در تبلیغات شبکههای اجتماعی چه میگذرد؟
لایکهای اینستاگرامی؛ از لودگی تا واقعیت
ریحانه جولایی
حرفهایشان چندان فرقی با هم ندارد. میخواهند با هر ترفندی شده مخاطب را تحتتاثیر قرار دهند و لایک بیشتری بگیرند و از این راه درآمدشان هم بیشتر شود. اما آیا لودهبازی روش خوبی برای این کار است؟ بعضی از شاخهای اینستاگرامی اولین اصل انسانیت که کرامت انسانی است را هم درباره خودشان زیر پا میگذارند و با حرفها و ادا و اطوارهای عجیب و غریب کاری میکنند که مخاطب به هر قیمتی برایشان لایک بزند و آنها به هدف اصلیشان که رسیدن به پول و درآمد است، برسند. اوج خلاقیت شاخهای اینستاگرامی برای تبلیغ یک محصول یا یک مؤسسه خدماتی که مرزهای تبلیغات تجاری در رسانهها را جا به جا کردهاند و هرکس فقط یک گوشی هوشمند داشته باشد، میتواند با روشن کردن دوربین جلوی تلفن همراهش از این دست تبلیغات بسازد؛ تبلیغاتی که حالا بعضی خانمها خیلی علاقه به ایفای نقش در آن را دارند؛ چون نه محدودیتی دارد و نه نیازی به تخصصی خاص است. درست است که این روزها اینستاگرام بستری را فراهم کرده که عدهای در آن درآمدزایی کنند و از راه تبلیغات درآمد بالایی داشته باشند؛ اما گاهی سلبریتیهایی از آن سربرمیآورند که حتی حاضر به رعایت اولین معیارهای انسانی در مقابل خودشان هم نیستند. آنها لایکهایشان را میگیرند و درنهایت پولها به حسابشان ریخته میشوند. اما کسانی که برای این سلبریتیها لایک میزنند و روز به روز آنها را تشویق میکنند در اطوارهایشان بیشتر غرق شوند چه کسانی هستند؟ ما هستیم. همین آدمهایی که در محل کار یا در خانه این آدمها را به باد سخره میگیریم و تند و تند عکسهایشان را در شبکههای اجتماعی برای گرفتن خنده بیشتر بازنشر میکنیم. همین رفتارها آنها را تشویق میکند که هر روز مرزهای لودگی را بیشتر درنوردند.
کیسهات را به هر قیمتی پر از لایکهای پولی نکن
نمیتوان برای تبلیغات مانع تراشید، اما تبلیغ کردن چگونه و به چه قیمتی، مسالهای است که از مدتها پیش موضوع بحث کارشناسان حوزه ارتباطات و همچنین جامعهشناسان و روانشناسان بوده است. با فراگیر شدن استفاده از شبکههای اجتماعی برخی اشخاص با جمع کردن فالوئر برای خود درآمدی میلیونی رقم زدهاند. آنها به سلبریتی تبدیل شده و حالا برای فروشندگان مختلف دست به تبلیغات میزنند، در حالی که نظارت چندانی بر کار آنها نیست. قیمت استوری از ۲۰۰ هزار تومان تا ۸۰۰ هزار تومان، قیمت عکس تگ شده یک تا ۵/۱میلیون تومان، قیمت عکس به همراه رپرتاژ و معرفی برند از یکمیلیون و ۷۰۰ هزار تومان تا دو میلیون تومان؛ این روزها فضای مجازی پر شده است از تبلیغات رنگارنگ پرهزینه. اکنون در فضای مجازی بازار تبلیغات بسیار داغ است، آنچنان که عدهای بدون کمترین سختی زیر باد خنک کولر نشسته و آب پرتقال به دست در هفته میلیونها تومان از صفحات مجازی خود درآمد به دست میآورند؛ «شاخهای اینستاگرامی» که صرفا با پوششهای نامناسب برای خود فالوئر جمع کردهاند، بدون آنکه در عرصههای علمی، هنری، سیاسی، ورزشی و... استعدادی داشته باشند. از سوی دیگر، پیجفروشی با فالوئر زیاد هم از دیگر فعالیتهای این افراد است، به گونهای که مدتی در یک صفحه فعالیت کرده و با انتشار عکس و فیلم برای خود فالوئر جمع میکنند و پس از مدتی همان پیج را به فروش میرسانند و دوباره روز از نو، روزی از نو! گرچه تبلیغات در فضای مجازی توسط سلبریتیها جهانشمول است، اما اکنون در ایران وضعیت به گونه دیگری است، آنچنان که بدون سابقه کاری هم میتوان کسب و کاری را در فضای مجازی راه انداخت و به راحتی لایک و کامنت جمع کرد. فقط کافی است که قید برخی مسائل را بزنیم.
شاخهای اینستاگرامی بدون رعایت اولین معیارهای انسانی تبلیغات میکنند؛ لایکهایشان را میگیرند و درنهایت پولها به حسابشان ریخته میشوند. اما کسانی که برای این افراد لایک میزنند و آنها را تشویق میکنند در اطوارهایشان بیشتر غرق شوند، چه کسانی هستند؟ ما هستیم
مارکتینگ بخشی از درآمدزایی در دنیا
البته نمیتوان منکر نفوذ تبلیغات در گرداندن چرخه اقتصادی شد، چراکه مارکتینگ نیز اکنون به عنوان یک علم شناخته شده است، اما بهتر بود فضا به سمتی میرفت که میل به ادامه تحصیل در نسل جوان از بین نرود، چراکه ممکن است برخی نوجوانان و جوانان از مسیر درست منحرف شوند و تنها به فکر جذب فالوئر در دنیای مجازی به هر طریقی باشند. تبلیغات و آگهیها علاوه بر صدا و سیما روی دیوارهای شهر، بیلبوردهای نصبشده در اتوبانها و بزرگراهها، پلهای عابر پیاده، فروشگاههای زنجیرهای و مراکز خرید خودنمایی میکنند و همه این تبلیغات تحتتأثیر قوانین کشور هستند؛ قوانینی که از نحوه پوشش تا چگونگی استفاده از موسیقی و لحن صحبتکردن بازیگر را دربرمیگیرند. آنچه مشخص است اینکه تبلیغات در هر جامعهای تحتتأثیر فرهنگ آن جامعه است و از طرف دیگر فرهنگ ما هم با تبلیغات، دستخوش تغییراتی میشود که گاهی مثبت و سازنده و بعضی وقتها هم منفی و نگرانکننده است. فرهنگ یک جامعه، شکلدهنده و جهتدهنده شیوه، رفتارها و ساختارهای تبلیغاتی در جامعه است و بایدها و نبایدهای تبلیغات را تبیین میکند. اما نبودن آگاهیهای لازم در مورد فرهنگ و ابعاد مختلف آن در هر جامعهای و ازجمله جامعه خودمان، باعث میشود تا تبلیغات به بیراهههایی کشیده شوند که نتیجه آن به بازتولید مبانی و الگوهای فکری و رفتاری غلط و مخدوش شود. حالا فضای مجازی کار را راحت کرده است. آگهیدهنده فقط میخواهد دیده شود و نام برند تجاریاش را بر سر زبانها بیندازد، اما دیگر اینکه این تبلیغ چه از خروجی صدا و سیما باشد یا چه از زبان یک شاخ اینستاگرامی که چند صدهزار دنبالکننده دارد و ویدئوهایش دست به دست میچرخد، تفاوتی نمیکند. آنچه مهم است بر سر زبان افتادن برند تجاری است. اینستاگرام هم در حال حاضر بهترین رسانه برای چنین تبلیغاتی است. هزینه تبلیغات در فضای مجازی بسیار پایینتر از تبلیغات در فضای رسمی است و هیچ محدودیتی ندارد. در فضای رسمی تبلیغات لوازم آرایشی، پوشاک خارجی، زیورآلات و... جایی ندارد؛ اما در اینستاگرام میشود از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را تبلیغ کرد. این تبلیغها اساساً طراحی خاصی ندارند. فقط اینفلوئنسر دوربین موبایلش را روشن میکند و با هر ظاهری که دلش میخواهد، مقابل دوربین مینشیند و از خدمات بینظیر آرایشگرش صحبت میکند یا چند ساندویچ را همزمان میبلعد و از خدمات یک رستوران مشخص تعریف میکند؛ تبلیغاتی که نه نیاز به طراحی صحنه دارد و نه کارگردانی و تدوین میشود.
سوءاستفاده از بچهها برای تبلیغات
روند تبلیغات مجازی در حال حاضر به گونهای است که به نظر میرسد حتی شرکتها و نامهای تجاری بزرگ هم ترجیح میدهند که برای معرفی خود به سمت تبلیغات نامتعارف اینستاگرامی بروند و تا میتوانند از فضای رسمی فاصله بگیرند؛ آگهیهایی که معلوم نیست قرار است در آینده سر از کجا دربیاورند. بخش زیادی از این تبلیغات هم با بهکارگیری از بچههاست. ظلمی که به آنها میرود و فاجعه ای که در راه است.
روند تبلیغات مجازی در حال حاضر به گونهای است که به نظر میرسد حتی شرکتها و نامهای تجاری بزرگ هم ترجیح میدهند که برای معرفی خود به سمت تبلیغات نامتعارف اینستاگرامی بروند و تا میتوانند از فضای رسمی فاصله بگیرند
حسن عماری، روانشناس کودک و خانواده در این باره در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران گفته است: کودکان بین ٨ تا ١٢ سال به شدت نیازمند دریافت تاثیر اطرافیان خود هستند و یا به قول امروزیها در انتظار لایکها و نظرات سایر کاربران هستند و آن را نوعی تایید اجتماعی میدانند. در حال حاضر فضای مجازی مرکز رد و بدل شدن اطلاعات و برقراری ارتباطهاست و همچنین باعث شکلگیری سایر دورههمیهای مجازی در جامعه شده است.
این روانشناس اضافه کرد: به دلیل در دسترس بودن فضای مجازی، راحتی ظاهری و ناشناس بودن شخص در این فضا باعث میشود که هر روز بر تعداد کاربران فضای مجازی افزوده شود. فضای مجازی، فضایی برای خودآرایی افراد است که منِ دروغین خود و آرمانهایشان را به نمایش میگذارند. در صورت اینکه افراد وقت خود را صرف دریافت جلبتوجه دیگران و تاییدطلبی آنها کنند، این موضوع به تدریج به یک ناهنجاری اجتماعی تبدیل میشود. جلب رضایت اطرافیان مهمترین موضوع پیشروی کودکان ۸ تا ۱۲ ساله است و تاییدطلبی حاکم در بین گروه همسالان و دوستان باعث میشود که افراد برای تایید، انرژی و وقت بیشتری را صرف کنند. نیاز به محبت، تایید و توجه والدین ودر دسترس بودن والدین از نیازهای اصلی کودکان است. حال زمانی که این نیازهای کودک مهم تلقی نشوند و دیده نشوند و اینکه والدین نتوانند درست و بجا به این نیازها جواب دهند، الگوهای رفتاری تاییدطلبانه و مهرطلبانه را در درون فرزندان بهشدت تقویت میکنند. بهترین الگوی این افراد تا اوایل سن رشد خود که بین 8 تا 12 سال است، پدر و مادر است که بعد از آن میتوان به مدرسه اشاره کرد. والدین با اشتراک گذاشتن مسائل روزمره خود در صفحه اینستاگرام، برای مطلع ساختن دیگر افراد از امور شخصی خود، باعث میشوند فرزندان هم با پیروی از این روش و حرکت، آن را در رأس امور روزمره خود قرار دهند.
دیدگاه تان را بنویسید