شناخت چهار بعد حیاتی شخصیت زنان
زنان را بیشتر بشناسیم!
فائزه ناصح
زنان همیشه موجودات عجیب و ناشناختهای برای مردان بودهاند به طوریکه همواره شنیده میشود، شناختن آنها بسیار سخت است. بنابراین آنچه لازمه یک زندگی زناشویی موفق است در درجه اول شناخت ویژگیها، تفاوتهای فردی یکدیگر، احترام متقابل و تساوی حقوق زندگی بین زن و مرد است.
تفاوتهای فردی همواره در طبیعت خلقت انسان از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و بر همین الزام، پیوسته تعارفات کوچک و بزرگ میان همسران وجود داشته است. نکته حائز اهمیت آن است که نقش زنان در تحکیم رابطه زوجها غیرقابل انکار است. قدرت زنان نه در فیزیک و جسم، بلکه در روان و جان آنها نهفته است. شاید یک خانم قدرت بدنی کمتری نسبت به یک مرد داشته باشد اما قطعا قدرت روانی وی بیرقیب است. با توجه به تحقیقات و پژوهشهای روانشناسی در حوزه شخصیتشناسی زنان از لحاظ ساختار فکری و رفتاری دارای ویژگیهای خاص و منحصر به فردی هستند که هر کدام از آنها باعث میشود خلق و خو و رفتار زنان در مقابله با مردان و اطرافیان متفاوت باشد. کارل گوستاو یونگ، روانشناس بزرگ معتقد است زنان دارای چهار کهن الگو در بعد شخصیتی خویش هستند؛ به بیانی دیگر هر زن با چهار نقش مادر، معشوقه، آمازون و مادونا (بانو) به دنیا میآید که هر یک از این کهن الگوها خصایص و ویژگیهای منحصر به فرد خویش را دارا هستند که درنهایت به میزان بهرهمندی زنان از هر یک از آنها، تمایزهای شخصیتی حاصل میشود. در قلمرو روانشناسی «معشوقه» به بخش جذاب و زیباگرای درون یک زن اشاره دارد؛ میلی است به زیبایی و زیبا بودن که از درون زنان متجلی میشود. از منظر آسیبشناسی میتوان گفت یکی از دلایل عمده طلاق زوجین همین مسئله کاهش معشوقه بودن زن است که باعث تقلیل جذابیت زن در نظر مرد میشود و در بسیاری از موارد به طلاق عاطفی منجر میشود. یکی دیگر از خصایص درونی زنان که با آن ویژگی زاده میشوند «مادری» است؛ حامی و سرپرست بودن جزئی از نقش زنانهِ زن است که سایرین و خویشاوندان، دوستان و همسر نیز در پروراندن این خصیصه نقش بسزایی دارند. در حقیقت حمایت و تشویق خانواده و اطرافیان سبب میشود تا زن رشد کند و به تواناییهای شگرف و عظیم خویش پی ببرد و خود را به واقعیت نزدیک کند.
کهن الگوی «آمازون» به ویژگیهای مردانه درون یک زن اشاره دارد. نکته حائز اهمیت آن است که در شرایط فعلی بدلیل مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی، زن امروزی بهشدت به سوی جنبه آمازون شخصیت خویش متمایل شده است؛ بطوریکه مادری را به تعویق انداخته و به سوی قدرت و مقابله با عشق جهتگیری میکند. از منظر پاتولوژیک باید گفت زنی که فقط با جنبه مردانه خود زندگی میکند، بهتدریج از هویت اصلی خود فاصله میگیرد و به آسیبها و اختلالات هویتی مبتلا میشود. در حقیقت رفتارهای زنانه از یکسو سبب پذیرندگی و جذابیت زنان میشود و از سویی دیگر میل به سطوح بالایی از سرسپردگی و حمایت را در مردان برمیانگیزد.
«مادونا» در واقع سرشتی است که بازتابنده محسنات کامل از زنان از لحاظ بردباری، وقار، خلاقیت، متانت و وفای به عهد است. به باور روانشناسان مهمترین جنبه غالب در مادونای یک زن، وفای به عهد است. دقیقا مادونا بازتاب مَثَل معروف «پشت سر هر مرد موفقی، یک زن موفق قرار دارد» است که مرد را در ثروت یا تنگدستی، در خوشی یا ناخوشی میپذیرد و با حمایتهای بدون قید و شرط خویش سبب ایجاد انگیزه و حرکت همسفر خویش در جاده زندگی میشود و وی را در زندگانی به سوی عظمت و کسب خرسندی و موفقیت هدایت میکند.
باتوجه به مطالب مطرح شده باید خاطرنشان کرد زن در طول حیات خویش باید تمام چهار جنبه روان خویش را تجربه کند و در هم بیامیزد. زن باید باتوجه به خویشتن خویش به کشف حقایق پنهان درونی بپردازد و آن جنبه از ویژگیهای شخصیتی و پتانسیلهای وجودی خویش را که هنوز نیازمند رشد هستند را بپروراند و میان آنها تعادل و توازن برقرار نماید تا بتواند آسایش و آرامش بیشتری را برای زندگانی خود و دیگران به ارمغان آورد.
دیدگاه تان را بنویسید