در روز درختکاری، نهال نکاریم!
احسان محمدی
اسفندماه همه را یاد روز درختکاری میاندازد. روزی که در ایران معمولاَ روسای ادارات منابع طبیعی از کاشت هزاران اصله نهال خبر میدهند، در گفتوگو با رسانهها آمار میدهند که چهطور با کمک دانشآموزان و بسیجیان و فعالان محیط زیست و منابع طبیعی در عرصههای پهناوری نهال کاشتهاند.
اما چرا بهرغم اینهمه آمار از کاشت موفق نهال، فضای سبز شهرها هر روز کمرنگتر میشود، ریزگردها هر روز راحتتر توی ریه شهروندان رسوب میکنند، آلودگی هوا گستردهتر میشود و کارشناسان از کاهش سرانه فضای سبز خبر میدهند؟
طبق آمارهای هر ساله اگر نیمی از نهالهایی که در همین تهران در 10 سال گذشته در روز درختکاری کاشته شده، به ثمر میرسید الان به جای شهر تهران باید از جنگل تهران مینوشتیم! شهری گم شده لابلای انبوه درختان! اما چرا این اتفاق نمیافتد؟
کاشت تنها یک قدم پروسه درخت شدن است و از آن مهمتر داشت است که انگار خیلی اهمیت ندارد! برای اینکه نهالی به درختی تبدیل شود که سایه و میوهای داشته باشد پروسه طولانی و با اهمیت «داشت» را باید با حساسیت بیشتر پی گرفت.
مرحلهای که گاهی به دلیل فقدان آب، گرمای بیش از حد، کاشت غلط، خاک نامناسب، انتخاب گونه غیربومی، قطع و تخریب توسط انسان و ... نهال را جوان مرگ میکند و از میان هزاران نهالی که هر ساله روی کاغذ آمارشان اعلام میشود، اندک تعدادی از آنها به درخت تبدیل میشوند.
این اتفاق در شهرستانها در ابعاد گستردهتری رخ میدهد. نگارنده در دوران تحصیل بارها در این روز از سوی مدرسه برای آبادانی دشت و دمن در روز درختکاری اعزام شده و شاهد بودهام که نهالها را چهطور با عجله و شتاب در جاهایی میکارند که گاهی اصلاً امکان آبیاری آنها وجود ندارد یا بعد از کاشت توسط دامها بلیعده میشوند!
ضمن احترام بسیار عمیق برای فعالان این عرصه، خوب است که یکی دو سال هزینهای برای کاشت هیچ درختی در قالب این طرحهای جهادی صرف نکنیم و به جایش روی «داشت» کاشتههای قبلی تمرکز کنیم.
نهالهای کاشته شده روی کاغذ و در گفتارهای سخنرانان، نه سبز میشوند، نه سایه دارند و نه میوهای میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید