«کاغذ دوباره گران شد»؛ خبر تکرارشوندهای که نتیجهای قهری دارد؛
مرگ تدریجی روزنامهها، احتضار صنعت چاپ
ریحانه جولایی
این روزها وضعیت کار در مطبوعات کاغذی ایران خوب نیست و تنها دلیل آن نبود اصلیترین رکن یک نشریه کاغذی است. نوسانات ارزی اخیر روی افزایش قیمت کالاهای زیادی تأثیر گذاشته است و کاغذ هم از این قائده مستثنی نیست. هرچند که دیروز رئیس سندیکای تولیدکنندگان کاغذ و مقوای ایران در رابطه با کمبود کاغذ در بازار بیان کرد که عدم تخصیص ارز برای واردات کاغذ و حمایت نکردن از تولید داخلی منجر به کمبود کاغذ و افزایش قیمت آن شده است، اما این رشته سر دراز دارد و مدتهاست که مسئله کاغذ تبدیل به بحرانی جدی برای ناشران، روزنامهها و چاپخانهها شده است. به بیان دیگر چند سال است که کاغذ تبدیل به کیمیا شده و مدیران مسئول روزنامهها برای ادامه حیات نشریههای خود به هر دری میزنند بلکه بتوانند این کالای نایاب را با قیمتی مناسبتر پیدا کنند. در حقیقت افزایش قیمت کاغذ باعث نگرانی اقشاری که به هر نحوی با کاغذ یا صنعت چاپ در ارتباط هستند شده است. کاغذ از آن دسته کالاهایی است که در گروه ارز مرجع قرار نمیگیرد و به همین دلیل است که بیشتر از بقیه کالاها دچار افزایش قیمت میشود. همین موضوع دلیلی شده تا بسیاری از روزنامهها به سمت تعطیلی کشانده شوند و بیشتر روزنامههای خوشنام کشور صفحههای خود را کم یا حتی به نصف برسانند؛ در این میان روزنامهنگاران و افراد زیادی که به هر نحوی در این مجموعهها کار میکردند نیز از کار بیکار شدند و بهواسطه بازار کاری کساد و بیرونق، حالا این روزها خانهنشینی را تجربه میکنند.
گرانی کاغذ تبعات زیادی برای یک جامعه خواهد داشت و اولین تأثیر آن در بخشهای فرهنگی قابلمشاهده است. کاغذ همیشه جزو کالاهای اساسی بوده، اما زمانی که در لیست جزو کالاهای پنجم یا ششم باشد، بدیهی است که با تورمی این چنینی روبهرو میشویم و مافیای کاغذ، آن را با سه برابر قیمت میفروشند، بنابراین کاغذ را باید در زمره کالاهای اساسی بدانیم و کاهش بهای آن را در اولویت قرار دهیم. در کنار بیکار شدن روزنامهنگاران و عوامل فنی این مجموعهها، حال چاپخانهها نیز خوب نیست. با این گرانی و کمبود کاغذ صنعت چاپ ایران هم رو به احتضار است، چاپخانههایی که با سرمایههای میلیاردی شروع به کار میکنند و حالا راهی جز تعطیلی و تعدیل نیروی کار ندارند.
هشدار مرگ مطبوعات کاغذی ایران
اما در این میان بیشترین ضربه را روزنامهها و اهالی رسانه از گرانی کاغذ میخورند. به گفته اهالی مطبوعات، روزنامههای ایران بدون ارز دولتی نمیتوانند دوام بیاورند و بعد از مدتی از بین میروند. تأمین کاغذ برای ادامه فعالیتهای آنان با مشکلات جدی روبهروست. قیمت اقلام اصلی انتشار مطبوعات «۳۰۰ درصد» رشد کرده است. این شرایط باعث شد تا سال گذشته سه نماینده از رئیسجمهور بخواهند به داد مطبوعات ایران برسد. این سه تن از نمایندگان مجلس که مدیران مسئول روزنامههای مطرح کشور نیز هستند از رئیسجمهور خواستند به این وضعیت توجه بیشتری کند تا رسانههای کاغذی در سال 98 با مشکلات بیشتری مواجه نشوند. این افراد در این نامه به روحانی متذکر شدند اگر به شرایط نابسامان روزنامهها توجه نشود سال 98 میتواند سال نابودی روزنامهها باشد. آنها همچنین به این موضوع اشاره کردند که تخصیص ارز و اعتبار به روزنامهها با برخی شائبهها همراه بوده است و ملاکهای توزیع عادلانه آن نیز دچار ابهامات جدی است. از سوی دیگر به این موضوع انتقاد کردند که چرا یک رسانه پرتیراژ و اثرگذار مقدار کمتری یارانه نسبت به یک روزنامه که صرفاً برای همین تخصیص یارانه و دریافت کاغذ منتشر میشود، دریافت کرده است؟ آنها در آخر به آشفتهبازار، بیثباتی مدیریتی در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد و خالی بودن کرسی معاون انتقاد کردند و از رئیسجمهور خواستار اعمال شفافیت بیشتر در این زمینه شدند.
آنها در این نامه از مطبوعات ایران به عنوان مرغ عزا و عروسی یادکردهاند که بیپناهتر و یتیمتر از گذشته به حال خود رها شده است.
روزهای سخت برای اهالی رسانه
برخی مدیران مسئول روزنامهها در سالی که گذشت سختترین روزهای کاری و حرفهای خود را سپری کردند. برای مثال یکی از روزنامههای نوپایی که با انتشار خود سروصدایی زیادی به پا کرده بود در سال اول مجبور شد صفحههای خود را نصف و کارکنان را پیش از یک ساله شدن انتشار نشریه تعدیل کند. به گفته این مدیرمسئول وقتی شروع به انتشار روزنامه کردیم، بهای کاغذ کیلویی ۳ هزار تا ۳ هزار و ۵۰۰ تومان بود، اما الآن این مبلغ را در خواب هم نمیتوانیم ببینیم.
تیراژ روزنامهها هم در این مدت دستخوش گرانی و کمیابی کاغذ شده و بسیار پایین آمده است. روزنامههایی که سالهاست هر روز کنار مخاطبان بودهاند این روزها بیش از هر زمان دیگری مهجور ماندهاند و هر روز که میگذرد از تیراژ آنها کاسته میشود. از سوی دیگر یکی از نگرانیهای مدیران مسئول روزنامهها توقف انتشار روزنامه بهواسطه نبود کاغذ و مشکلات مالی است. طبق ماده ۱۶ قانون مطبوعات: «صاحب امتیاز موظف است ظرف شش ماه پس از صدور پروانه، نشریه مربوطه را منتشر کند و در غیر این صورت با یک بار اخطار کتبی و دادن فرصت 15 روز دیگر در صورت عدم عذر موجه اعتبار پروانه از بین میرود، عدم انتشار منظم نشریه در یک سال نیز اگر بدون عذر موجه (به تشخیص هیئت نظارت) باشد، موجب لغو پروانه خواهد بود». بهاینترتیب چنانچه نشریات ایران نتوانند به دلیل مشکلات اقتصادی بهطور منظم منتشر شوند با «لغو پروانه» مواجه نخواهند شد.
تأکید رهبری جهت رسیدگی به وضعیت کاغذ
وضعیت روزنامهها و کاغذ تاحدی بغرنج شده که رهبر انقلاب هم در پیامی خواستار رسیدگی به این وضعیت شدند. هفته جاری و پس از بازدید ایشان از نمایشگاه کتاب تهران؛ وحید حقانیان، معاون امور ویژه دفتر مقام معظم رهبری، دغدغههای رهبر انقلاب درباره موضوع کاغذ و آثار آن بر حوزه نشر را به اطلاع وزرای صنعت و ارشاد رساند. پس از ابلاغ دستور مقام معظم رهبری، جلسهای با حضور رحمانی و صالحی وزاری صنعت و ارشاد و مسئولان مرتبط در دو وزارتخانه و نمایندگان از صنف نشر در محل نمایشگاه کتاب برگزار شد. همچنین رهبر انقلاب در بازدید از نمایشگاه کتاب تهران و استماع نظرات ناشران بر ساماندهی وضع کاغذ توسط وزاری صنعت و ارشاد تأکید کردند.
صنعت چاپ ایران در خوشبینانهترین حالت تا یک ماه دیگر دوام میآورد. در حال حاضر وضعیت مواد اولیه به صورتی است که دیگر این صنعت قابلادامه نیست
روزهای تلخ و سیاه صنعت چاپ
از وضعیت سخت و نابسامان روزنامهها که بگذریم صنعت چاپ هم حال و روز خوبی ندارد. همانطور که در ابتدای گزارش نیز مطرح شد، صنعت چاپ کشور هم روزهای سختی را پشت سر میگذارد. بازار پرتلاطم کاغذ و مواد اولیه چاپ دو سالی میشود که روی آرامش به خود ندیده است. البته میتوان اذعان کرد که سال ۹۷ میتواند عنوان «بدترین سال برای صنعت چاپ و نشر» را برای خود ثبت کند.
به نقل از تسنیم، روزهای پایانی سال گذشته بود که علی مغانی رئیس اتحادیه چاپخانهداران خراسان رضوی خبر از در آستانه تعطیلی قرار گرفتن چاپخانهها به دلیل کمبود کاغذ داد. او پیش از اینها هم نسبت بهاجبار صاحبان چاپخانهها در رابطه با تعدیل نیرو هشدار داده بود. به گفته مغانی 2500 کارگر چاپخانه در آستانه بیکاری قرار دارند. همچنین بسیاری از چاپخانههای بزرگ خراسان در آستانه تعطیلی قرارگرفتهاند و به فکر تغییر کاربری یا فروش در سال آینده هستند، مواد اولیه چاپ اصلاً در دسترس نیست، و مقواهای تولید داخل کشور نیز هر هفته با افزایش قیمت مواجه هستند. هیچ نهاد و سازمانی هم نسبت به این مسئله پاسخگو نیست و کسی خود را موظف نمیداند تا حداقل جواب نامهها را بدهد.
چند سال است که کاغذ تبدیل به کیمیا شده و مدیران مسئول روزنامهها برای ادامه حیات نشریههای خود به هر دری میزنند، بلکه بتوانند این کالای نایاب را با قیمتی مناسبتر پیدا کنند
صنعت چاپ یک ماه دیگر دوام میآورد
حالا او در آخرین گفتههایش به این نکته اشاره کرده که صنعت چاپ ایران در خوشبینانهترین حالت تا یک ماه دیگر دوام میآورد. در حال حاضر وضعیت مواد اولیه به صورتی است که دیگر این صنعت قابلادامه نیست، مرکب از کیلویی 20 هزار تومان به کیلویی 80 هزار تومان، زینک از 10 هزار تومان به 50 هزار تومان، کاغذ از بندی 70 هزار تومان به بندی 450 هزار تومان، کاغذ گلاسه از کیلویی 3500 به 27 هزار تومان و مقوا از 3500 به 22 هزار تومان رسیده است.
صاحبان صنعت چاپ معتقدند از زمانی که قیمت ارز بیثبات و تحریمها تشدید شد مشکلات هم بیشتر شده چون همه دستگاههای چاپ، خارجی است و تحریمها نیز تأثیرات سوء بر این شرایط گذاشته است. البته نمیتوان از احتکارهای کاغذ که این اواخر صورت گرفته بود چشمپوشی کرد. عدهای هم معتقدند کاغذهای ساخت داخل مرغوبیت بالایی ندارد و برای اینکه بتوانند کار باکیفیتتری تحویل مشتری دهند بهاجبار باید از کاغذهای خارجی استفاده کنند. استفاده از کاغذهای خارجی هم به این معنا نیست که بهراحتی در بازار پیدا میشود و اگر هم کاغذی باشد مشکلات مربوط به گمرک مطرح است که باید در این زمینه نیز تمهیدی اندیشیده شود.
در آخر اما لازم به ذکر است، با این روند اگر افزایش قیمت کاغذ و عدم نظارت ادامه داشته باشد دیری نخواهد گذشت که شاهد تعطیل شدن چاپخانهها و رسانههای چاپی در کشور باشیم. لازم است در این سال که به نام رونق تولید نامگذاری شده مسئولان مربوطه برای مهار افزایش قیمت کاغذ و نظارت بیشتر آن برنامهریزی داشته باشند که شاهد تعطیلی چاپخانهها و به دنبال آن رسانههای چاپی نباشیم.
دیدگاه تان را بنویسید