موسوی چلک با تاکید بر درمان مبتنی بر خانواده محوری درخصوص بیماران دارای اختلالات روانی به «توسعه ایرانی» گفت:
بیخانمانی و رهاشدگی مهمترین آسیب بیماران دارای اختلال روانی است
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: بیخانمانی و رهاشدگی از مهمترین آسیبهایی است که این افراد با آن مواجه هستند که نمود خوبی هم در جامعه ندارد و با توجه به اینکه ممکن است کنترلی بر رفتار خود نداشته باشد ممکن است هر نوع رفتاری از این افراد سر بزند. در افرادی که بیماریشان نیز قابل کنترل است در صورتی که بیماریشان کنترل نشود بخشی از این اختلالات میتواند در قالب خشونت نسبت به خود یا دیگران نشان دهد و میتواند هزینههایی را هم برای جامعه و این افراد به دنبال داشته باشد.
به گزارش گروه شهرنوشت «توسعه ایرانی» غفلت از سلامت روان در دنیای پرچالش امروز، تمامی ابعاد زندگی افراد را متاثر می سازد و بر روی طرز تفکر، احساس و نحوه تعامل انسان در هنگام رویارویی با وقایع زندگی، چگونگی مدیریت استرس، نحوه تعامل با دیگران و تصمیمات مهم زندگی، در هر مرحله از زندگی، اثرگذار است.
یکی از مهمترین عواملی که باعث می شود افراد نسبت به سلامت روان خود بی توجه باشند، انگ اجتماعیِ اختلالات روان در مراجعه به مشاور، روانشناس یا روانپزشک، است که نه تنها جامعه ایرانی، بلکه تمامی جوامع را دچار کرده است؛ از طرفی، پایین بودن سطح سواد سلامت مردم نیز منجر می شود که مقوله خودمراقبتی در حوزه سلامت روان، همچنان مورد غفلت واقع شود. درست است که در سال های اخیر انگ مراجعه به مشاور یا روانشناس تاحدودی کاهش یافته، اما هنوز هم این نگرش به قوت خود باقیست و سلامت روان جزو اولویت های زندگی مردم محسوب نمی شود.
از سوی دیگر یکی از چالشهایی که از گذشته بیمارانی که اختلالات روانی مزمن با آن مواجه بودند نگهداری آنها در مراکز تجمعی و دور از خانواده و جامعه بوده است این روش علاوه بر جامعهگریزی این افراد مشکلات و هزینههای زیادی را بر دولتها تحمیل میکرد امروزه براساس تجربههای جهانی رویکرد مبتنی بر خانواده محوری و جامعه محوری این بیماران یکی از بهترین رویکردها در خصوص درمان و نگهداری این افراد است.
سید حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با «توسعه ایرانی» درباره نگهداری بیماران اعصاب و روان با رویکرد مبتنی بر خانواده محور و جامعه گفت: یکی از گروههای هدفی که ما در حرفههای یاورانه با آنها سر و کار داریم از جمله در حوزه مددکاری اجتماعی بیماران روانی هستند. البته بیماران دچار اختلالات روانی نیز دو گروه هستند که شامل بیماران روانی مزمن و بیماران روانی غیرمزمن هستند. بیماران روانی غیرمزمن نیز کسانی هستند که به درمان پاسخ نداده و باید در یک مرکزی نگهداری شوند که طبق آییننامه دولت در این زمینه که سالیان قبل اعلام شده است سازمان بهزیستی مسئولیت این گروه را برعهده دارد.
لزوم نگهداری بیماران دارای اختلالات روان در کنار خانواده و جامعه
وی با اشاره به بیمار روانی غیرمزمن گفت: بیمار روانی غیرمزمن نیز کسانی هستند که با دارو و سایر مداخلات تخصصی بیماریشان قابلیت کنترل را داشته و نیاز به نگهداری بلند مدت در مراکز نیست. اما آنچه که مهم است این است که بتوانیم این افراد را در بستر جامعه مراقبت کنیم و خدمات لازم را به آنها بدهیم و در بستر خانواده نگهداری کنیم و خانواده نیز بخشی از مسئولیت و وقت خود را به این افراد اختصاص دهد. همچنین مردم که در محل یا محدوده زندگیشان با خانوادههایی که دارای چنین بیمارانی هستند زندگی میکنند باید درک و پذیرش درستی داشته باشند. به عنوان مثال اگر خانهای را اجاره می دهند همکاری لازم را با این خانوادهها داشته باشند. یا اگر در همسایگی ما خانوادهای با بیمار روانی زندگی میکند اطلاعاتمان را درباره این خانوادهها بالا ببریم و همکاریمان را با خانوادههای دارای چنین بیمارانی افزایش دهیم.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: آنچه که مهم است این است که برچسب و انگی است که از گذشته دور ما در جامعهمان نسبت به این گروهها میزدیم. طبیعتا هر چه به گذشته برویم برنامههای درمانی و کنترلی و داروهای موثر برای این افراد کمتر بوده است و با توجه به اینکه این افراد زمانی که مجنون و محجور میشوند و به اصطلاح بیماریشان شدید میشود دیگر کنترلی بر رفتارشان ندارند و از همینرو گاهی مواقع نیز اتفاقاتی میافتاد اما در سالهای اخیر با پیشرفت علم و اقداماتی که صورت گرفته است و همچنین تجربههای جدید را شاهد هستیم.
موسوی چلک خاطرنشان کرد: در حال حاضر رویکرد موثر رویکرد مبتنی بر خانواده و جامعه است یعنی رها کردن این افراد در خیابان نباید صورت بگیرد و حتی نگهداری از این افراد در مراکز بلند مدت باید در مواقع خاص تجویز شود. در مواقعی میشود 4 الی 5 نفر از این بیماران را در یک خانهای با حضور مراقب و مددکار اجتماعی نگهداری کرد و خدمات بهداشتی و درمانی در اختیار آنها گذاشته شود اما این محل نگهداری در محله و جامعه باشد برخی از مراکز را داریم که در این مراکز به افراد مهارت آموزش داده میشود یا شعر میخوانند در واقع به تناسب شرایط این افراد برای آنها برنامهریزی میشود اما وقتی این افراد را ایزوله میکنند و در جایی نگهداری میکنند همه راه را بر آنها میبندید طبیعتا مراقبت از این افراد سختتر میشود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگو با «توسعه ایرانی»: آنچه که مهم است این است که برچسب و انگی است که از گذشته دور ما در جامعهمان نسبت به این گروهها میزدیم. طبیعتا هر چه به گذشته برویم برنامههای درمانی و کنترلی و داروهای موثر برای این افراد کمتر بوده است و با توجه به اینکه این افراد زمانی که مجنون و محجور میشوند و به اصطلاح بیماریشان شدید میشود دیگر کنترلی بر رفتارشان ندارند و از همینرو گاهی مواقع نیز اتفاقاتی میافتاد
وی با بیان اینکه نگهداری از این افراد بسیار سخت است ادامه داد: رویکرد موثر این است که از این افراد در خانواده ودر بستر جامعه نگهداری کنیم به جای اینکه بخواهیم مراکز نگهداری با ظرفیت نگهداری 200 یا 300 نفر برای این افراد ایجاد کنیم آنها را در بستر خانواده نگهداری کنیم. طبیعتا دولت هم در این زمینه باید اقدامات لازم را داشته باشد و همانطور که برای جانبازان اعصاب و روان و یا معلولان شدید و خیلی شدید طبق قانون باید حق پرستاری پرداخت شود برای خانواده این افراد نیز باید تسهیلات و فرصتهایی را فراهم کند تا خانواده نیز علاقهمند شود به نگهداری از این عضو خانواده. البته میشود فعالیتهای داوطلبانه را نیز درخصوص نگهداری این افراد ترویج کرد و چه متخصصان وچه افراد عادی برای مراقبت از این افراد وقت بگذارند.
عوارض روانی ناشی از بحرانها در طولانیمدت مشخص میشود
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه فرهنگسازی در این خصوص کار سختی است تصریح کرد: اگر این استراتژی را بپذیریم که نگهداری از این افراد باید مبتنی بر خانواده و جامعه باشد نگهداری از این افراد نیز راحتتر خواهد شد. البته دولت باید در این زمینه به خانوادهها کمک کند چراکه افرادی که جزء گروههای خاص هستند و نیازهای خاص دارند براساس قانون اساسی وظیفه دولت است که از این افراد نگهداری کند اما با توجه به رویکرد خانواده محور در خصوص این بیماران طبیعی است که باید امتیازاتی به این خانوادهها داده شود این امتیازات میتواند یارانه باشد یا کاهش ساعت کار و یا ... باشد.
موسوی چلک گفت: باید بدانیم که آثار و عوارض روانی ناشی از بحرانهای مختلف از جمله کرونا، سیل و زلزله و ... را بعدها باید ببینیم چراکه این اختلالات در کوتاه مدت خودشان را نشان نمیدهند
موسوی چلک با اشاره به هفته سلامت روان گفت: در سال 1400 مدیرکل وقت دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت عدد 29.8 درصد را اعلام کرده بود که حداقل دارای یک اختلال روانی هستند. اخیرا سرپرست این دفتر عدد 25 درصد را اعلام کرده بود حتی اگر فرض را بگیریم یک چهارم جمعیت کشور درگیر این اختلالات هستند، با توجه به کرونا و بحرانهایی که مردم تجربه کردهاند معمولا این اختلالات بیشتر میشود بنابراین حتی اگر همین عدد یک چهارم از جمعیت را نیز در نظر بگیریم عدد قابل توجهی است که ما در کشورمان با آن مواجه هستیم. البته این موضوع خاص کشور ما نیست و در دنیا این اتفاق افتاده است و اما باید بدانیم که آثار و عوارض روانی ناشی از بحرانهای مختلف از جمله کرونا، سیل و زلزله و ... را بعدها باید ببینیم چراکه این اختلالات در کوتاه مدت خودشان را نشان نمیدهند.
وی در پاسخ به این سوال که این افراد در معرض چه نوع آسیبهای اجتماعی قرار دارند، گفت: بیخانمانی و رهاشدگی از مهمترین آسیبهایی است که این افراد با آن مواجه هستند که نمود خوبی هم در جامعه ندارد و با توجه به اینکه ممکن است کنترلی بر رفتار خود نداشته باشد ممکن است هر نوع رفتاری از این افراد سر بزند. در افرادی که بیماریشان نیز قابل کنترل است در صورتی که بیماریشان کنترل نشود بخشی از این اختلالات میتواند در قالب خشونت نسبت به خود یا دیگران نشان دهد و میتواند هزینههایی را هم برای جامعه و این افراد به دنبال داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید