آرزو احمدزاده ، راهنمای طبیعت‌گردی 

این بار با قطار به سمت یزد می‌رویم. صبح به یزد می‌رسیم و با اتوبوسی که از قبل هماهنگ کرده‌ بودیم به سمت اردکان حرکت می‌کنیم. مقصد اصلی ما روستای خرانق از توابع اردکان است که در ۸۵ کیلومتری شهر یزد واقع شده ‌است. خرانق که در گذشته خورانق یا خورنق نامیده می‌شده را به معنای محل برآمدن خورشید یا محل تولد خور می‌دانند. 

در واقع این نام تغییر یافته هورنه است همانند دیگر نام‌های پارسی کهن یا میانه دچار تغییرات عربی شده و هور (خورشید) به خور و نه (از مصدر نهیدن یا نهادن یا هشتن که از مصدرهای پارسی کهن است و در شاهنامه فردوسی از آن بارها استفاده شده‌است) به نق تشکیل شده‌است.  جلوی کاروانسرای خرانق از اتوبوس پیاده شدیم و وارد کاروانسرا شدیم. کاروانسرا فضایی قدیمی و دلچسبی دارد که قدمت آن به دوره ساسانی بر‌می‌گردد. کاروانسرای خرانق از نوع کاروانسراهای دشتی است که عموماً یک طبقه‌ و به سبک بنای شاه عباسی ساخته شده‌اند. این رباط چهار تیمچه دارد که سه تای آن‌ها مسقف و یکی بدون سقف است. 

سقف اغلب صفه‌ها نوک تیز و شیبدار است. بامها مسطح و کم شیبند و سقف فضاها و اتاق‌های بزرگ کاملاً قوسی‌اند. سقف تیمچه‌ها با اجر پوشیده شده و اگر کسی در وسط تیمچه پایش را بر زمین بکوبد صدای آن در سقف گنبدی شکل تیمچه تا چند لحظه به نحو جالبی تکرار می‌شود. این کاروانسرا به شکل حیاط مرکزی است که اتاق‌ها و صفه‌هایی با طاق‌های هلالی دور آن را گرفته‌اند. بعد از صرف صبحانه کمی در کاروانسرا گشتیم و عکاسی کردیم و پس به سمت قلعه خرانق حرکت کردیم. قلعه خرانق مربوط به دوران‌های تاریخی پس از اسلام است. قدمت قلعه و برج و باروی آن زمان ساسانیان یعنی ۱۸۰۰ سال پیش ذکر شده‌است. 

یکی از عجایب قلعه کوچه‌های پیچ در پیچ و هولناک آن است که برای غافلگیر کردن دزدان و راهزنان مورد استفاده قرار می‌گرفته طوری که یکی از این کوچه‌ها به کوچه گرگ معروف است. این قلعه یکی از بزرگترین قلعه‌های مسکونی روستایی استان یزد است و همانند نمایشگاهی است که غرفه‌های آن از خشت و گل ساخته شده‌است. این قلعه از آن مجموعه‌هایی است که نشانه‌های مقاومت را برای حفظ موجودیت و اصالت برای استان یزد به ارمغان آورده است. مساحت این قلعه حدود یک و یک دهم هکتار است و اطراف قلعه حصارهایی است که آن را احاطه کرده‌است و موجب استحکام آن می‌شود.  این بافت قدیمی دارای ۸۰ خانه است که بیشتر آن دو یا سه طبقه است و متناسب با توانایی اقتصادی و موقعیت اجتماعی قلعه نشینان طراحی و ساخته شده‌است. دیواره‌های قلعه از خشت و گل است و سقف آن از تیرهای چون حصیرهای الیافی، چوب و پوشال است. این خانه دارای سقف‌های گنبدی و گهواره‌ای است و دارای شش برج نگهبانی است که متصل به بدنه قلعه است. همچنین این قلعه دارای چهار دروازه به نام‌های دروازه بالا، پایین  رضا خان سرداری و خالو است و اطراف قلعه کوچه‌های باریکی است که معروفترین آن همان کوچه گرگ است. در خصوص نامگذاری این کوچه به نام گرگ باید گفت در گذشته موقع ورود غارتگران به قلعه، مردم این روستا آن‌ها را به دنبال خود به این کوچه می‌کشاندند.  یکی از عجایب این قلعه مناره‌جنبان آن است. این منار یکی از سه منارجنبان قابل تکان خوردن در ایران است. از این مناره که مرتفع‌ترین بنای منطقه است و از چند کیلومتری دیده می‌شود در قدیم به عنوان فانوس خانه یا برج دیده‌بانی استفاده می‌شده‌است. از پله‌های مناره بالا رفتیم. پله‌های بلند و فضای تاریک و تنگ مناره ترسی در دل ایجاد می‌کند. ترسی که در تمام قلعه‌ها جاریست.