چرا بعضی افراد از دروغگویی دست برنمیدارند؟
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
چند ماهی و یا حتی میتوان گفت چند سالی است صفحات روزنامهها و مجلات، کانالهای تلویزیونی، رادیویی و دیگر رسانهها همچون شبکههای اجتماعی جز انتشار اخبار کذب جهت فریب افکار عمومی مطالب دیگری را منتشر نمیکنند؛ گویی که صداقت و راستگویی از میان اصحاب رسانه و هر فردی که پست و جایگاهی در سطح کشور دارد رنگ باخته است؛ متاسفانه جامعه در چنین شرایطی با بیاخلاقیهایی همچون «دروغگویی» دچار فقر اخلاقی شده، بطوریکه این رذیلت اخلاقی همچون ویروس واگیردار بر روح و روان احاد ملت رخنه کرده و به صورت پدیدهای همگانی و همهگیر شیوع پیدا کرده است.
باتوجه به مباحث روانشناسی همه افراد در دوران کودکی و حدود سه تا چهار سالگی «معکوسسازی واقعیت» یا به عبارتی «دروغگویی» را فرامیگیرند. درواقع کودک با پیبردن به مهارتهای زبانی و کلامی به عنوان قدرتمندترین ابزار ارتباطی که در اختیار دارد، با استفاده از الگوگیری از والدین و اطرافیان میآموزد که میتواند با وارونه سازی واقعیتها، بازیهای جدیدی را برای خود خلق کند. البته این شرایط دوام زیادی نخواهد داشت و کودک از حدود پنج سالگی تمایز میان دروغ و راست را میتواند تشخیص دهد و از طریق آموزههای والدین و مربیان یاد میگیرد که دروغگویی امری زشت و ناپسند است و از بیان کلام دروغ باید اجتناب کند.
بهاینترتیب اگر والدین در دوران کودکی در تربیت فرزندان خویش سهلانگاری کنند، این دسته از افراد در بزرگسالی گرفتار «دروغگویی مرضی» میشوند به گونهای که نمیتوانند از گفتن اطلاعات غلط و نادرست درمورد خود و دیگران دست بردارند. این پدیده غیراخلاقی زمانی اتفاق میافتد که فرد میخواهد مقبول همگان باشد و درنظر دیگران خوب به نظر برسد؛ از اینرو برای آنکه فرسنگها فاصله میان منِ آرمانی و منِ واقعیاش را از دید دیگران پنهان نماید متوسل به دروغگویی میشود تا به این ترتیب با دروغهای مهربانانهای که به خورد دیگران میدهد، حس ارزشمندی و خوب بودن را بدستآورد؛ و یا اینکه با انجام این رفتار میخواهد دستکم دچار احساسات بد و ناخوشایندی نسبت به خود نشود، ازاینرو تصویری ایدهآل و آرمانی از خود به دیگران نشان میدهد.
درواقع «دروغگویی بیمارگونه» اختلالی است که فرد از روی اجبار و بدون دلیل همچون یک فعالیت عادتی به انجام آن میپردازد. شاید این پرسش ذهنتان را به خود مشغول کند، مگرچه اهمیتی دارد که شخصی بیش از حد معمول دروغگویی کند!؟ نکته حائز اهمیت آن است که این شخص فقط درباره خود دروغپردازی نمیکنند، بلکه خانواده، دوستان و اطرافیان را نیز از رذیلت اخلاقی خویش بینصیب نمیگذارند.
این دسته از افراد که از اختلال دروغگویی رنج میبرند در برخورد با دیگران بسیار مهربان و خوشایند هستند و حتی ممکن است بسیار هم شیرین و دوستداشتنی به نظر برسند؛ از اینرو به هیچ عنوان از روی ظاهر نمیتوان به داشتن اختلال دروغگویی مرضی آنها پیبرد. بنابراین شناسایی فرد دروغگو نیازمند معاشرت و تعاملهای بسیار است تا به تدریج با ویژگیها و خصایص شخصیتی او آشنا شوید؛ بعد از آگاهی از خصوصیات شخصیتی وی متوجه میشوید که این فرد نه تنها به راحتی آبخوردن دروغ میگوید بلکه با برخورداری از توانمندیهایی که دارد، براحتی نیز میتوانند شما را درمعرض آسیبهای دروغهایی که میگوید قرار دهند. بطورکلی براساس تحقیقات روانشناسی «دروغگویی مرضی» همزمان با بیماریها و اختلالات روانی دیگری نیز همبودی دارد، ازاینرو تشخیص این اشخاص توسط افراد عادی امری صعب و سخت تلقی میشود.
نکته حائز اهمیت آن است که فردی که دروغ میگوید از وجود این خصیصه منفی و غیراخلاقی در درون خویش ناراحت نمیباشد، به عبارتی این دسته از افراد از دروغگویی خود احساس لذت میکنند، به این ترتیب به هیچوجه درصدد اصلاح و درمان چنین رفتار لذتبخشی نمیباشند. برایناساس به آن دسته از افرادی که با شخصی دروغگو مراوده و ارتباط دارند توصیه میشود، هرگز درصدد اثبات دروغگویی او به خودش نباشید؛ درعوض هنگام داستانسراییهای وی بهگونهای رفتار نمایید که کلافه شدهاید و تمایلی به شنیدن ادامه صحبت های او ندارید.
با چنین فردی بحثکردن هیچ فایدهای ندارد؛ شما در مجادله و بحث با چنین شخصی حتما مغلوب و سرخورده میشوید زیرا او در افکار و اندیشههای خویش غرق میباشد به این ترتیب هرگز نمیتوانید در گفتگو با وی پیروز میدان محسوب شوید. بنابراین روانشناسان معتقدند بهترین راهکاری که در برخورد با این افراد میتوان به کار برد، رعایت حفظ فاصله است.
البته اگر چنین شخصی یکی از اعضای خانواده و نزدیکان باشد شرایط بالطبع متفاوت است و باید به او برای فائق آمدن بر مشکل و بیماریاش کمک نمایید تا با مراجعه به روانشناس و گذراندن دورههای رواندرمانی برای غلبه بر این رفتار مرضی و همچنین تغییر عادات زشت اخلاقی خود تلاش کند تا به این ترتیب با استفاده از مساعدتهای روانشناس، بتواند قدمهای کوچک ولی تاثیرگذار در راستای تمرین راستگویی و تعدیل رفتار در پیش بگیرد.
دیدگاه تان را بنویسید