آرامش، پیشنیاز ارائه کار مطلوب است
امانالله قرایی مقدم- جامعهشناس
وضعیت اقتصادی نابسامان باعث شده است که کارگران زیادی در دو شیفت مشغول به کار باشند. درنتیجه کار زیاد باعث میشود که آنها از محیط خانواده دور باشند و نتوانند آرامش و آسایش خانه را به میزان لازم به دست بیاورند. محیط پراسترس، کار طاقتفرسا، خستگی، بیخوابی و عوامل دیگر باعث میشود که فرد دچار بحرانهای روحی شود و مدام در فکر و خیال باشد. البته این موضوع تنها مختص به قشر کارگری که در کارخانهها و کارگاههای تولیدی کار میکنند، نیست. بلکه رانندگان، فروشندگان و... چون درگیر شرایط اقتصادی نامناسبی هستند مجبورند مدت زمان بیشتری کار کنند و در نتیجه نمیتوانند استراحت کاملی داشته باشند و یا مدتزمان زیادی در کنار همسر و فرزندانشان و یا دوستانشان باشند که بهمرورزمان این وضعیت یعنی تنهایی و کار زیاد باعث میشود که روحیه آنها دستخوش تغییراتی شود که این تغییرات در درازمدت آثار منفیای را برای آنها در پی دارد.
از طرفی تحولات رو به افزایش جامعه در اثر حرکت سریع به سمت زندگی ماشینی، منجر به رخدادهایی میشود که انسان امروزی بهتنهایی قادر به حل یا کشف آن نیست و برای همنواسازی با شرایط جدید، استفاده از مشاور ضرورت انکارناپذیر جامعه مدرن است. در این میان باید بیشتر حواسمان به این قشر از جامعه باشد. قشری زحمتکش که نیاز به چنین خدماتی دارد، اما متأسفانه در کشور ما کارفرمایان آنطور که باید و شاید به این موضوع اهمیت نمیدهند درصورتیکه اگر کارفرما به وضعیت روحی و روانی کارگر اهمیت دهد، بعد از مدتی پتانسیلهای کارگر به فعال تبدیل میشود و کارآیی او افزایش مییابد. متأسفانه در کشور ما در هیچ شغلی به سلامت روحی و روانی افراد اهمیت داده نمیشود درصورتیکه چه بخش دولتی و چه خصوصی باید مددکاران و یا مشاورانی داشته باشند تا بهصورت ۲۴ ساعته پاسخگوی مشکلات افراد شاغل در آن مرکز باشند. به این شکل هم آن فرد دچار آسیب نمیشود و هم بازدهی او در محل کار بالا میرود.
توجه داشته باشیم که آرامش و شادابی پیشنیاز ارائه کار مطلوب در هر محیط کاری است. محیط کاری را تصور کنید که هر روز صبح هنگام کارتزدن، بتوان شادابی را در چهره کارکنان دید. سگرمههای درهم، چهرههای مغموم، سلام و علیک کردنهای بیحوصله، شروع به کار با روحیهای که نمیداند فردا سر این کار هست یا نه و کارکردن در فضایی ملتهب و مسموم ناشی از حاکمیت تملق و چاپلوسی بهجای توانمندی و کارآمدی، سلامت روان در هر محیط کاری را تهدید میکند و اینها واقعیتهای تلخی است که باید موردتوجه مسئولان بهویژه وزارت تعاون، کار و تأمین اجتماعی قرار گیرد وگرنه حرفزدن از سلامت روان در محیط کار و شعارهای زیبا سر دادن، بدون اقدام عملی و اصلاح سیستم کارمندی و کارگری کاری سهل و آسان و البته بیفایده است.
اقدام دیگر این است که کارکنان را با خدمات مشاورهای آشنا کنیم؛ چراکه عدم آگاهی از خدمات مشاوره باعث میشود کارکنان، مشاوره را امری نامعقول دانسته و مراجعه به مشاور را نشانگر ضعف شخصیتی خود در برخورد با مشکلاتشان بدانند و از آن دوری کنند. درصورتیکه میتوان خدمات مشاورهای را حتی برای خانواده کارکنان در نظر گرفت. باید بپذیریم که همه ما نیازمند آموزش و خدمات مشاورهای هستیم نه به دلیل آنکه ضعیف هستیم بلکه ازآنجهت که هر انسانی نیازمند یادگیری و مشورت است تا زندگی خود را به هدر ندهد و تجربیات شکستخورده دیگران را تجربه نکند.
دیدگاه تان را بنویسید