سعیده علیپور

تعطیلات ژانویه تمام شد. تعطیلاتی که برای خیلی از کشورها مساویست با درآمدزایی از جذب گردشگر، دیگر سالهاست که در میان فعالان صنعت توریسم ایران محلی از اعراب ندارد و از سکه افتاده. بسیاری این بی‌رونقی را به ترکیب نه چندان قدیمی «ایران‌هراسی» ربط می‌دهند؛ ایران‌هراسی که بسیاری از فعالان صنعت توریسم، آن را معلول عملکرد‌ مسئولان و سیاست‌های کلی نظام می‌دانند، اما مسئولان در این میان کمترین ایراد را به خود می‌گیرند!

مثلا محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهور دیروز در جمع سرمایه‌گذاران و فعالان بخش خصوصی حوزه گردشگری عنوان کرد که «ایران‌هراسی در دنیا راه افتاده است که هیچ ربطی به ایران ندارد»!

از نظر عارف حتی اگر تقصیری هم در داخل باشد متوجه «چهره‌های فرهنگی است که نقش خود را ایفا نکردند و نتیجه این شده است که کسانی که ایران را نمی‌شناسند، باورشان شده است که اگر وارد ایران شوند، وارد جهنم می‌شوند ولی نگاه آنها به ایران پس از چند روز اصلاح می‌شود».

این اظهارات در حالی بیان می‌شود که ایران برای چندمین سال پی در پی در حوزه جذب گردشگران کشورهای توسعه‌یافته، نزدیک به صفر بوده و به قولی حتی به اندازه سود رستوران‌های استانبول هم سهمی در گردشگری منطقه نداشته است. کشوری که به گفته معاون اول رئیس جمهور؛ با داشتن حدود یک میلیون اثر تاریخی می‌توانست جایگاه دوم را بعد از نفت در درآمدزایی برای کشور داشته باشد، حالا از سود اقتصاد جهانی در حوزه گردشگری کاملا بیرون رانده شده‌ است.

از تشدید مجازات‌های سیاسی و امنیتی و دستگیری گردشگران اروپایی و آمریکایی به جرم جاسوسی که بگذریم نباید هوای آلوده و زیرساخت‌های فرسوده و قوانین محدود کننده‌کشور مثل قانون حجاب را در فراری دادن هر گردشگر خارجی‌ نادیده گرفت. مواردی که همه آنها دست‌پروده کسانی است که در راس قدرت هستند

ناظران معتقدند، آنچه عارف در خصوص «ایران‌هراسی» که در غرب ایجاد شده عنوان می‌کند و معتقد است که «هیچ ربطی به ایران ندارد» در واقع آدرس اشتباه دادن در خصوص ورشکستگی صنعت گردشگری ایران است. چرا که حتی نگاهی گذرا به شرایط حاکم در کشور به خوبی نشان می‌دهد که سیاست‌های داخلی و عملکرد ما در حوزه دیپلماسی وضعیت را برای هراس به معنای واقعی کلمه برای گردشگران خارجی فراهم کرده است. از دستگیری شهروندان اروپایی و آمریکایی درکشور گرفته تا شرایط سخت جنگی که ایران خود را در منطقه در مقابل اسرییل و آمریکا قرار داده است. از آمار فراوان ممنوع الخروجان گرفته تا آسمانی که اغلب شرکت‌های هواپیمایی به دلیل ناامنی جرات عبور از آن را ندارند. در این میان از تشدید مجازات‌های سیاسی و امنیتی که بگذریم نباید هوای آلوده و زیرساخت‌های فرسوده و قوانین محدود کننده‌کشور مثل قانون حجاب را در فراری دادن هر گردشگر خارجی‌ نادیده گرفت. مواردی که همه آنها دست‌پروده کسانی است که در قدرت هستند.

 بحران جدی ورود گردشگر به ایران

هفته آخر آذر ماه سال جاری بود که محمدعلی اشرف واقفی، نایب‌رئیس سابق جامعه تورگردانان ایران خبر داد که گردشگری ورودی ایران در شرایط بسیار دشواری قرار دارد و عملاً متوقف شده و البته تاکید کرد: «تقریباً هیچ گروه گردشگر اروپایی یا آمریکایی به ایران سفر نمی‌کند و بازار گردشگران محدود به روس‌ها و چینی‌ها شده که آنها نیز به تعداد بسیار محدودی نسبت به گذشته سفر می‌کنند». به گفته او این رکود تا جایی پیش رفته که حتی فصل بهار آینده، که همواره به‌عنوان اوج گردشگرپذیری ایران شناخته می‌شود و بسیاری از تور اپراتور‌های بزرگ از چندین‌ماه قبل نسبت به خرید تور‌های ایران اقدام می‌کردند، تمایلی به فعالیت در بازار ایران ندارند و از این رو ما فصل بهار را نیز از دست داده‌ایم.

آمار‌های جهانی نیز نشان از بحران جدی در ورود گردشگر و توریست به ایران دارد. سازمان ملل در گزارشی از وضعیت ورود گردشگر خارجی به ایران در که در تیرماه امسال منتشر شد اعلام کرد که در سه‌ماهه نخست سال ۲۰۲۴ در مجموع یک میلیون و ۳۱۴ هزار و ۴۰۵ نفر گردشگر وارد ایران شده‌اند.

این عدد نسبت به بازه زمانی مشابه در سال ۲۰۲۳، رشد داشته، اما فاصله زیادی با آمار‌های ورود گردشگر پیش از کرونا به ایران دارد. تنها در سه‌ماه نخست سال ۲۰۱۹، یعنی آخرین سال پیش از شیوع کرونا، سازمان جهانی گردشگری آمار ورود بیش از دو میلیون مسافر خارجی را برای ایران ثبت کرده بود.

این در حالی است که حتی در میان همسایگان نیز گردشگری ایران تنها وابسته به گردشگرانی از کشور‌های عربی، به‌ویژه عراق است که به ایران سفر می‌کنند و در مقابل گردشگران اروپایی، که روزگاری اصلی‌ترین گردشگران بازار اصلی تورگردانان ایرانی محسوب می‌شدند، حالا دیگر به‌طور کامل غایب هستند. باید توجه داشت که در چنین شرایطی تنها اروپایی‌هایی به ایران می‌آیند که عمدتاً برای مقاصد کاری سفر می‌کنند و نمی‌توان آن‌ها را در دسته گردشگران فرهنگی و گروهی محسوب کرد.

کشوری که به گفته معاون اول رئیس جمهور؛ با داشتن حدود یک میلیون اثر تاریخی می‌توانست جایگاه دوم را بعد از نفت در درآمدزایی برای کشور داشته باشد، حالا از سود اقتصاد جهانی در حوزه گردشگری کاملا بیرون رانده شده‌ است

بازداشت گردشگران و انتظار رونق گردشگری؟!

بسیاری معتقدند؛ رویه دستگیری چندین تبعه و گردشگر خارجی در چند دهه اخیر نخستین ضربه کاری بر پیکر این صنعت بود. از خبر دستگیری و آزادی خبرنگار ایتالیایی در این روزها که بگذریم، خبر خودکشی گردشگر سوئیسی در زندان سمنان که به جرم جاسوسی دستگیر شده بود نیز کار را برای فعالان صنعت گردشگری از آنچه که بود هم خراب تر کرد.

همین حالا هم چندین تبعه اروپایی و آمریکایی که با عنوان گردشگر به کشور سفر کردند و در زندان‌های ایران به سر می‌برند به اعتقاد بسیاری گل به خودی بوده و نشان می‌دهد که مسئولان سیاسی کشور اساسا توجهی به حوزه اقتصاد کشور در بخش گردشگری ندارند و متوجه نیستند که رفع مشکلات اقتصادی به واسطه رونق گردشگری تا چه اندازه می‌تواند مشکلات امنیتی کشور را کاهش دهد. فعالان صنعت گردشگری دستگیری‌های حساب نشده به بهانه تامین امنیت در کشور را هل دادن صنعت ناسور گردشگری ایران به پرتگاه ورشکستگی می‌دانند. 

مصطفی شفیعی شکیب، رئیس جامعه تورگردانان روز ۵ دی ماه و در جلسه مشترک میان مجمع تشکل‌های صنفی گردشگری با فراکسیون گردشگری مجلس دوازدهم به موارد سیاسی و امنیتی اشاره می‌کند که عملا ورود گردشگر به ایران را مختل کرده است. او در این نشست با اشاره به مشکلات ناشی از ایران‌هراسی و چالش‌های امنیتی و تأثیر آن‌ها بر گردشگری خبر داد که بسیاری از آژانس‌ها به‌دلیل این مسائل به‌شدت آسیب دیده‌اند و بسیاری از آن‌ها ورشکسته شده یا مجبور به تغییر شغل شده‌اند. او در این جلسه به صراحت گفت: «آقای وزیر همواره از توسعه گردشگری صحبت می‌کنند، اما باید یادآوری کنم که توسعه، فارغ از اینکه در حوزه گردشگری باشد یا در سایر حوزه‌ها، بدون وجود امنیت محقق نمی‌شود. رئیس‌جمهور کشورمان در شورای امنیت سازمان ملل از کشور‌های مختلف برای دوستی و وفاق دعوت کرده‌اند، اما باید پرسید که چرا برخی کشور‌ها مانند چین و روسیه هنوز در سایت‌های سفارتخانه‌های خود توصیه عدم سفر به ایران را برنداشته‌اند؟».

 قانون حجاب هم گردشگری را بی‌نصیب نگذاشت

هرچند قانون حجاب هنوز ابلاغ نشده؛ اما سایه آن هم بر سر گردشگری نیمه جان ایران است و حتی از منظر فعالان این حوزه به معنای پایان گردشگری ایران است. مثلا مفاد ماده 23 قانون «حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب» وظایفی را برای وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی تعیین کرده که بخش قابل ‌توجه آن متوجه گردشگران، به‌خصوص گردشگران خارجی است. در ماده 51 این قانون آمده: «در صورت ظن قوی بر غیر ایرانی بودن مرتکب هر یک از جرایم موضوع این قانون، ضابطان ابتدا نسبت به احراز هویت قطعی وی از طریق مقتضی اقدام، در صورتی ‌که ایرانی بودن وی احراز نشود، گذرنامه یا مجوز اقامت وی توقیف و پس از اعمال احکام مقرر در این قانون، وی با تشخیص قاضی به مجازات مذکور در بند «خ» ماده «۲۳» قانون مجازات اسلامی نیز محکوم می‌شود».

به زبان ساده‌تر در تفسیر این بند از قانون می‌توان گفت در صورتی‌ که گردشگر خارجی، به هر نوعی مرتکب عملی شود که این فعل از منظر مفاد این قانون، عدم رعایت حجاب موردنظر محسوب شود، پس از بررسی پرونده در دادگاه به تبعید یا اخراج از کشور یا مجازات‌های پیش‌بینی شده محکوم خواهد شد. 

گفته می‌شود مطابق با سند چشم‌انداز 20 ‌ساله جمهوری اسلامی لازم است سهم ایران از شمار گردشگران جهانی به 1.5 درصد در سال 1404 افزایش یابد. این بدان معناست که ایران سالانه باید حدود 20 میلیون گردشگر از بازار جهانی را به خود جذب کند. بدیهی است که تحقق چنین دورنمایی با ادامه وضع موجود و بدون تغییر نگرش اساسی در سیاست‌های کلی کشور و شیوه‌های برخورد با گردشگران بعید به نظر می‌رسد؛ تغییر نگرشی همه‌جانبه که بدون نیاز به صرف بودجه عوامل و زمینه‌های «ایران‌‌هراسی» را از میان بردارد.