در وصف ناشری که آبلیمو میفروخت
حسین جاوید
زندهنام «حسن معرفت» یکی از قدیمیترین ناشران ایرانی و از تاثیرگذارترین آنها است. حسن معرفت، آنچنان که از اسناد برجای مانده معلوم است ناشری با اخلاق خاص و خلاقیتهای عجیب است.
او در سال ۱۳۲۱ انتشارات «کانون معرفت» را در شیراز پایه گذاشت و تعدادی کتاب بسیار خوب به نسبت آن روزگار منتشر کرد. بنابراین باید برای او هم سهمی در اعتلای صنعت نشر ایران قائل شد و گرامیاش داشت. البته باید گفت او سرقفلی کتابفروشی پروین در خیابان لالهزار تهران را خریده بود و کارش در شیراز نبود.
عبدالرحیم جعفری بنیانگذار انتشارات «امیرکبیر» در کتاب دو جلدی خاطراتش که با نام «در جستوجوی صبح» منتشر شده یکی دو صفحه هم درباره حسن معرفت نوشته که از قضا بسیار بامزه است: «... معرفت در چاپ و نشر کتاب از شیوه خاص خود و وصیت پدر پیروی میکرد. وصیت پدر آنطور که شنیدم این بود: کتاب را ارزان تمام کن و گران بفروش! خودش هم آنقدرها صاحب ذوق و سلیقه نبود،عناوین اکثر کتابهایش را خودش با قلم مینوشت که پول خطاطی ندهد.
در پشت قفسههای کتاب، آبلیمو هم میگرفت و آبلیموی معرفت شیراز معروف بود. همیشه خدا یک خروار لیموترش ته کتابفروشی تلمبار شده بود. معرفت با دو تا از شاگردها آبلیمو میگرفتند و کتاب هم میفروختند و این همزیستی مسالمتآمیز کتاب و آبلیمو همیشه برقرار بود...
در پشت بعضی کتابها گاه این شعار را میدیدی: کتابهای معرفت را بخوانید و آبلیموی معرفت را بنوشید!...» (در جستوجوی صبح، انتشارات روزبهان، جلد اول، ص ۴۶۲) باور کنید من وقتی اولینبار این جملات را خواندم، باور نکردم تا اینکه برای کاری به کتاب «یکی بود، یکی نبود» نوشته محمدعلی جمالزاده مراجعه کردم. این کتاب را هم این کانون معرفت حدود 60 سال پیش منتشر کرده است. در آخرین صفحه کتاب همین اعلان دیده میشود.
حتی تصورش هم برای من خندهدار است. فکرش را بکنید مثلا آقای کیاییان روی شیشههای کتابفروشیاش بنویسد: زعفران اعلای قائنات را فقط از نشر چشمه بخواهید! یا نشر مرکز پشت کتابهایش این نوشته را چاپ کند: بهتر و خالصتر از آبغوره مرکز وجود ندارد! بعید نیست بر و بچههای نشر ماهی هم انواع ترشیجات و مرباجات خانگی عرضه کنند!
دیدگاه تان را بنویسید