقی است که کارشناسان مختلف صداوسیما تقبیحش میکنند! مصرفگرایی روزافزونی که فعلاً تمامی ندارد و ممکن است مشتریها برای بالا بردن شانس بردشان، پول بیشتری از کف بدهند.
از کالاهای مصرفی تا بستههای آموزشی
البته تیزرها فقط در حوزه کالاهای مصرفی نیستند. مثلاً در زمینه آموزشی هم با شعار عدالت آموزشی قصد دارند دانشآموزان روستایی را هم بهعنوان مشتری جذب خودشان کنند؛ اما کودک و نوجوانی که در روستاهای سیستان و بلوچستان کمترین امکانات را ندارد چطور میتواند یک بسته آموزشی گران را خریداری کند؟ گویی در سرزمین شعارها به سر میبریم!
تناقضهایی که تمامی ندارند
توصیه برای مصرف بهینه، نکوهش مصرفگرایی و ترغیب مردم به حضور در خانه از یکطرف، آگهیهایی که هر لحظه میخواهند مردم را خانههایشان بیرون بکشند و راهی فروشگاهها کنند از سویی دیگر فقط میتوانند تناقض-های بزرگ تلویزیون را عیان کنند. اما آیا مسئله برایشان اهمیت دارد؟
درست است که به لطف آگهیها، اعتبار مالی به جیب صداوسیما واریز میشود، اما آیا اعتبار معنوی هم نصیبش میشود؟
دیدگاه تان را بنویسید