دختران بازمانده از تحصیل و تعمیق شکاف جنسیتی؛
دختران بیسواد بهتر کنترل میشوند!
طبق قانون اساسی کشور و فراتر از آن بر اساس کنوانسیون حقوق کودک، تمام کودکان از دختر و پسر حق تحصیل رایگان دارند و دولتها باید در این زمینه تمام مساعی خود را به کار بندند. اما شوربختانه، امروز یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما، پس از کودکهمسری، بازماندن دختران از تحصیل است در مقاطع مختلف و یا این که بسیاری از آنان در مناطقی که اصلا برای فرزندان شناسنامه نمیگیرند، دختری به مدرسه نمیرود و از سوادآموزی حتی در مرحله ابتدایی نیز بیبهره است.
آذر فخری
داستان دختران این سرزمین، همچنان یکی داستانی است پر آب چشم. خانواده، از هرکجا که به بن بست برسد و کم بیاورد، از این موجودات ضعیف و دوستداشتنی مایه میگذارد و مهم هم نیست که این مایه گذاشتن چه به روز روح و جسم این بچهها میآورد. دختران سرزمین ما، هر چه کوچکتر باشند، بهتر میتوان آنها را در محاصره خواستهها و کمبود درآورد و وادارشان کرد که تاوان کمبودها و نقصانهای خانواده را بدهند. این دختران، اگر به کار واداشته نشوند، اگر مجبور به ازدواج زودرس نشوند، و اگر و اگر ... در بهترین حالت، از درس و مدرسه بازمیمانند تا به هر حال یا چرخ خانواده بچرخد یا ناموس خانواده حفظ شود!
طبق معمول؛اول آمار
چهار میلیون کودک دارای شرایط تحصیل، از درس و مدرسه بازماندهاند.این رقم را معاون پیشین حقوقی وامور مجلس در وزارت آموزشوپرورش در آذر سال 96 اعلام کرده، در حالیکه معاون نهضت سوادآموزی گفته این رقم یک میلیون و 800 هزار کودک است و رقم چهار میلیون در حاشیه برگزاری همایش مدیران ارشد وزارت آموزشوپرورش در بهمن همان سال توسط وزارتخانه مذکور تکذیب شد. با پشت سرگذاشتن چهار برنامه توسعه، داشتن چهار میلیون نفر بازمانده از تحصیل، نگران کننده است. بهخصوص اگر بدانیم 10 میلیون بیسواد در کشور وجود دارد. کودک بازمانده از تحصیل، آن گروه سنی از جمعیت هستند که در سنین مدرسه یعنی بین شش تا ۱۸ سال سن دارند و در ماههای تحصیلی و در چرخه آموزشی کشور حضور ندارند. یعنی در زمان ساعات کار مدارس، خارج از مدارس هستند و به هر دلیلی یا اساساً وارد چرخه آموزش نشدهاند، یا بعد از مدت کوتاهی از آن خارج شدهاند.
به گفته کارشناسان به دست آوردن آمار واقعی دختران بازمانده از تحصیل چندان ساده نیست. از آنجا که بیشترین عامل بازدارنده دختران از تحصیل فقر است، عدم حضور این کودکان در چرخه آموزشی و ورود آنها به بازار کارهای غیررسمی مانع بزرگی بر سر راه محاسبه این آمار به شمار میآید.
بازماندگی از تحصیل یعنی چه؟
اصطلاح بازماندگی از تحصیل برای گروه سنی بین شش تا 17سال به کار میرود که یا هرگز به مدرسه نرفتهاند یا پس از گذر چند سال با ناملایمات و شرایط زندگی مجبور به ترک محل آموزش و تحصیل شدهاند.
بازماندگی از تحصیل به دلایل نداشتن اوراق هویتی معتبر، فقرخانواده، کمبود امکانات و نبود اماکن آموزش در مناطق محروم، ازدواج در سنین پایین و تعصبهای خانوادگی در ممانعت حضور دختران در مدرسه رخ میدهد.
کارشناسان حوزه اجتماعی معتقدند اگرچه چرخه معضلات در جامعه غیرقابل انکار است اما باید با بهترین برنامه شرایطی مهیا شود که کودکان بازمانده از تحصیل به چرخه علم آموزی و کسب مهارت بازگردند و در این زمینه تکلیف حوزه دولت بسیار سنگین است.
آنان براین باورند که کودکان بازمانده از تحصیل قربانی فقر خانواده و یا معضلات دیگری هستند که خودشان توان گرهگشایی از این مشکلات را ندارند و مداخلات هدفمند و آگاهانه در حل این معضلات از سوی نهادهای حمایتی و آموزشی امری ضروری است. کودکانی که توان تامین هزینه تحصیل را ندارند مجبورند برای تامین مخارج زندگی کار کنند و از درس خواندن منصرف شوند، این کودکان ممکن است در فرایند کسب درآمد طعمه آسیب و سوء استفادههایی شوند که بهخاطر ضعف مهارت و تجربه قادر به تشخیص آن نیستند. کارشناسان معتقدند: برای جلوگیری از بازماندگی کودکان از تحصیل و جلوگیری از بروز مشکلات اجتماعی در جامعه و حضور دانشآموزان در محیطهای آموزشی و تربیت نیروی انسانی کارآمد برای جامعه باید با بهرهگیری از ظرفیت سایر دستگاههای اجرایی در کنار آموزشوپرورش زمینه حضور بچهها در مدارس و محیطهای آموزشی فراهم شود.
کنوانسیون حقوق کودک چه میگوید؟
حاکمیت وظیفه احقاق حقوق کودکانی را دارد که به تنهایی توان دفاع از حق خود را ندارند، علی عظیمی رئیس کمسیون حقوق بشر، در توضیح بیشتر می گوید:«بر اساس میثاق کودک سازمان ملل متحد که ایران در سال ۱۳۷۳ آنرا پذیرفته و همچنین اصل30 قانون اساسی، یکی از مهمترین و اساسیترین حقوق هر انسان، بخصوص در سنین متعارف ابتدایی(12-6) سال، حق تعلیم و تربیت و آموزش و یادگیری است که تحصیل کودکان در این سنین اجباری و رایگان است و دولت های عضو باید مقدمات تحصیل آنها را فراهم کنند.» علی عظیمی البته معتقد است کمسیون حمایت از حقوق کودکان، میثاقهای بینالمللی و اعلامیههای جهانی حقوق بشر هرچند ضمانت اجرایی ندارند و فقط در حد و حدود اعلامیه و بیانیه هستند ولی باتوجه به اصول قانون اساسی بالاخص اصل 77 قانون اساسی که در مجلس مصوب شده است، اعلامیه جامعه حقوق کودکان در حکم قانونی است و لازمالاجرا است. یعنی این که به هر حال باید مسئولان نیم نگاهی به مفاد چنین میثاق هایی داشته باشند.
قانون اساسی چه میگوید؟
عظیمی با اشاره به مفاد قانون اساسی در کشور در رابطه با آموزش و سوادآموزی کودکان و نوجوانان میگوید:«براساس اصل 30 قانون اساسی، دولت موظف است وسایل آموزش وپرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد. اما متاسفانه یکی از مهم ترین موانع تحصیل کودکان بخصوص دختران در کشور ما مشکلات اقتصادی و فرهنگی است.
چرا دختران از تحصیل باز میمانند؟
یکی از دلایل بازماندن دختران از تحصیل، فقر خانوادههاست که باعث میشود آنها دختر خود را به مدرسه نفرستند. زیرا به او به چشم نیروی کاری نگاه میکنند که اگر به مدرسه برود، از انجام وظایف خود در قبال خانواده بازمیماند. البته، این مشکل برای پسران هم وجود دارد اما مقاومت در برابر تحصیل پسران کمتر از تحصیل دختران است. مشکل دیگر کمبود امکانات آموزشی در مناطق محروم و روستاهاست که باعث میشود دختران از تحصیل کنارهگیری کنند. اگرچه این مسئله در مورد پسران هم وجود دارد اما پسران راحتتر از دختران میتوانند برای تحصیل به مدارس شبانهروزی یا به روستاهای دیگر بروند، اما بسیاری از دختران در این زمینه با مقاومت خانواده مواجه میشوند و در نتیجه، ترک تحصیل میکنند. مشکل دیگر، به فرهنگ غلطی برمیگردد که هنوز در برخی مناطق و خانوادهها وجود دارد و درس خواندن و سوادآموزی را برای دختر لازم نمیدانند و حتی گاهی آن را خطری برای دختران میدانند.
یکی از دلایل بازماندن دختران از تحصیل، فقر خانوادههاست که باعث میشود آنها دختر خود را به مدرسه نفرستند. زیرا به او به چشم نیروی کاری نگاه میکنند که اگر به مدرسه برود، از انجام وظایف خود در قبال خانواده بازمیماند
مهناز احمدیدستجردی؛ مدیرکل دفتر امور زنان وزارت آموزشوپرورش نیز در این رابطه گفته است:« قرار است براساس تعهدات بینالمللی در یک برهه از زمان، دیگر دختر و پسر بیسواد نداشته باشیم. نهادهای بینالمللی تأکید دارند آموزش دختران به معنی توسعهیافتگی است و نباید دختر بازمانده از تحصیل داشته باشیم. طبق این تعهدات بینالمللی که یکی از آنها طرح آموزش برای همه است، هر چند سال یکبار، پایشی انجام میدهیم. بر طبق این معاهدات آموزش دختران یعنی توسعهیافتگی، یعنی آموزش برای همه، یعنی مدیریت خانواده و همه آن دغدغههایی که داریم.»
فقط پای فقر و فرهنگ در میان نیست
مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت رفاه در خصوص علل بازماندگی از تحصیل کودکان، فقط فقر اقتصادی یا فرهنگی را مقصر نمی داند:« فقر یکی از این علل است، باید توجه داشت که تمام علل و دلایل بازماندگی از تحصیل، فقر نیست. معلولیت، دو زبانه بودن، کوچنشینی و عدم امکان انتقال به مدارس و محل تحصیل برای خانوادهها از علل عمده بازماندگی از تحصیل است. تاثیر علت دو زبانه بودن در بازماندگی از تحصیل در چندین استان مرزی کشور کاملا مشهود است.
روزبه کردونی در مورد بازماندگی دختران از تحصیل چنین ادامه میدهد:«بنابر آمارها هنوز کمتر از 50 درصد دختران روستایی در مقطع متوسطه ترک تحصیل میکنند، و میزان پوشش تحصیلی دختران ساکن در نقاط روستایی در مقطع متوسطه (1/52 درصد) وپایینتر از میزان پوشش تحصیلی دختران ساکن در نقاط شهری در همان مقطع است (86 درصد).هرچند در سالهای اخیر افزایش اندکی در میزان باسوادی زنان ملاحظه میشود، ولی در صورت ادامه روند موجود وضعیت کشور ما در شاخص شکاف جنسیتی در بین سایر کشورهای منطقه به پایین جدول تنزل خواهد کرد، زیرا کشورهای دیگر در این شاخص روند سرعت بخشی را از طریق برنامههای اجرایی در سالهای اخیر دنبال کردهاند. از سوی دیگر ارتقای سطح مهارتی دختران برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و پرورش نسلی آگاه و مؤثر در گرو سیاستگذاری مناسب و توجه به خواست و انتظارات نسل جوان است، که به نظر میرسد در سایه توجه به رویکرد عدالت آموزشی در این عرصه میتوان بدان دست یافت.
تمام علل و دلایل بازماندگی از تحصیل، فقر نیست. معلولیت، دو زبانه بودن، کوچنشینی و عدم امکان انتقال به مدارس و محل تحصیل برای خانوادهها از علل عمده بازماندگی از تحصیل است
یک مسئول و برنامههایش
رضوان حکیمزاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزشوپرورش، هم فقر اقتصادی را یکی از عوامل بازماندن کودکان از تحصیل میداند و میگوید: «طبق پژوهشهای سالهای معلول بازماندگی از تحصیل فقط علت اقتصادی ندارد و برخی از کودکان به دلیل فقر فرهنگی و تعصباتی که خانوادهها دارند اجازه حضور در مدرسه را پیدا نمیکنند. البته عوامل اجتماعی هم دخیل است.»
گاهی یک آسیب، آسیبهای دیگری را هم به همراه میآورد. فقر فرهنگی و اجتماعی یکی از جدیترین آسیبها در بازماندن کودکان از تحصیل است. آسیبی که آموزشوپرورش در چند سال اخیر تلاش کرده آنرا کاهش دهد. حکیمزاده میگوید:«آماری که هم اکنون در دست داریم مربوط به سال گذشته است. امسال باید ثبت نامها تمام شود تا با مقایسه جمعیت بازههای تحصیل در این سن و با جابهجاییهایی که در کشور انجام میشود، بتوانیم آمار دقیق بگیریم. در برنامه پوشش تحصیلی کودکان بازمانده از تحصیل تا کنون ۳۳ هزار و ۸۰۰ کودک بازمانده از تحصیل را به چرخه تحصیل بازگرداندهایم.»
حکیم زاده توضیح میدهد:«اگر بودجههایی که به صورت پراکنده برای پیگیری امور کودکان اختصاص داده میشود در اختیار آموزشوپرورش قرار بگیرد و سایر سازمانها هم، هم افزایی داشته باشند میتوانیم موانع حضور کودکان در مدرسه را برطرف کنیم و در این زمینه یکی از سازمانهایی که میتواند به ما کمک کند سازمان بهزیستی است. اگر در سازمان بهزیستی امکانات مورد نیاز و بستههای مناسب این کودکان را در نظر بگیرند آموزش و پرورش این آمادگی را دارد که شرایط مورد نیاز برای این کودکان را فراهم کند. امیدواریم این همکاریها بهتر و منسجمتر شود.»
دیدگاه تان را بنویسید