گام به گام بهسوی اقلیتکشی
و گام آخر؛ هولوکاست
گفتوگو با مهدی تدینی، مترجم و پژوهشگر تاریخنگاری
افسانه فرقدان- روزنامه نگار
کتاب هولوکاست (پیگرد و کشتار یهودیان) کتابی در حوزه جامعهشناسی و از مجموعه کتابهای «تاریخ آلمان در قرن بیستم»، تألیف الکساندر براکل و ترجمه مهدی تدینی است که نشر ثالث منتشر کرده است. مهدی تدینی، دکترای تاریخنگاری دارد و مترجم زبان آلمانی و پژوهشگر تاریخنگاری است و تاکنون کتابهایی در حوزه فاشیسمشناسی ترجمه کرده است. درباره کتاب از زبان مترجم میخوانیم؛
«این نخستین کتابی است که فرآیند کشتار یهودیان را در دوره رایش سوم جزء به جزء از ابتدا تا انتها شرح میدهد. تاکنون هیچ کتابی به فارسی وجود نداشته است که فرآیند کشتار را با اعداد و ارقام و بهگونهای روایی و آماری شرح دهد. کتاب از پیدایش یهودیستیزی آغاز میشود که خاستگاههایی، ابتدا دینی و بعد اجتماعی داشت، به ابزاری سیاسی و درنهایت به یکی از مؤلفههای همیشگی ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیستی(نازیسم) بدل شد. درواقع کتاب فرآیندی را شرح میدهد که از یهودیستیزی به یهودیکشی رسید؛ این گذار آنی و بیواسطه نبود؛ بلکه یهودیستیزی گام به گام رادیکالتر و به حذف یهودیان از حیات اقتصادی و بعد حیات اجتماعی آلمان منجر شد و درنهایت با شروع جنگ و در اتحاد با شوروی، حذف فیزیکی یهودیان اروپای شرقی و بعد اروپای مرکزی و بخشی از اروپای غربی که تحت اشغال آلمان بود، آغاز شد. کتاب به مهمترین پرسشهای مطرح درباره مسئله یهودکشی میپردازد و افزون بر آن به دیگر کشتارهای جمعی رخ داده در آن سالها نیز اشاره میکند؛ ازجمله «کولیکشی» و کشتار بیماران لاعلاج و بیماران روانی. کتاب شرح میدهد که اتاقهای گاز چگونه ساخته شدند، به کشتارها و تیربارانهای جمعی اشاره میکند و نظام اردوگاهی را با مثال آشویتس شرح میدهد، کنش متقابلی که درواقع موتور کشتار را روشن نگه میداشت. گردآوری این موضوع گسترده در یک کتاب، کار دشواری است و به گمانم دکتر آلکساندر براکل از پس آن بهخوبی برآمده است. این کتاب با رعایت قوانین کپیرایت و همکاری ناشر آلمانی(انتشارات ببرا) در ایران منتشر شده است و در چارچوب مجموعه کتابهای در حال ترجمه «تاریخ آلمان در قرن بیستم» قرار میگیرد. در پایان من کتاب را تقدیم کردهام به پسر بچهای یهودی که هیچکس از مرگش باخبر نشد».
آیا میتوانیم این کتاب را در حوزه جامعهشناسی بگنجانیم؟
هولوکاست یکی از اتفاقات مهیب و تأثیرگذار قرن بیستم است و حتی میتوانیم بگوییم یکی از رخدادهای بیمانند دوران مدرن در نوع خودش است. هولوکاست همیشه موضوع جامعهشناسیهای مختلف بوده است، یعنی کسانی که درباره هولوکاست کار کردهاند، غالبا جامعهشناس هستند تا اینکه سیاسیکار باشند. البته هولوکاست موضوع بسیار گستردهای است که هر اندیشمندی از زاویه خاصی به آن نگریسته است. تاریخدانان و نظریهپردازان علوم سیاسی به شکلی دیگر و جامعهشناسان بهگونهای دیگر و حتی هنرمندان نگاهی دیگر به آن داشتهاند. از این جهت احساس میکردم که ما نیاز داریم از خود هولوکاست روایت کاملی داشته باشیم. زیرا تا بهحال در ایران کتابی که خود هولوکاست را تفسیر کند و نه اینکه دربارهاش توضیح دهد، نداشتهایم.
ما در ایران چنین کتابی نداشتیم یا در تمام جوامع دنیا چنین روایتی نبوده است؟
در دنیا صدها کتاب به زبانهای مختلف درباره هولوکاست منتشر شده است. در زبان فارسی کتابی که به خود هولوکاست، یعنی فرآیند تعقیب و کشتار یهودیان در زمان رایش سوم پرداخته باشد، نداشتهایم. من هنوز نمیتوانم بگویم این بهخاطر کمکاری مترجمان و محققان ما بوده یا اینکه دلسردی از چاپ کتاب وجود داشته است. نمیتوانم با قطعیت چیزی بگویم.
اگر گروهی(آلمانیها) زمانی در گوشهای از جهان یهودیان را کشتند، کاری غیرانسانی بوده، اما این هیچکدام از رفتارهای بیشرمانه اسرائیل را توجیه نمیکند. به همین دلیل اگر گروهی در اسرائیل از هولوکاست برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند، دلیلی ندارد ما این ماجرا را نادیده بگیریم
همیشه حساسیتهایی درباره موضوع هولوکاست بوده، اما نباید وارد بازی سیاسی شویم. ما به کتابی نیاز داشتیم که فرآیند هولوکاست را از صفر تا صد توضیح دهد. یعنی از زمانیکه این پدیده یک ایده نظری در قالب یهودیستیزی بوده و حتی از زمانیکه تازه شکل گرفته بود و بعد تبدیل به ایدئولوژی و بعد ایدئولوژی حکومتی شد و در زمان جنگ دوم جهانی به مرحله عمل درآمد. من کتابی در انتشارات کویر ترجمه و منتشر کردم به نام«آشوویتس یکتا؟ ارنست نولته و یورگن هابرماس و 25 سال دعوای تاریخنگاران» که آن هم اولین کتاب درباره دعوای تاریخنگاران و مجادله پردامنهای است که در آلمان سال 1986 بین نولته، تاریخدان و متفکر آلمانی و هابر ماس، فیلسوف اجتماعی شکل گرفت. این دعوا بر سر تفسیر یهودیکشی و هولوکاست بود. درواقع دعوا بر سر این نبود که هولوکاست اتفاق افتاده یا نه، بلکه بر سر چرایی رخ دادن آن بود؛ اینکه از هولوکاست چه میفهمیم و در تاریخ چه جایگاهی دارد؟ بنابراین هولوکاست در بین نظریهپردازان و تاریخدانان اجتماعی تبدیل به موضوع داغ اجتماعی میشود. در جریان این دعوای تاریخنگاران، خیل عظیمی از متفکرین و نویسندگان، فیلسوفان و روزنامهنگاران در آلمان در دو جبهه قرار گرفتند؛ گروهی طرفدار هابر ماس و گروهی طرفدار ارنست نولته. نتیجه این دعوای عظیم شکل گرفتن صدها کتاب و هزاران مقاله و چندین و چند مناظره تلویزیونی و رادیویی بود که هنوز هم تنور این دعوا داغ است. هنگام ترجمه کتاب آشویتس یکتا؟، مسئله من این بود که هولوکاست را تفسیر کنیم. در مجموعه «تاریخ آلمان در قرن بیستم» که من روی آن کار میکنم، مجلدی به نام «جمهوری وایمار» است که به تاریخ آلمان از سال 1918 تا 1933 میپردازد. جمهوری وایمار برای نظریهپردازان بسیار چالشبرانگیز بود، زیرا یک جمهوری درگیر معضلاتی میشود و از دل آن معضلات به یکباره هیتلر بیرون میآید و جهان را زیر و زبر میکند. ما اکنون در جهان پس از جنگ جهانی دوم زندگی میکنیم، یعنی هنوز متأثر از آن دوران هستیم و البته همه جهان از آن تأثیر گرفته است. پس باید ببینیم که در تاریخ اجتماعی جمهوری وایمار چه اتفاقی افتاد که این اتفاق بزرگ از دل آن زاییده شد. بنابراین برای اینکه ببینیم هولوکاست چرا رخ داد، اول باید ببینیم در تاریخ اجتماعی آن زمان و مکان مشخص چه اتفاقی افتاده است. اکنون اطلاعات درباره هولوکاست بسیار سطحی است. در واقع هولوکاست یک فرآیند و ماشین کشتار است و این کتاب، اولین کتاب روایت خود هولوکاست است.
من صفحه به صفحه این کتاب را ناامیدانه از زبان اصلی(آلمانی) ترجمه کردم. من معتقدم که هولوکاست یک مسئله سیاسی نیست؛ هولوکاست نه یک پدیده سیاسی که پدیدهای اجتماعی است و نیاز به پژوهش دارد. نباید اجازه داد که امثال اسرائیل از این ماجرا بهعنوان برگ برندهای برای پیشبرد اهدافشان استفاده کنند و از این موضوع برای خود رادیکال بسازند. اگر گروهی(آلمانیها) زمانی در گوشهای از جهان یهودیان را کشتند، کاری غیرانسانی بوده، اما این هیچکدام از رفتارهای بیشرمانه اسرائیل را توجیه نمیکند. به همین دلیل اگر گروهی در اسرائیل از هولوکاست برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند، دلیلی ندارد ما این ماجرا را نادیده بگیریم. ایران همواره پناهگاه یهودیان بوده و هرگز نسبت به آنها تعدی نداشتهایم. ما پدیدهای داریم به نام«پوگروم» که از زبان روسی است، یعنی آشوب علیه اقلیتها، بهویژه یهودیان. در این پدیده مردم یک شهر یا یک روستا به یکباره بهصورت خودجوش دچار خشم و انزجار میشدند و به خانه اقلیتها حمله میکردند. در روسیه، آلمان و اروپای شرقی لیست بلندبالایی از پوگروم وجود دارد، اما ما هیچوقت در ایران چنین پدیدهای نداشتهایم.
پدیدهای داریم به نام«پوگروم» که از زبان روسی است، یعنی آشوب علیه اقلیتها، بهویژه یهودیان. در روسیه، آلمان و اروپای شرقی لیست بلندبالایی از پوگروم وجود دارد، اما ما هیچوقت در ایران چنین پدیدهای نداشتهایم و ایران همواره پناهگاه یهودیان بوده است
آلکساندر براکل یهودی است؟
خیر. براکل تاریخشناس اروپای شرقی است و خودش یهودی نیست و البته در جریان ترجمه این کتاب به زبان فارسی هست.
تفاوت این کتاب با کتابهای دیگر درباره رخداد هولوکاست چیست؟
تفاوت این کتاب این است که از زاویه دید مجریان و عاملان به قضیه نگاه کرده است، یعنی تمرکز روایت بر مجریان است؛ اینکه ایده یهودیستیزی از کجا شکل گرفت و آنها چهطور آن را تبدیل به ایدئولوژی حکومتی کردند و چه کسانی تصمیمگیرنده بودند و ماشین کشتار چهطور شکل گرفت. بنابراین فرآیند جامعی از انواع کشتار را نشان میدهد. درواقع نویسنده از مبانی نظری شروع کرده، یعنی تقابل مسحیت و یهودیت. مسیحیان همیشه یهودیان را قاتل مسیح میدانستند و معتقد بودند که کاهنان یهودی مسیح یعنی پسر خدا را به صلیب کشیدهاند و این جنایتی نابخشودنی در بین مسیحیان بوده است. پس این یک نزاع تاریخی است. بنابراین پس از قرون وسطی یهودیان تبدیل به یک اجتماع بسته شدند و اقتصاد خاصی در میان یهودیان شکل گرفت، جدای از اقتصاد کل جامعه. در دوران جدید ایدئولوژیهای جدیدی شکل گرفت؛ ایدهآلیستها، سوسیالیستها، محافظهکاران و غیره.... معضلات اجتماعی نفرت از یهودیان را به ایدئولوژی تبدیل کرد که در شکل مدرنش هر کدام میزانی از یهودیستیزی را در خود داشتند. نویسنده توضیح میدهد که چهطور یهودیستیزی در ناسیونال سوسیالیست ابعاد گستردهای پیدا کرد و فرآیند گام به گام حذف یهودیان اتفاق میافتد که اوج آن با شروع جنگ جهانی به دستگاه عظیم کشتار ختم میشود. کشتار اس اس و نظام اردوگاهی را توضیح و ساختار آشوویتس را شرح میدهد و بعد به مسائل حاشیهای میپردازد؛ مانند اینکه آلمانیها با چه ترفندهای دیپلماتیکی یهودیان را از سراسر دنیا جمعآوری میکردند. بنابراین کتاب از بخش نظری شروع میکند و یهودیستیزی را بهعنوان بخشی از ایدئولوژی شرح میدهد و سختگیری گام به گام قوانین را روایت میکند که چهطور ابتدا فعالیت شغلی آنها ممنوع و بعد فعالیت اقتصادی آنها محدود شد، ارتباطات خانوادگی و قوانین اجتماعی و ازدواج با یهودیان و حتی داشتن کارگر و کارفرمای یهودی ممنوع شد و نظام پیشرفته یهودیستیزی شکل گرفت. بخش آخر کتاب به این میپردازد که آلمانیها یعنی شهروندان و سربازان آلمانی تا چه میزان از این واقعه باخبر بودند و چه واکنشی داشتند. ما موارد زیادی از نسلکشی در تاریخ داریم؛ هابر ماس معتقد است که هولوکاست را نباید با هیچ پدیدهای قیاس کنیم، اما ارنست نولته معتقد است تا چیزی را مقایسه نکنیم به یکتا بودنش پی نمیبریم و نباید با کنار گذاشتن آن از قیاس، آن را مقدس کرد. ارنست نولته مثال «گولاک» را میآورد؛ «کولاککشی» در گولاک روسیه اتفاق میافتد؛ یعنی زمین ملاکها تصرف میشود و به اردگاه فرستاده میشوند، اما روی کاغذ آنان همچنان بورژوا هستند، این فرق میکند با پدیده یهودیستیزی زیرا یهودیت در خون یهودیهاست و نقاب یهودیت به هیچوجه از آنها سلب نمیشود و نمیتوانند تغییر موقعیت دهند.
دیدگاه تان را بنویسید