درباره کتابی به نام «تا هفت خانه آن ورتر» از صابر ابر
اینک آخرالزمان
ورود سلبریتیهایی که معلوم نیست چرا و به چه علت در هر کاری سرک میکشند، درد تازهای اضافه کرده تا نویسندگان به محاق بروند. از «تا هفت خانه آنورتر» که صابر ابر بازیگر جوان سینما منتشر کرده است، حرف میزنم ناگوار آنجاست که به اعتبار نام بازیگری کتابی با قیمت نجومی به چاپ میرسد و قیمت امضای نویسنده ۵۰ هزار تومان آب میخورد، این در حالی است که نویسندگان بنام ایران در عزلت و گوشهگیری و نداری یا جان میدهند، یا جان خود میستانند
افسانه فرقدان- روزنامه نگار
یک زمانهایی هم بود که یک خودکار و دفترچهای کاهی میشد تمام دارایی یک آدمی و تف میکرد به تمام داروندار و لذت دنیا و لذت خلق کردن و آفریدن را با دنیا عوض نمیکرد و تازه وقتی روی شقیقههایش سفید میشد و از دنیا فقط نداری و فقرش را چشیده بود، میشد نویسنده، میشد داستاننویس، میشد رماننویس. حالا تازه اول برو و بیا بود و اول «نه» شنیدن که داروندارش را بگیرد روی دستش و از این در بسته ناشر به در بسته یک ناشر دیگر برود و باز هم همینطور خودکارهایش ته بکشد و دفترچههای کاهی ارزانقیمت سیاه شوند و داستانی نو از پس داستانی دیگر.
آخر سر هم که کتابش چاپ شود، در حسرت خوانده شدن در جامعهای جهان سومی و از هر نظر فقیر بنشیند و کتاب در همان چاپ اول به محاق برود که برود تا مرگ سر و کله خوشیمنش پیدا شود و مُهر شهرت را بکوبد روی پیشانی مؤلف و حالا تازه حرف و حدیث و هیاهوها پا بگیرد که چه گوهری را از دست دادیم.
از دورانی خیلی کهن حرف نمیزنم، همین چند سال پیش، از صادق هدایت میگویم. از بهرام صادقی و غلامحسین ساعدی حرف میزنم. نه! خیلی دور نرویم، از همین پارسال حرف میزنم، از کوروش اسدی حرف میزنم. دور نرویم از همین روزها حرف میزنم که محمود دولتآبادی هنوز جلوی چشممان است. نون نوشتن را که بخوانید از قصه پر درد نوشتن کلیدر برایتان خواهد گفت. اکنون با چند و چون و خوب و بد و سبک و سیاق رمان کلیدر کاری ندارم که آن بحثی است مفصل. اما کلیدر درحالحاضر بلندترین رمان ایرانی است که در 11 جلد یا پنج جلد فشرده منتشر میشود که یک دوره پنج جلدی پالتویی کلیدر 150 هزار تومان قیمت خورده است و همین هم در توان خرید بسیاری از کتابخوانها نیست. به قول معروف، آنکه میتواند کتاب بخرد، کتاب نمیخواند و آنکه کتاب میخواند، نمیتواند کتاب بخرد. این مثل معروف حالا مصداق زیادی پیدا کرده است.
این روزهایی که همه سرشان با بالا پایین شدن ارز و دلار و طلا و سکه گرم است و برخی اجناس در فروشگاهها کمیاب و گاه نایاب شده، مجلس پر از اخبار حالا دیگر عادی است و روابط بینالملل در حال نوسان است و یک روز که نه، تمام دقایق روز با حادثه طی میشود، یک اتفاقاتی هم هست که باید در تاریخ پر و پیمان این روزها ثبت شود و بر شرم این سالها بیفزاید.
کتابی با تمام برگهای گلاسه و به قیمت 300 هزار تومان به فروش میرسد و با امضای خود نویسنده 350 هزار تومان به دست خریدار و اتفاقا نه خواننده حرفهای میرسد. از «تا هفت خانه آنورتر» که صابر ابر بازیگر جوان سینما منتشر کرده است، حرف میزنم. پایه و اساس این کتاب هم دلنوشتههای صابر در اینستاگرام است که کتابی با نام «هر رازی که فاش میکنید، یک ماهی قرمز میمیرد» به چاپ رسانده بود و حالا با شرح و تفصیلی بیشتر و استفاده از نوستالژی بازی ایرانیها کتاب «تا هفت خانه آن ورتر» در کاغذ گلاسه به قیمتی باورنکردنی به فروش میرسد. محتویات کتاب پرداختن به نوستالژیهای ایرانی و مادربزرگی است غذاهایی که بویش تا هفت خانه آن طرفتر میرود و جملههایی شاعرمسلکانه. قیمت حیرتانگیز کتاب که البته باید در گذاشتن نام «کتاب» روی برخی تولیدات ناشران، وسواس و دقت به خرج داد، ربطی به گرانی اجناسی مثل رب گوجهفرنگی و بالا رفتن قیمت پوشک بچه ندارد، بلکه این هم بازی خطرناکی در حیطه فرهنگ و ضربهای به جان نزار این جنازه در حال احتضار است.
تام هنکس در 61 سالگی و بعد سالها خطا و آزمون تصمیم به چاپ نخستین مجموعه داستانش میگیرد و کتابش را نه بهعنوان یک بازیگر پرطرفدار که بهعنوان یک نویسنده تمام عیار وارد بازار کتاب جهانی میکند و کمتر از یک ماه رکورد فروش را میشکند، آن هم در موقعیت و مکانی که ورود به جهان نویسندگی یک شوخی بچگانه نیست. کتابی که در ایران با خرید کپیرایت به قیمت 35 هزار تومان به فروش میرسد. اما قصه در ایران از لونی دیگر است؛ سلبریتیها میتوانند وارد سیاست شوند و خط و ربط انتخاب و تصمیم مردم را حالا غلط یا درست تعیین کنند. میتوانند وارد بازیهای کلان اقتصادی شوند و در عین حال از گرانی ارز گله کنند. میتوانند نقاش شوند و قیمتهای نجومی برای مشق نقاشی خود تعیین کنند، ناگهان مترجم میشوند و حالا چرا نویسنده نشوند؟ گیرم یکی محمود دولت آبادی باشد و ده سال بنشیند و از پی نوشتن بیوقفه، استخوان دستش بزند بیرون که یازده جلد رمان را با قیمت 150 هزار تومان بفروشند و حالا دلنوشتههای اینستاگرامی صابر ابر با قیمت 300 هزار تومان فروش میرود که اتفاقا خریدار هم دارد. همانطور که یک پرس غذا در رستورانی در خیابان فرشته با قیمت 300 هزار تومان هم مشتری خودش را دارد.
اگر قرار است از نوستالژی بخوانیم، چرا کتاب کوچه نمیخوانیم که بزرگترین فرهنگ فولکلور فارسی است؟ باور کنید کتاب کوچه داستانهای جذابتری برای گفتن دارد. باور کنید قصههای نابتری تعریف میکند و برای نوشتنش عمری بس دراز صرف شده است. تزئین دلنوشتههای اینستاگرامی یک بازیگر با کاغذ نایاب گلاسه و جلد آنچنانی، اگر ابتذال و سقوط نیست پس چیست؟ اگر آخرالزمان نیست پس چیست؟ برای هزینه چاپ چنین کتابی، بسیار نویسندگان جویای نام را به حاشیه راندن و به علفهای هرز یأس او آب دادن، اگر نیست، پس چیست؟
از خیلی دور حرف نمیزنم؛ از همین روزها میگویم که ناشران به نویسندگان میگویند رمان بازاری فروش دارد نه داستان نخبهگرا. رمان فروش دارد، نه داستان کوتاه. ترجمه فروش دارد، نه تألیف.
حالا اما ورود سلبریتیهایی که معلوم نیست چرا و به چه علت در هر کاری سرک میکشند، درد تازهای به این نسخه لاعلاج اضافه کرده تا نویسندگان به محاق بروند تا با چاپ یک دلنوشته اینستاگرامی چیزی به ادبیات این مرز و بوم اضافه نشود که نشود.
کاغذ و طراح و هزینه برای اینکه بخوانیم:«مراقب ماهیهای دلهایتان باشید» یا «هر رازی که فاش میکنید، یک ماهی قرمز میمیرد»، چیزی جز احساسات روزمره کودکانه و لوث بیشتر نیست. اندیشه، حرف روز، تکنیک، قصه، تصویرسازی و بسیاری دیگر در این جملات وجود ندارند و بیشتر به پیامکهای تلگرامی شبیهاند. امید است که صابر ابر نویسندهای توانا باشد و این یادداشت به هیچ وجه فعالیتهای سینمایی او را زیرسؤال نمیبرد، اما حتی اگر این کتاب مشمول داستانهایی نو و بیبدیل بود، باز هم دلیلی نداشت که کتاب در کاغذ تمام گلاسه فقط برای قشر خاصی که توانایی رفتن به رستورانهای خیابان فرشته را دارند به چاپ برسد.
هدف از چاپ کتاب حرف نو زدن است و اضافه کردن چیزی به این فرهنگ، نه پر کردن و زیبا کردن قفسه کتابخانههایی که شاید غبار ویترینی روی آنها بنشیند. نوشتن از غذا و فرهنگ خوب است، نوشتن از نوستالژی خوب است، اما ناگوار آنجاست که به اعتبار نام بازیگری کتابی با قیمت نجومی به چاپ میرسد و قیمت امضای او 50 هزار تومان آب میخورد، این در حالی است که نویسندگان بنام ایران در عزلت و گوشهگیری و نداری یا جان میدهند، یا جان خود میستانند.
دیدگاه تان را بنویسید