سرمایهای عظیم که در آستانه نابودی است
باغهای ایرانی، بهشت خداوند روی زمین
ایرانیان در گذشته مردمانی بسیار باهوش، دانا و البته خلاق بودند که بسیاری از اعتقادات، باورها، امیال و رویاهایشان را عینیت میبخشیدند. یکی از این موارد باغهای ایرانیست. ساختار متفاوت این باغ ها و نوع معماری به کار رفته در آنها، این آثار را کاملا متمایز جلوه می دهد و هنر و هوش معماران ایرانی را به رخ می کشد. تصور کنید مردمانی وجود داشتند که در اقلیم خشک و کویری ایران به بهشت فکر میکردند و آن را برای خود خلق کردند! بهشتهایی که در پناه سایه سار درختان بلند قامت ساخته شدهاند و با وجود کویری بودن منطقه، از میان این بهشتها آبهای روان جاری ساختند. در ادامه به باغهای ایرانی، بهشت خدا روی زمین میپردازیم...
پگاه دهدار ، راهنمای گردشگری
ایرانیان از دیرباز به ساختن باغها و باغچه در حیاط و اطراف بناها علاقه خاصی داشتند، در نوشتههای مورخان یونانی نزدیک به ۳۰۰۰ سال پیش، پیرامون خانههای بیشتر ایرانیان را باغها احاطه کرده و باغچههایی را که در اطراف بنا میساختند یه اره دئسه مینامیدند که به معنای پیرامون دژ یا دیس بود. دیس به معنی بنا و کسی را که دیس میساخت ، دیسا یعنی بنّا میخواندند. نمونهای از این باغها، پردیس تخت جمشید است که خشایارشا در هنگام شمردن بناهایی که ساخته از آن نام برده است. واژه پردیس به معنای بهشت، در زبان عربی فردوس و در زبانهای دیگربه پارادایز (به معنی محوطه محصور و مدور باغ) نامیده میشود. بهشت یا وهشت به معنای بهترین زندگی است و این بهشت به شکل باغی سبز، خرم و زیبا مجسم میشده است. ما برای این مفهوم واژه جنت ، فردوس، بهشتییا رضوان را به کار میبریم. در فارسی قدیم واژه پالیز نیز همین معنا را داشته ولی امروز فقط به مزرعه خربزه اطلاق میشود. همانطور که فردوسی میگوید وز آنجا به پالیز بنهاد روی. بعدها واژه باغ سرای در ادبیات ایران جای پردیس را گرفت. پالیز که احتمالاً تغییر یافته همان پردیس است بیشتربه مزرعه خربزه اطلاق شد.
در زبان فارسی باستان از کلمه پارایدائزه به معنی حصار که برای نامیدن نوعی از باغ که محصور است، استفاده می شده است. همین واژه در بسیاری از زبانها ریشه دوانده است برای مثال واژگانی همچون پردیس ( فارسی ) ، پارادئیسوس (یونانی )، پَردس ( عبری)، فردوس (عربی ) و پارادایز ( انگلیسی) از کلمه پارایدائزه ریشه می گیرند.در گذر زمان کلمه پارایدائزه از فارسی میانه ( پهلوی ) حذف شد و کلمه bāy (در تاجیکستان امروز bāg ) جای آن را گرفت و در سده های بعد در فارسی نو، واژه باغ جایگزین واژه پیشین شد.
ایرانیان تصور ذهنیشان را از بهشت که به پاداش اعمال نیک به آنها میبخشیدهاند، در باغهایی سرسبز و خرم تجسم بخشیدهاند. در بهشت کوثر هست و درختان و گلها و جویبارها، و در باغ نیز آب روان و گلهای زیبا و درختهایی که میتوان در سایه آنها آرمید و این محصور در دیواری است که مانع ورود جهنمیان به آن میشود.
در زبان فارسی نو، کلمه های بسیاری به عنوان مترادف باغ وجود دارد. همچون: گشن، گلستان، بوستان، بُستان. متاسفانه برخی از پژوهشگران همچون ویلبر آمریکایی و اصانلوی ایرانی بدون بررسی ریشه کهن کلمه باغ، ریشه این واژه را از عربی دانسته و معتقدند که از دوره سلجوقی وارد زبان فارسی شده است.
تاریخچه باغهای ایرانی
بسیاری از پژوهشگران، پاسارگاد را کهنترین باغ ایرانی میدانند. آنها استدلالهای محکمی برای این نظر خود دارند، یافته هایی مانند حوضچهها، جویها و تک بناهایی که در محدوده باغ سلطنتی (هخامنشی) وجود دارد.
از طرفی برخی پژوهشگران دیگر شاهد قدیمیترین باغ ایرانی را درفش شهداد میدانند! این درفش در سال 1348 در کاوشهای باستانی در شهداد کرمان کشف شد و قدیمیترین درفش برنزی جهان است که قدمت آن بین 3500 تا 3200 سال قبل از میلاد تخمین زده شده است. بر روی این درفش در مقابل الهه، تصویر 3 زن وجود دارد. در زیر این نقوش باغ مستطیل شکلی مورد توجه است که در آن درخت خرما روییده است. اگر کمی بیشتر به نقوش توجه کنیم درون 10 مربع باغ دایرههایی را مشاهده میکنیم که میتواند نشانی از فواره باشد.
به عقیده پژوهشگران باغ پاسارگاد به دستور شخصی کوروش کبیر ساخته شده است و وی نوع کاشت درختها، شیوه معماری و هندسه تشکیل دهندهاش را مشخص کرده است! پس از کوروش دیگر پادشاهان هخامنشی به ساخت باغهایی با این ساختار ادامه داده اند. گزنفون مورخ یونانی از ساخت باغ سلطنتی در زمان کوروش دوم با ویژگیهای خاص هندسی خبر می دهد که بسیاری آن را الگوی باغ های کاملا هندسی ایرانی میدانند. اردشیر دوم هم به دنبال دیگر پادشاهان هخامنشی دست به ساخت باغ ایرانی در حاشیه رودخانه شائور زد و علاوه بر این کتیبهای در شوش با مضمون باغ ایرانی کشف گردید است: این کاخی است که من به منزله پارائیدام ساخته ام.
این الگوی باغ سازی بعد از هخامنشیان هم ادامه داشت و بقایایی از این نوع باغها متعلق به دوره اشکانیان و ساسانیان نیز کشف شده است. قدیمیترین سندی که از دوران ساسانیان باقی مانده، نقش برجسته شکار خسرو پرویز در طاق بستان است. این نقش برجسته تقریبا هندسه باغ ایرانی را نمایش می دهد. پس از گذر از این دورهها، می توان به تیمور اشاره کرد. او یکی از شاخصترین پادشاهان ایران در زمینه ساخت باغ ایرانی بود هرچند از این دوره باغ هایی باقی نمانده است اما کاخ رستم بن عمر شیخ در اصفهان نمونه بسیار خوبی برای معرفی میباشد. صفویان را هم میتوان از باغ سازان قهار نامید!
در این دوره در اکثر شهرهای ایران باغ سازی در ابعاد وسیع و هماهنگ با ساختار کلی شهر را میشود مشاهده کرد. پس از دوره صفویه جنگ های داخلی و خارجی فعالیتهای عمرانی در کشور را دچار اختلال کرد اما باز هم با وجود این شرایط باغهایی با الگوی معماری ایرانی ساخته شد که میتوان به باغ جهان نما در شیراز، باغ دولت در یزد و باغ کلات نادری اشاره کرد.
در دوره قاجاریه باغ سازی در تهران توسعه یافت اما این باغها بیشتر به درباریان اختصاص داشت.
ساختار باغهای ایرانی
باغ ایرانی نوعی خاص از معماری و ساختار باغ و کاخ سازی میباشد. این باغها بر پایه معماری و عناصر تشکیل دهنده آن از جمله ساختار هندسی، آب، درختان، کوشک میانی و غیره عمدتاً در فلات ایران و مناطق پیرامونی متأثر از فرهنگ آن رواج داشته است. باغ ایرانی سه ساختار و طراحی منحصر به فرد دارد: اول در مسیر عبور جوی آب قرار دارد. دوم: محصور است با دیوارهای بلند و سوم در داخل باغ عمارت تابستانی و استخر آب قرار دارد. این سه مشخصه باغهای ایرانی را متمایز میکند. باغ ایرانی با تاریخ پیدایش قنات پیوند دارد و اولین باغهای ایرانی در مسیر خروجی قناتها شکل گرفتهاست. نمونه اینگونه باغها را میتوان در طبس، یزد، گناباد، و بیرجند و اکثر مناطق کویری دید. یکی از مشخصههای باغ ایرانی عبور جوی آب در داخل باغ هست که معمولاً در این باغ سراها در وسط باغ استخر و یک عمارت یا ساختمان تابستانی وجود داشتهاست. بعضی باغها به صورت چهار باغ بوده و آب را در ۴ مسیر عبور میدادهاند.
باغهای ایرانی را یا در زمینهای مسطح ایجاد میکردند و باغهای دشتی بودند یا در زمین شیبدار، که امکان میداد باغ را با آبشارها و درختهای بیشتر، زیباتر ساخت. مانند باغ تاج نظر ،باغ شاهزاده ماهان و باغ تخت شیراز. در باغ ایرانی توجه خاصی به شکلهای هندسی میشد و شکل مربع که فاصله بین اجزاء باغ را ساده و روشن نشان میداد از اهمیت خاصی برخوردار بود. برای کاشت درخت، نخستین گام، دقت در تعیین فاصله محل کاشت از هر طرف بود و بدین ترتیب مربعهایی شکل میگرفت که از هر طرف میتوان ردیف درختان را دید. در این باغها علاوه بر عمارت یا کوشک اصلی بناها، سردر هم بود که در حقیقت بیرونی باغ یا محل پذیرایی محسوب میشد. در میان کرت باغ ایرانی معمولا گیاهانی میکاشتند که زیاد بلند نشوند و همیشه سبز و زیبا باشند. برای ایجاد سایه، در این باغها از درختان سایه افکن استفاده میشد. در دو خیابان دو طرف میان کرت یا آبنما ، برای کمک بیشتر به ایجاد سایه، گذرگاههای باغها را باریکتر انتخاب کرده تا سایه درختان دو طرف همه سطح گذرگاه را بپوشاند و به این ترتیب دالان سرپوشیدهای از درختان میساختند. درختانی که معمولاً کنار خیابانهای باغ، در محور اصلی، مینشاندند سرو، کاج و نارون، یا سرو و کاج و چنار، یا سرو و کاج و ارغوان بود.
جایگاه گلها در باغ در پای درختان بود. گلهایی کاشته میشد که خاصیتی داشته باشند، هم از عطر آنها استفاده میشد و هم از گلبرگ هایشان حلوا و مربا درست میکردند و برخی از آنها خاصیت دارویی داشتند. بنهگاه زمینی بود مربع مستطیل یا گرد که نشیمن تابستانی در کنار درختهای کهن بود. در کنار این نشیمنگاهها گل ابریشم و نسترن معطر یا خرزهره به خاطر دفع حشرات میکاشتند.
ساختار این گونه باغها بر اساس طرح و نقشه متغیر است. عوارض طبیعی جلودار معماران ایرانی نبوده و آنها براساس این عوارض همچون شیب زمین 3 نوع باغ در ایران را بنا نهادهاند:
الف) باغهای مسطح و کم شیب مانند : باغ چهلستون قزوین.
ب) باغهای شیبدار که زیبایی آنها سرازیر شدن آب از بخشهای بالایی باغ به پایین آن است. مانند : باغ شازده ماهان.
ج) باغهایی که در ساخت آنها عارضههای طبیعی چون آبگیر و جنگل به کار گرفته میشد. مانند: باغ عباس آباد.
اگر بخواهیم این گونه باغ ها را بر اساس نوع طرح و نقشه بررسی کنیم، می توان آن را به دو دسته کلی تقسیم کرد:
الف) باغ هایی که دو محور موازی اصلی دارند و خیابانها و کوچه باغهای فرعی جابه جا این دو محور را با زاویه 90 درجه قطع میکنند. مانند: باغ دولت آباد یزد.
ب) باغهایی که دو، سه، چهارمحور مضاعف و موازی دارند که در مرکز باغ یکدیگر را قطع میکنند. مانند: باغ نظر شیراز .
یکی از مهمترین ارکان باغ ایرانی، مرکز آن می باشد. مرکز باغها میتواند یک کاخ، بنای زیبا، بستر وسیع آب و یا ترکیبی از اینها باشد. معمولا چهار نهر به مرکز باغ که قلب آن است، متصل میشوند و باغ را به چهار قسمت تقسیم میکند و به این ترتیب الگوی چهارباغ نیز شکل می گیرد. کوشک و ساختمان باغ در جایی با بهترین چشم انداز ساخته میشود، کوشکها عموما بناهای مرتفع و برونگرا هستند و تکمیل کننده تمام این زیباییها، عنصر آب است. معماران ایرانی به زیبایی هرچه تمام تر آبها در دل این باغها گستراندهاند و در اکثر باغها جوی آب از طبقه زیرین کوشک سرچشمه گرفته و پس از ورود به حوض روبروی آن در کل باغ جاری می گردد. در نهایت بحث اصل تقارن را نیز نباید در این ساختار خاص فراموش کنیم. معمولا کوشکهای ساخته شده متقارن هستند و اوج قرینه سازی را میتوانید در محورهای اصلی باغ مشاهده کنید. درختان و گیاهان نیز به دقت و قرینه در اطراف گذرگاههای باغ کاشته میشوند.
انواع باغهای ایرانی
اگر بخواهیم باغ ایرانی را دسته بندی کنیم به دو نوع باغ ایرانی برمیخوریم:
1) باغ - آرامگاه
2) باغ -کوشک
در مورد باغهای نوع اول میتوان گفت که ساختار معماری این نوع باغها و عناصر و نمادهای استفاده شده همچون طرح 8 ضلعی برای آرامگاه، کاشت درختان سرو و . . .اشاره به بهشت دارد.
از این گونه باغها میتوان به آرامگاه کوروش در پاسارگاد و آرامگاه کریم خان زند در باغ نظر اشاره کرد.
باغهای نوع دوم اغلب توسط پادشاهان، درباریان و دولتمردان برای استفادههای شخصی ساخته می شدند.
نقش آب در معماری باغ ایرانی
ایران از دیرباز کشوری خشک و کم آب بوده است اما با ایجاد تکنولوژیهای تاریخی استفاده از آبهای زیر زمینی، آب از نقش حیاتیاش پا فراتر گذاشت و خود را در جایگاه هنر و معماری دید!
استفاده از آب در باغ به شکل جوی، حوض، استخر و فوارهها هرکدام نشان از تسلط انسان به بخشی از طبیعت است. خشکی و کم آبی ایران باعث اهمیت آب و منزلت و قداست آن در دین زرتشتی را میتوان مشاهده کرد.
در باغهای ایرانی آب به وسیله جویها و حوضها نقش ایجاد یک محیط آرامشبخش را دارد.
این محیط آرامشبخش به وسیله آبنماها و فوارهها از زیبایی افسون کنندهای نیز برخوردار میگشت.
عملکرد آب در معماری تنها به این موارد ختم نمیشود، انعکاس نور در آب مانند آینه عمل میکند و زیبایی باغ، پوشش گیاهی و . . .را یک بار دیگر در آبهای حوضچهها و استخرها میتوان مشاهده کرد.
نقش آب در تابستانها هم بسیار چشمگیر است. فوارههای باغ در روزهای گرم و خشک تابستان، باعث افزایش رطوبت میشود و فضای فرح بخشی را ایجاد میکند.
انعکاس باغ ایرانی در نقوش فرشها
فرش و باغ ایرانی نمونههای فوقالعادهای از تجلی هنر ایرانیان میباشد و ترکیب این دو، اثرات زیبا و غنی از فرهنگ ایران را به نمایش میگذارد.
باغها معمولا طوری بر روی فرشها بافته میشوند که گویی به عنوان فرد ناظر از بالا به آن نگاه میشود و کنارههای فرش گویی دیوارهای محصور کننده آن هستند.
باغهای ایرانی در دیگر کشورها
باغ ایرانی فقط در داخل مرزهای جغرافیایی ایران محدود نمانده و به حوزه تمدن ایرانی و فارسی وارد شدهاست. یکی از بهترین نمونههای باغ ایرانی در خارج از ایران آرامگاه همایون در دهلی و نسخه کپی شده از آن در تاج محل در اگرای هندوستان است.
باغهای ایرانی ثبت شده در یونسکو
باغ ایرانی به عنوان سیزدهمین اثر ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال 2011 میلادی ثبت شده است که در شماره بعدی به باغهای موجود در این فهرست خواهیم پرداخت...
دیدگاه تان را بنویسید