آنچه در ورزشگاههای فوتبال میگذرد...
کرامت انسانی لگدمال بر چمن سبز
فائزه ناصح، دکترای روانشناسی عمومی
295 زخمی و یک فوتی، حاصل جنگ و نزاع میان دو کشور نیست؛ بلکه نشانه خشم شماری از هواداران باشگاههای فوتبال سپاهان-پرسپولیس به روند و نتیجه بازی است. خشمی که فقط به فحاشی و شعارهای توهینآمیز ختم نشد و با پرتاب سنگ و شکستن صندلیهای استادیوم و پرتاب آنها بر سر و جان یکدیگر و همچنین وقوع ضرب و جرح میان هواداران دو تیم به اوج خود رسید و جنگی خونین را به راه انداخت، گویی که پیکاری تن به تن در حال وقوع است. براستی شکلگیری این حجم از خشونت آن هم صرفا برای یک بازی باشگاهی در لیگ ایران که تازه جزو مهمترین مسابقات کشور هم محسوب نمیشود از کجا نشات میگیرد؟ بروز و نمود این همه خشم و خشونت در یک بازی فوتبال طبیعی به نظر میرسد؟ پرسش اساسی آن است که آیا فوتبال عامل این جنگ و جدلهاست یا صرفا بستری برای تخلیه هیجانات و عصبانیتهای انباشته شده در وجود شهروندان تلقی میشود؟
در بین فعالیتهای گوناگون ورزشی که در کشور انجام میشود، بیتردید فوتبال پرطرفدارترین، پربینندهترین و پرمشارکتترین فعالیت ورزشی است که علاقهمندان بیشماری را مجذوب خود کرده است. اما نکته تاملبرانگیز آن است که درحال حاضر باتوجه به اتفاقاتی که در چند سال اخیر در جامعه فوتبالی ایران رخ داده، وضعیت فوتبال ایران در شرایط نابسامانی قرار گرفته است بطوریکه این وضعیت به قدری بغرنج و ناامیدکننده شده که از مرز هشدار گذشته و رسما وارد محدوده بحران شده است و نیازمند تصمیمهای جدی برای برونرفت از این وضعیت اسفناک است.
براساس مطالعات روانشناسی، پرخاشگری در فوتبال بطور کلی به دو دسته پرخاشگری کلامی و فیزیکی تقسیم میشود. پرخاشگری کلامی شامل شعارهای تحقیرکننده علیه بازیکنان و مربیان تیم مقابل و گاهی تیم خودی و همچنین داوران است. اقدام به پرتاب مواد مختلف به داخل زمین، تخریب وسایل ورزشگاهها و درگیریهای فیزیکی با دیگر افراد نیز از مواردی است که تحت عنوان خشونت فیزیکی مورد مطالعه قرار میگیرد. ازاینرو باتوجه به بررسی رفتارهای پرخاشگرانه و خشونتآمیز تماشاگران ورزش فوتبال میتوان علل و عوامل مختلفی را در پدیدآیی خشونت چه از نوع کلامی و چه از نوع فیزیکی درنظر گرفت که بطور کلی در سه گروه اجتماعی، فرهنگی و روانی جای گرفتهاند.
به باور کارشناسان یکی از مهمترین علتهای رفتارهای پرخاشگرانه هواداران و بروز خشمهای انفجاری فوتبال در ایران ، نبود آزادی بیان، فشارهای اقتصادی و سیاسی، سقوط فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی و همچنین پررنگ شدن مسائل قومیتی و هویتی است. بنابراین میتوان گفت فقر فرهنگی و مشکلات اقتصادی از مهمترین دلایل رشد بیرویه این ناهنجاریها است. به عبارتی وقتی فرد فضایی را برای بیان اعتراض به افزایش قیمتها و هزینههای زندگی و نبود امکانات رفاهی خود نمیبیند، با مشکل روبهرو میشود. دراینصورت وقتی مکانی را برای تخلیه هیجان خود مییابد، تلاش میکند این هیجان را با خشونت و دادوفریاد بیرون بریزد و استادیومهای ورزشی مکان مناسبی برای تخلیه هیجان و خشم سرکوب شده است.
از جمله عوامل دیگری که میتواند در شکلگیری خشونت تماشاگران نقش داشته باشد میتوان به واکنشهای بعضا سختگیرانه و نسنجیده نیروهای حافظ نظم و کنترل اجتماعی، داوری جانبدارانه و غیرمنصفانه، رفتارهای نامناسب بازیکنان داخل زمین، رفتارهای تحریک کننده لیدرها و کادر فنی، مشکلات اجرایی برگزاری بازی، نارساییهای امکانات رفاهی، دگرگونی در الگوهای اوقات فراغت، گسترش شهرنشینی، اهمیت یافتن فوتبال و نقش هویتبخش آن برای طرفداران اشاره کرد.
بدیهی است، مقابله با خشونتهای کلامی و مجازی و فیزیکی در فوتبال ایران، نیازمند یک برنامهریزی درست با تکیه بر تخصصهای ویژه نظیر روانشناسی، جامعهشناسی، علوم تربیتی و بدنی، مدیریت اجتماعی و طراحی شهری در حوزه ورزشی است که البته این موضوع نیاز به بذل توجه بیشتر مسئولین فرهنگی کشور دارد چراکه موضوع پرخاشگری و خشونت در ورزش ایران به یک معضل و بحران اجتماعی مبدل شده است. بنابراین ضروریست تا هرچه زودتر تمهیداتی اتخاذ شود که با پرداختن به برنامههای فرهنگی و الگوسازیهای مناسب، از گسترش خشونت در سطح کلان جامعه جلوگیری شود.
دیدگاه تان را بنویسید