زنان معلول، زخمهایی عمیقتر از معلولیت دارند
داستان زندگیهای دشوار
زنان معلول، در طول تاریخ، همواره در مطالعات تاریخی و پژوهشهای فمنیستی نادیده گرفته شدهاند و همچنین قوانین حمایتی کمتری برای حمایت و کاهش مشکلات آنها در مقایسه با زنان سالم از نظر جسمی تدوین شده است. اکثر آنان نیاز به ترحم ندارند؛ بلکه تنها درپی عشقی پاک و ناب و تغییر دیدگاه افراد جامعه هستند؛ بهگونهای که به فردیت آنها نگریسته شود و نه محدودیتهایشان.
بسیاری از دختران معلول، سالهاست که از داشتن زندگی مشترک، قطع امید کردهاند، دلیل آن هم بسیار ساده است، «معلولیت».
یکی از مسائل مهمیکه بانوان معلول با آن روبهرو هستند، روابط عاطفی و ازدواج است. در مقایسه با مردان معلول و زنان سالم، آنها به احتمال زیاد یا ازدواج نمیکنند یا دیر اقدام میکنند و در مقایسه با مردان معلول، نرخ طلاق در این بانوان بیشتر است. همچنین در مواردی که معلولیت پس از ازدواج رخ میدهد، احتمال اینکه مرد سالم همسر معلول خود را ترک کند به مراتب بیشتر از شرایط معکوس آن است. بانوان معلول اگر بتوانند با ایجاد استقلال فردی نقش همسری را خوب ایفا کنند نیز، حق انتخاب شدن به دلیل نگاههای قالبی و ناتوان گونه برایشان بسیار محدود است.
به گزارش خبرنگار ایرنا، «پسران حتی با معلولیتهای شدید هم میتوانند ازدواج کنند اما برای دختران حتی معلولیتهای کم هم مانعی برای ازدواج است» این گوشهای از درددل دخترانی است که چشم انتظارند.
البته باتوجه به صنعتی شدن جامعه و تغییر سبک زندگی و بالارفتن سن ازدواج شاید عوامل دیگری هم در ازدواج نکردن آنان نقش داشته باشد اما میتوان معلولیت را از اصلیترین دلایل ازدواج نکردن آنان برشمرد. جای تعجب است که گاهی دختران معلول در موقعیتهای ازدواج قرار میگیرند، اما خانواده دختر حاضر نیستند دختر معلول خود را شوهر بدهند.
سیما یکی از دختران معلول در اینباره به خبرنگار ایرنا میگوید: «اغلب خانوادهها مخالف ازدواج دختران معلولشان میشوند؛ حتی اگر واقعا هم ببینند که میتوانند کارهای زیادی انجام دهند، باز هم مانع ازدواج دخترشان میشوند؛ چون دختران به خاطر شرم و حیایی که دارند نتوانستهاند در مورد ازدواج، راحت با والدین خود حرف بزنند و آنها را متقاعد کنند و این دختران در این مورد مشکلات بسیاری با خانوادههایشان دارند».
زهره یکی دیگر از دختران معلول نیز میگوید: «در جامعهای که اولین ملاک ازدواج یک پسر، داشتن یک زن پولدار و دختری بینقص و زیبا باشد، چه انتظاری میتوان داشت که یک دختر خانم معلول بتواند ازدواج کند، آن هم از نوع ازدواج موفق».
شهین دختر معلول دیگری است که به خبرنگار ایرنا میگوید: «کسی به ما دختران معلول اهمیتی نمیدهد؛کسی ما را انتخاب نمیکند؛ زنان سالم حتی با مردانی با معلولیت شدید هم ازدواج میکنند، اما هیچ مردی ما دختران معلول را انتخاب نمیکند؛ حتی مردان معلول هم ترجیح میدهند با دختران معلول ازدواج نکنند. در این میان اگرازدواج یک دختر معلول با یک پسر معلول هم اگر صورت بگیرد، مشکلات خاصی در پی دارد و ازدواجی موفق تلقی نمیشود».
سرکوب نیازهای غریزی؛ آسیبهای روانی مانند افسردگی، خشم، تنفر و سرخوردگی را در برخی افراد معلول به دنبال دارد و موجب انزوا، احساس طردشدگی و تشدید بیماریهای جسمی و روانتنی بهویژه در میان قشر آسیبپذیرتر یعنی زنان و دختران معلول میشود
امکان ارتباط عاطفی دختران معلول کمتر است
فعال حقوق معلولان و نماینده جامعه معلولان در اینباره میگوید: متاسفانه معلولیت و محدودیتهای جسمی متفاوت به دلایل متعدد از جمله تابو بودن بیماری در فرهنگ ما، نگاه اجتماعی غلط و نبود حمایت دولتها موجب تبعیض و بیتوجهی به نیازهای این قشر از جامعه شده است.
محبوبه نجومیان، در گفتوگو با خبرنگار ایرنا میافزاید: به طور کلی هنوز در اغلب مناطق نگاه فرهنگی و اجتماعی به زن این گونه است که او را موجودی کمتر از یک مرد میدانند و اینطور تصور میکنند که زن موجودی است که به مراقبت نیاز دارد؛ و همین تنزل مقام زنان و دختران به موجوداتی ضعیف، موجب شده که از نظر قوانین و در عمل به لحاظ حقوق انسانی گاهی نادیده گرفته شوند.
وی میافزاید: این دیدگاه و نگاه جنسیتی به زن موجب رواج و رونق چندین برابری انواع تبعیضها و اجحاف و نابرابریهای جنسیتی بر زنان و دختران معلول میشود. در حقیقت مجموعه این دو نگاه اجتماعی باعث شده تا زن به عنوان یک موجود ضعیف درنظر گرفته شود و اگر این موجود معلولیت داشته باشد وضع بدتر هم میشود.
وی ادامه میدهد: دختران معلول، نسبت به پسران هم ردیف خود، از امکان و فرصت ازدواج و ارتباط عاطفی کمتری برخوردار هستند. تاسف بیشتر این است که حقوق عاطفی و احساسی آنها در خانواده ها هم نادیده انگاشته میشود؛ البته لازم به ذکر است که هنوز فعالیت و تلاشی از سمت ارگانهای مسئول برای آموزش خانوادهها برای توجه به نیاز عاطفی و روانی این دختران صورت نگرفته است.
پنهان کردن ظاهر در فضای مجازی
این فعال حقوق معلولان میگوید: تا امروز دیده نشده است که راجع به نیازهای عاطفی و زناشویی دختران به عنوان یک انسان و آسیبهای احتمالی آن صحبت شود و مورد پژوهش، مطالعه و بررسی جامعهشناسان و روانشناسان قرار گیرد.
نجومیان میافزاید: دختران جوان در مواجهه با معلولیت با چالشهای زیادی از جمله پذیرش شرایط جسمی خود و پذیرش جامعه روبهرو هستند؛ مثل قضاوت جامعه از وضع جسمی و مقایسه اندام خود با آنچه که معیار استاندارد تعریف یک جامعه از اندام زن است.
کسی به ما دختران معلول اهمیتی نمیدهد؛کسی ما را انتخاب نمیکند؛ زنان سالم حتی با مردانی با معلولیت شدید هم ازدواج میکنند، اما هیچ مردی ما دختران معلول را انتخاب نمیکند؛ حتی مردان معلول هم ترجیح میدهند با دختران معلول ازدواج نکنند
وی ادامه میدهد: به نظر میرسد صدا و سیما نقش بسیار موثری در این زمینه دارد. وقتی این ارگان حتی در فیلمها، سریالها و آگهیهای تبلیغاتی تلویزیونی از افراد و هنرپیشههایی که دارای جسم سالم و زیبا هستند و به تعبیر رایج، ظاهری ایدهآل پسند دارند، به عنوان بازیگر استفاده میکند، تعجبی ندارد که بیشتر افراد نوجوان و جوان، معلولیت خود را پنهان کنند و نگران تفاوتهای جسمی خود و مقایسه ظاهر خود با دیگران باشند؛ حتی گاهی برخی از این جوانان در فضای مجازی تصویر و ظاهر متفاوت خود را نیز از دید دیگران پنهان میکنند.
سرکوب، دختران معلول را سرخورده میکند
این نماینده جامعه معلولان میگوید: از چالشهای دیگری که موجب شده دختران معلول نیازهای غریزی خود را سرکوب کنند، اظهار نگرانی از قضاوتهای جامعه و شرم و خجالت از بیان احساسات خود است. متاسفانه ناامیدی مطلق و عدم خودباوری از عوامل دیگر سرکوب غرایز است.
نجومیان با تاکید بر اهمیت و لزوم رعایت حقوق انسانی دختران معلول میافزاید: سرکوب نیازهای غریزی، آسیبهای روانی مانند افسردگی، خشم، تنفر و سرخوردگی را در برخی افراد معلول و به ویژه قشر آسیبپذیرتر یعنی زنان و دختران معلول به دنبال دارد و موجب انزوا، احساس طردشدگی و تشدید بیماریهای جسمی و روان تنی میشود و این عواقب و بیتوجهیها قطعا خانواده و بعد اجتماع را درگیر خواهد کرد.
وی تاکید میکند: زنان و دختران معلول از تواناییهای روانی و فکری قابل توجهی برخوردار هستند که با وجود نگاههای تبعیضآمیز جسمی و جنسیتی، همچنان سعی میکنند خود را با شرایط وفق داده و مهمتر اینکه تلاش میکنند جایگاه خود را با تغییر نگاه اجتماعی پیدا کنند.
وی اضافه میکند: تلاش برای پرهیز از حاشیهنشینی اجتماعی و اقتصادی به عنوان یک دختر و زن از سوی معلولان قابل تقدیر است. باوجود اینکه حتی، همان نگاه کلیشهای و تبعیضآمیز به زن یعنی ایفای صرف نقش مادر و همسری هم از بیشتر دختران و زنان معلول سلب شده است.
نجومیان خاطرنشان میکند: این تلاشها نباید یکسویه باشد و نیاز است که رسانهها و همچنین افراد مدافع حقوق انسانی همراه و همسوی این قشر آسیبپذیر باشند. شاید فردای روشنتری در انتظار این دختران باشد.
دیدگاه تان را بنویسید