دورهمیهای خوشمزه بر مزار اهل قبور!
آسیه ویسی
این یکی را هم بگذارید در کنار همه عجایب و غرایبی که در رفتار ما ایرانیها وجود دارد و البته همه این رفتارهای عجیب و غریب احتمالا یک منشأ و منبع خاص دارد که باید بررسی شود. شاید علت آن در این است که ما مراسم خیلی کمی برای دورهمیهای شاد داریم. مثلا چند بار در سال سیزده بدر داریم که بهخاطرش بساط آش و لوبیاپلو را برداریم و سر به کوه و در و دشت بگذاریم و دورهمی حالوهوایی عوض کنیم. خوب معلوم است که برای یک عید، یک سیزده بدر کافی است. اما تا بخواهید در دور و اطرافیانمان، دور از جان شما فوتی داریم؛ یعنی آدمهایی که به هر دلیلی از دنیا میروند و سوم و هفتم و چهلم و عید اول و سالگرد دارند.
با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که ما در اثر فوت یک نفر چند بار میتوانیم دورهم جمع شویم، سر مزار متوفی برویم و طی مراسمی هم خیرات بدهیم، هم خیرات بخوریم و هم تجدید دیدار کنیم و گپوگفتی در باره مسائل روز داشته باشیم و البته غیبت و حرفهای درگوشی که چاشنی تمام این طور دورهمیهاست.
اینها را گفتم که برسم به مراسم آخرین پنجشنبه و جمعه آخر هرسال و آیین و مراسم رفتن به زیارت اهل قبور. تا همین چند سال پیش این مراسم صرفا با یک بسته خرما و یک شیشه گلاب به خوبی و خوشی و با سرعت انجام میشد. اما دو سه سالی است این مراسم هم مثل همه مراسم دیگری که در زندگی روزمره ما درگیر و آلوده تجملات و اسرافکاریها و چشم و همچشمیها شده، ابعاد تازه و گستردهای پیدا کرده و شامل تدارکات و برنامه آشپزون و مخلفات دیگر شده. و تقریبا هرکس که به زیارت متوفای خود میرود، حتما چنین دم و دستگاهی همراه خود میبرد. همین امسال باور کنید در بهشتزهرا(س)، ملت برای خلاص شدن از دست خوراکیها و غذاها و میوه وشیرینی که برای پخشکردن آورده بودند، افتاده بودند به التماس کردن و بعضیها از قبل چنین رفتاری، احتمالا غذا و میوه یک هفته خود را به خانه بردند.
باور کنید یا نه، هیچکدام از اینها برای کسی که دستش از دنیا کوتاه شده، حسنهای ندارد و در حسابوکتابش نوشته نمیشود. چراکه اغلب آنهایی که شامل چنین پذیراییها اسرافکارانهای در گورستانها میشوند، نه نیازمندند و نه گرسنه. درحالیکه همین هزینهها را میشد به نیت عزیز ازدسترفته صرف امور مهمتری مثل تهیه خوراک و پوشاک شب عید نیازمندان کرد. اما چه میشود کرد که با آن هزینه نمیشود پیش مردم و فامیل پز داد و یا نمیشود با خاله و دایی و دوست و آشنا دور مزار جمع شد، آشی خورد و گپوگفت و حتی شوخی و خندهای داشت.
شاید هم واقعا خیلی نشود در این مورد به مردم ایراد گرفت. مردم ما فرصتهای کمی برای در کنارهم بودن و چنین دورهمیهایی دارند و چه حیف که همین فرصتهای اندک را اغلب «مرگ» در اختیار ما میگذارد!
دیدگاه تان را بنویسید