چگونه با استرسهای زندگی مقابله کنیم؟
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
متاسفانه در چند سال اخیر مردم به انواع و اقسام اختلالات روانی بهویژه اختلال در حوزه «استرس و اضطراب» گرفتار هستند. فشارهای روانی از یکسو و شرایط نابسامان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی از سوی دیگر افراد جامعه را در معرض مشکلات و آسیبهای روانی بسیاری قرار میدهد و شوربختانه در همین اثنا نیز بیتوجهی مسئولان و بسته شدن چشم سیاستمداران بر مشکلات معیشتی که مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند بر بدتر شدن حال آحاد جامعه دامن میزند و آنها را بیش از پیش نسبت به رویارویی با مشکلات آسیبپذیر میکند.
از منظر روانشناسی میتوان گفت انسانها هر زمانیکه از لحاظ جانی، مالی، روانی، هیجانی، معنوی و... با خطری مواجه شوند، اتوماتیکوار فعل و انفعالاتی را در فیزیولوژی بدن خویش تجربه میکنند که آنان را برای مواجهه با عامل خطرساز آماده میسازد که به این فرآیند «استرس و اضطراب» گفته میشود. به عنوان مثال آدمی هر روز بر اثر برخورد با عوامل مختلف در زندگی روزمره ممکن است استرس زیادی را تجربه کند؛ مثلا ساعات طولانی مجبور است در پشت چراغ قرمز و در صفهای طویل ترافیک خیابانها بگذراند؛ یا باید با استرس کنکور و امتحان دست و پنجه نرم کند؛ دستخوش استرس و اضطراب ترس از بیمار شدن یا افزایش فشار ناشی از مسائل مالی و اقتصادی شود و ...؛ بشر همچنین به کرات استرس مسائل و مشکلاتی از قبیل خشکسالی، آلودگی هوا، جنگ و... را در خلال زندگی با خود به همراه دارد، بهطوریکه سایه استرس بطور فزاینده بر زندگی وی گسترانیده شده است و امکان رهایی از آن به هیچ طریقی وجود ندارد. حال سوالی که مطرح میشود آن است که برای مقابله با این همه فشار استرس و اضطراب اِعمال شده از سوی جامعه و شرایطی که ناگزیر از تغییر آن هستیم، چه تدابیری باید اتخاذ کنیم؟
نکته حائز اهمیت آن است که اکثریت مردم تفاوت میان استرس و اضطراب را نمیدانند و اینطور گمان میکنند که هر دو بیانگر یک مفهوم هستند؛ اساسا مهمترین تفاوت استرس و اضطراب در منبع و منشأ خطر است که استرس دلیل روشنی دارد، درحالیکه اضطراب منشأ و دلیل روشنی ندارد؛ «استرس» درحقیقت پاسخ نرمال بدن به شرایط تهدیدآمیز و بحرانی است اما تعریف «اضطراب» به زبان ساده بیانگر نگرانیها و دلشورههای بدون دلیل مشخص است بهطوریکه فرد نتواند دلیل درست و دقیقی برای آن ارائه دهد، در چنین شرایطی فرد دچار اضطراب شده است. «اضطراب» وضعیتی است که مربوط به حال نیست و بیشتر ترس و نگرانی از آینده است؛ ما میترسیم که در آینده در وضعیت ناخوشایندی گیر کنیم و فکر کردن به مسایل آینده ناگزیر ما را دچار تنش میکند؛ به هر میزان و شدتی که اضطراب بالا رود، عملکرد شغلی، اجتماعی و تحصیلی فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و لطمات جبرانناپذیری را بر زندگی شخص وارد میکند.
به باور کارشناسان همه ما در خلال زندگی دچار استرس میشویم و این بیشتر به خاطر فرهنگ «همیشه مشغول کار» بودن ماست که آدمی را وامیدارد حتی پیش از انجام کوچکترین کارهای خود، استرس بیشماری را تجربه کند. ازاینرو باتوجه به تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی باید متذکر شد اگرچه مدیریت استرس و مواجهه با استرس میتواند دغدغه بسیاری از انسانها باشد اما با انجام فعالیتهای ساده همچون دوش آب سرد، ورزش کردن، گوش کردن به یک موزیک با آوازهای معمولی و تماشای یک فیلم دلچسب میتوان تاحدودی استرس و فشارهای روزمره را تعدیل کرد. البته کاملا روشن است که این روشها برای همه افراد کارآمد نیست و نیاز است افراد برای کنترل و مدیریت استرس بیش از حد خود حتما از مشورت با یک متخصص استفاده کنند تا با بهرهبردن از راهبردها و آموزشهای کارآمد آنان بتوانند از وخیمتر شدن اوضاع سلامت روان خویش جلوگیری به عمل آورند.
دیدگاه تان را بنویسید