توصیههایی به والدین برای مهار خشم کودکان
خشم در کودکان؛ باشد یا نباشد؟
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
«خشم» یکی از پنج حس اصلی آدمی است و قطعا اکثریت افراد در طول زندگی لحظاتی را تجربه کردهاند که از شدت طغیان خشم همچون کوه آتشفشان در حال منفجر شدن بودند؛ در این مواقع ممکن است خواه فرصت ابراز خشم و غضب را بدست آورند و یا اینکه ناگزیرند آن را فروخورده و سرکوب کنند. احساس «خشم و عصبانیت» در زمره آن دسته از هیجانهایی است که بسیاری از افراد در کنترل آن و مهار خویشتن ناموفق بودهاند؛ البته شدت ابراز خشم بسته به شرایط و موقعیت ناکامکننده مقدمهای برای ظهور پرخاشگری است که در افراد مختلف به صورتهای متفاوتی ابراز میشود. درست است که «خشم» یک هیجان پایه و بهنجار در سرشت آدمی است ولی یادگیری نحوه مقابله و کنار آمدن با آن امری ضروری تلقی میشود. درواقع یکی از مهمترین دغدغههایی که اکثر والدین در تربیت فرزند خود با آن روبرو هستند همین چالش چگونگی «کنترل خشم» است و شکایت اصلی این دسته از پدران و مادران این است که فرزندانی به شدت اخمو و پرخاشگر دارند.
در پاسخ به وجود خشم و عصبانیت کودکان باید متذکر شد که پدران و مادران نباید فراموش کنند که فرزندان انعکاسگر تمام رفتارهایی هستند که از آنها آموختهاند؛ در اکثر اوقات کودکان تحت تاثیر دنیای اطراف، اعمال و کردار والدین خویش از طریق «یادگیری مشاهدهای» ثبت و ضبط میکنند و سپس عین همان رفتارها را چه مثبت و یا منفی دقیقا موبه مو تکرار میکنند. ازاینرو روانشناسان براساس تحقیقات و پژوهشهای انجام شده اظهار دارند که آموزش «مهارتهای کنترل خشم» به کودکان یکی از مهمترین مهارتهای زندگی در راستای فرزندپروری موفق میباشد. به این ترتیب کودکان از طریق آموزش یاد میگیرند در مواجه با بدرفتاریها و موقعیتهای ناکامکننده خشم خویش را مدیریت کنند. البته مساله بسیار خطیر دیگری که باید مطرح شود این است که والدین ابتدا خودشان باید مهارتهای کنترل و مدیریت خشم و عصبانیت را یاد بگیرند و الگوی مطلوب و موجهی را از خود به فرزندانشان نشان دهند تا کودکان بتوانند با درک بیشتر و به نحو مطلوبتر چگونگی کنترل خشم را به عنوان یکی از مهارتهای مهم زندگی فرابگیرند.
به باور روانشناسان از 3 سالگی به بعد که کودک به درک بیشتری از خود میرسد ضروریست والدین درباره انواع هیجانات و احساسات با او به گفتگو بپردازند و از «خشم» و راههای چگونگی ابراز آن به عنوان یکی از هیجانات طبیعی در ذات و وجود آدمی صحبت کنند. در همین راستا روانشناسان تاکید میکنند به فرزندان بیاموزید به جای سرکشی و رفتارهای پرخاشگرانه بهتر است نیازها و خواستههایشان را به صورت کلامی و از راه گفتگو مطرح کنند؛ همچنین والدین باید متذکر شوند که از خشم و پرخاشگری به عنوان وسیلهای برای جلب توجه و ارضای تمایلات خویش استفاده نکنند و یاد بگیرند بیشتر بر حل مسالهِ مشکل و یا ناراحتی متمرکز باشند. البته بسیار مهم است که والدین با توضیحات و آموزشهای خویش، درک این نکته که «احساس عصبانیت» هم مانند مابقی هیجانات است را در وجود کودک نهادینه کنند تا به این ترتیب از احساس گناهی که وی هرازگاهی تجربه میکند اندکی بکاهند. بنابراین ضروری است کودک یاد بگیرد احساسات منفی خود را با کلام ابراز کند و از بروز آن به شکل رفتارهای پرخاشگرانه همچون شکستن، پرت کردن، کتک زدن و یا فحش دادن باید پرهیز کند.
صرفنظر از اینکه چه موضوعی سبب خشم فرزندتان شده، سعی نکنید خشم و عصبانیت وی را به سخره بگیرید و بیاهمیت جلوه دهید؛ درعوض در چنین شرایطی بهتر است با او هدلی کنید، به حرفهایش گوش دهید و شرایط را طوری هموار سازید که بتواند به راحتی در فضایی صمیمانه دلایل بروز خشم را بیان کند. در این صورت فرزند شما دیگر نیازی به صرف انرژی برای اثبات خویش به شما را ندارد و به تدریج یاد میگیرد که در مواقع بحرانی بهتر است عقلانی و منطقی عمل کند و کمتر واکنشهای هیجانی بروز کند. به عنوان نکته آخر توصیه میشود اگر رفتارهای پرخاشگرانه در کودکتان شدید است حتما از کمک روانشناسان متخصص بهره بگیرید تا با استفاده از راهبردهای سازنده آنان مسیر رشد و پیشرفت فرزندتان را راحتتر سپری کنید.
دیدگاه تان را بنویسید