«آببند گردشگری و ورزشی» باشد یا همان «سد تنگ سرخ»، یک نتیجه دارد:
هدررفت منابع مالی شیراز و تجربهای شبیه به سد سیوند
سعیده علیپور
نامش هرچند به «آببند گردشگری و ورزشی» تغییر کرده، اما کارشناسان محیط زیست این پروژه را همان «سد تنگ سرخ» میدانند. پروژهای که دو دهه بر سر آن کشمکش وجود داشت. طرفداران این پروژه اعم از اداره گردشگری و امور زائرین فارس، شهرداری شیراز، استانداری و شرکت آب منطقهای فارس معتقدند این آببند در واقع دریاچهای مصنوعی در شمالغرب شیراز و در محدوده پارک دراک مانند دریاچه چیتگر تهران کارایی گردشگری خواهد داشت و برای تغذیه سفرههای زیرزمینی مفید است، مانع از بروز سیل میشود، برای آبیاری باغهای قصردشت به کار میآید، باعث تلطیف هوای شیراز میشود و در نهایت در تعامل با پروژههای بزرگ دیگر این منطقه همچون پروژه تلهکابین، آکواریوم و... منطقه گردشگری منحصر بهفردی را به وجود خواهد آورد. فعالان رسانهای و محیط زیست، اما این استدلالها را نمیپذیرند و شهرداری شیراز را متهم میکنند که با ایجاد چنین دریاچهای به دنبال ایجاد ارزشافزوده برای زمینهای آن منطقه است.
مخالفان ساخت تنگ سرخ میگویند: هر نوع آبدار کردن خاک در آن منطقه به معنای فرار آب و فرونشست زمین در مناطق مسکونی اطراف است. وجود غارهای بزرگ آهکی در زیرِ زمین در آن منطقه خطر فرونشست را به شدت تشدید میکند و به این ترتیب نهتنها تغذیه سفرههای زیرزمینیِ مدنظر شهرداری و سازمانهای مرتبط محقق نخواهد شد، بلکه خسارتی نیز به دارایی و خانههای مردم در آن منطقه وارد میشود
از سوی دیگر متخصصان محیط زیست به شدت بر این موضوع پافشاری میکنند که با به سرانجام رسیدن این پروژه بمبی بالای سر مردم شهر شیراز فعال میشود. به اعتقاد این کارشناسان هر نوع آبدار کردن خاک در آن منطقه به معنای فرار آب و فرونشست زمین در مناطق مسکونی اطراف است. وجود غارهای بزرگ آهکی در زیرِ زمین در آن منطقه خطر فرونشست را به شدت تشدید میکند و به این ترتیب نهتنها تغذیه سفرههای زیرزمینیِ مدنظر شهرداری و سازمانهای مرتبط محقق نخواهد شد، بلکه خسارتی نیز به دارایی و خانههای مردم در آن منطقه وارد میشود.
با این حال مقامات شورای شهر و استانداری آب منطقهای فارس تاکید دارند که با کاهش ظرفیت آبگیری این سد، خطری مردم شهر را تهدید نمیکند و پروژه قابل اجراست! این در حالی است که به گفته کارشناسان، تغییر حجم تفاوتی در اصل این موضوع ایجاد نمیکند.
به گفته مجتبی پاکپرو، دانشآموخته دکتری مدیریت «دریاچهای که متولیان و سازندگان احداث این سد به دنبال شکلگیری آن هستند، تشکیل نخواهد شد چرا که از زیر سد روند فرار آب براحتی شکل میگیرد و حتی پرده آب بند هم نمیتواند آب را نگهدارد، زیرا تا اعماق زیاد، این سازند ادامه دارد و فرار آب از تمام پهنه مخزن آن اتفاق خواهد افتاد»
مجوزی محیط زیست در هالهای از ابهام
سد تنگ سرخ در دهه ۸۰ شروع و همزمان گزارش ارزیابی آن به سازمان حفاظت محیط زیست ارائه شد. در آن زمان این طرح نه تنها مورد مخالفت قرار گرفت که عملیات اجرایی آن هم با پیگیریهای رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست از وزارت نیرو و قوه قضاییه متوقف شد.
اما در سالهای بعد این پروژه با تغییراتی بار دیگر در سازمان حفاظت محیط زیست مورد بررسی قرار گرفت و پس از رفت و برگشتهای متعدد به وزارت نیرو اعلام شد که نسبت به مهندسی ارزش اقدام و نتیجه رسمی آن به اداره کل حفاظت محیط زیست اعلام شود. گزارش رسانهها در آن زمان حاکی از آن بود که جمعبندی جلسات مهندسی ارزش هرچند تغییرات جدی در این پروژه به وجود آورد، اما هیچگونه مجوزی برای ساخت این سد از طرف محیط زیست صادر نشد.
در حالی که این سد فاقد پیوست محیط زیستی بود و در سال ۹۴ رای منفی گرفت، اما در سالهای بعد مجددا با ارزیابی جدید و تحت مقوله کاهش ارتفاع و حجم مخزن مطرح شد.
در طرح اولیه مقدار تقریبی حجم مخزن 18 تا 20 میلیون متر مکعب برآورد شده بود که با کاهش ارتفاع و حجم و پهنای مخزن این حجم به کمتر از 10 میلیون متر مکعب خواهد رسید.
احداث سد تنگ سرخ تکرار تجربه سیوند
در این میان صاحبنظران معتقدند، جغرافیا و مطالعات زمینشناسی در این منطقه نشان میدهد ساخت سد یا آببند در این منطقه تنها به هدر رفت منابع مالی منجر شده و تجربهای شبیه به سد سیوند را رقم خواهد زد.
طرفداران ساخت سد تنگ سرخ معتقدند که این آببند در واقع دریاچهای مصنوعی مانند دریاچه چیتگر تهران است و کارایی گردشگری خواهد داشت، برای تغذیه سفرههای زیرزمینی مفید است، مانع از بروز سیل شده و هوای شیراز را تلطیف میکند و در نهایت در تعامل با پروژههای بزرگ دیگر این منطقه همچون پروژه تلهکابین، آکواریوم و... منطقه گردشگری منحصر بهفردی را به وجود خواهد آورد
در همین باره مجتبی پاکپرو، دانشآموخته دکتری مدیریت به ایلنا گفت: «منابع آب تمامی محدوده مد نظر در مخزن پیشنهادی سد تنگ سرخ پوشیده از سازند گچساران است که متشکل از لایههای گچ، آهک و رس (مارن گچی) تا اعماق بیش از ۲۰۰ متر است، عنوان کرد: لایههای ضخیم گچ در کنار لایههای ضخیم مارن به شکلهای مورب و عمودی این خاستگاه را شکل دادهاند و در زمان بارندگیهای معمولی، حفرههایی ایجاد میشود که در برخی نقاط این حفرهها تبدیل به غارهایی شده که تا حدود ۴۰ متر عمق و ۷ متر ارتفاع سقف میرسد. سازندهای گچ در محل احداث سد باعث انحلال گچ با آب باران و در نتیجه باعث پیدایش حفرهها در منطقه یاد شده میشود».
به گفته او «دریاچهای که متولیان و سازندگان احداث این سد به دنبال شکلگیری آن هستند، تشکیل نخواهد شد چرا که از زیر سد روند فرار آب براحتی شکل میگیرد و حتی پرده آب بند هم نمیتواند آب را نگهدارد، زیرا تا اعماق زیاد، این سازند ادامه دارد و فرار آب از تمام پهنه مخزن آن اتفاق خواهد افتاد».
مشابه این وضعیت در سد سیوند نیز رخ داد و در زمان ساخت و آبگیری آن هم هر چه کارشناسان و متخصصان دغدغهمند هشدار دادند، کسی توجهی نکرد و مدیر آب منطقهای وقت با پافشاری و با ایجاد یکسری مطالبات اجتماعی نابجا این کار را پیش برد و سد را احداث کردند، اما از سال ١٣٨٦ که این سد آبگیری شد، تاکنون دریاچه واقعی در پشت این سد شکل نگرفته و چرخه هیدرولوژیک آبشناسی منطقه هم به هم خورده است و حال شاهد تکرار این تجربه در تنگ سرخ
هم هستیم.
در این میان به نظر میرسد، این موضوع در سد تنگ سرخ اثر مستقیمی بر زندگی مردم شیراز هم خواهد داشت، به طوری که پیشبینی میشود با ساخت و آبگیری این سد، تاثیر منفی نفوذ آب در لایههای خاک در منطقه مسکونی به تحمیل خسارت سنگین به ساختمانها و ابنیه ساکنین این منطقه همراه شود. این در حالی است که این منطقه در شمال غرب شیراز همین حالا نیز به دلیل سستی بافت خاک، در معرض خطر فرونشست و رانش قرار دارد و شکافهای موجود در دیواره ساختمانها و آثار آن به وضوح مشهود است و با افزایش نفوذ آب ناشی از سدسازی تشدید هم خواهد شد.
نگرانی از خشکی تالاب مهارلو
اما یکی از نگرانیهای اصلی دیگری که احداث سد تنگ سرخ در پی دارد؛ ذخیره آب و قطع مسیر دسترسی آن به تالاب مهارلو است که فاجعه غیرقابل جبرانی را رقم خواهد زد. تالابی که به دلیل آلودگی شدید ناشی از ورود انواع پسآبهای صنعتی و شهری خطرناک، به بمب شیمیایی و آلوده تبدیل شده است.
کارشناسان میگویند؛ تا زمانی که تالاب مهارلو آبدار باشد خطر کمتری شهروندان را تهدید میکند، اما اگر به هر دلیلی این تالاب خشک شود، انتشار آلایندههای مسموم این تالاب، جامعه انسانی اطراف و حتی ساکنان شیراز را به انواع بیماریهای صعبالعلاج مبتلا خواهد کرد.
خطر سیل فاجعهبار در شیراز
اما آنچه نگرانیها را در خصوص این سد شدیدتر میکند خطر ایجاد سیلابی است که میتواند جمعیت 2 میلیونی شهر شیراز را تهدید کند.
در همین رابطه، عضو بازنشسته هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس با تشبیه آببند در منطقه تنگ سرخ شیراز با سیل «درنه لیبی» به ایلنا گفت: «با یک جستجوی ساده دیده میشود که تصاویر سیل «درنه لیبی» شباهت آشکاری با چشمانداز سد تنگ سرخ شیراز دارد».
حمید مصباح با اشاره به شمار کشته شدگان سیل «درنی لیبی» به نقل از دولت لیبی در خبرگزاریها، افزود: «شهریور سال ۱۴۰۲، شمار جانباختگان این سیل که بر اثر شکستن سد رخ داد، از ۱۱۳۰۰ نفر فراتر رفته و تعداد مفقودیهای آن به بیش از ۱۰ هزار نفر رسید. باید سیل «درنه لیبی» درس عبرتی برای مدیریت شیراز باشد».
تجربه تلخ و دردناک دریاچههای ارومیه، پریشان، کافتر و بختگان و تاثیرات سوء آنها بر محیط زیست محلی و منطقهای و سوءمدیریت در حکمرانی آب و فقدان پیوست محیط زیستی و بیتوجهی به بدنه کارشناسی سبب شده است تا رسانهها و مردم در خصوص تصمیمات اتخاذ شده در حوزه آب به مسئولان کمترین اعتماد را داشته باشند. به همین دلیل به نظر میرسد توقف این پروژه تا روشن شدن همه ابعاد آن خواست اغلب شهروندان و فعالان محیط زیست این حوزه است.
دیدگاه تان را بنویسید