کاندیداها اشراف و دغدغه‌ای درخصوص محیط‌زیست ندارند

بسیاری از فعالان و کارشناسان حوزه محیط زیست سال‌هاست که معتقدند ایران با چالش جدی در اکوسیستم روبروست؛ از بحران آب گرفته تا خاک و هوا. با این حال چند روزی مانده به انتخابات ریاست جمهوری هنوز هیچ حرف و سخن جدی در خصوص این موضوع در برنامه‌‌ها، مناظرات و گفتگوهای انتخاباتی داوطلبان ورود به پاستور دیده نمی‌شود. در همین باره «توسعه ایرانی» با محمد درویش فعال محیط زیست گفتگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

سعیده علیپور

    

چند روی به انتخابات ریاست جمهوری مانده اما کمتر حرف و سخن و برنامه‌ای از محیط زیست در اظهارات کاندیداها دیده می‌شود.

بجز یکی دو توئیت و اظهاراتی که مسعود پزشکیان در مورد محیط زیست و همچنین تلاش‌‌هایی که در ستاد ایشان برای تهیه یک برنامه محیط زیستی شاهد بودم (چرا که از من هم در موردش نظرخواهی شد)، عملا نمود بیرونی از دغدغه محیط زیستی از سوی کاندیداها دیده نشده است. یعنی در مناظره‌‌های داوطلبان ورود به ساختمان پاستور، از موضوع محیط زیست به شکل جدی صحبتی به میان نیامده و برنامه‌ای برای مهار بحران‌‌ها و چالش‌‌های محیط زیستی مطرح نشده و محیط زیست طبق معمول خیلی مورد توجه کاندیدا‌‌ها قرار نگرفته است.

متاسفانه صدا و سیما هم که این مناظره‌‌ها و گفتگوها را اداره می‌کند سرفصلی را به موضوع محیط زیست اختصاص نداده است.

همینطور است. شاهدیم که در مورد موضوعات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی میزگردهایی برگزار می‌شود، اما محیط زیست حتی در ذیل موضوعات اجتماعی و فرهنگی هم مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

گذشته از این بی‌برنامه‌گی کاندیداها، از منظر شما مهمترین موضوعی که کاندیداهای ریاست جمهوری در موضوع محیط زیست باید در خصوص آن برنامه ارایه دهند و به دنبال پیگیری آن باشند، چیست؟

مهمترین برنامه‌ای که کاندیداهای ریاست جمهوری باید صورت دهند در همین اسناد بالادستی وجود دارد؛ در برنامه 5 ساله هفتم تاکید شده که دولت موظف است تا دست‌کم 10 هزار مگاوات برق از طریق انرژی خورشیدی تامین کند. خوب است که کاندیداها میزان وفاداری خود را به اجرای همین برنامه که مصوب مجلس است و از تایید شورای نگهبان گذشته، اعلام کنند.

بهترین کار رئیس‌جمهور آینده می‌تواند تشکیل یک اتاق فکر در حوزه محیط زیست باشد. اتاق فکری که از دل آن فردی را به عنوان رئیس سازمان محیط زیست انتخاب کند که واقعا برآیند خواست کنشگران و متخصصان حوزه محیط زیست باشد

در کنار این می‌شود به موضوع سند امنیت غذایی کشور که مصوب همین دولت ابراهیم رئیسی است، اشاره کرد. بر اساس این سند دولت موظف است تا سال 1411 دستکم 30 میلیارد مترمکعب مصرف آب در بخش کشاورزی را کم کند و 45 میلیارد متر مکعب ناترازی از آبخوان‌‌ها و 20 درصد فرسایش خاک را کاهش دهد. 

کاندیداها باید بیایند و درخصوص مکانیزم اجرایی این سند صحبت کنند. اینکه اگر آنها سرکار آمدند چگونه برای اجرای دقیق این سند حرکت خواهند کرد؟ چگونه می‌خواهند مصرف آب را در بخش کشاورزی 30 میلیارد متر مکعب کم کنند؟ ما به اندازه کافی اسناد و قوانین داریم که اگر اجرا شود می‌تواند بخش عمده‌ای از مشکلات محیط زیست را حل کند. اما مسئله این است که داوطلبان اشرافی به اسناد موجود و باور آنچنانی به این موضوعات ندارند. در موردش صحبت یا انتقاد نمی‌کنند؛ حتی من ندیدم که یکی از نامزدها این اسناد را به چالش بکشد و مثلا بگوید سند امنیت غذایی حرف‌های قشنگی می‌زند، اما عملا قابل اجرا نیست یا تولید 10 هزار مگاوات برق از طریق انرژی خورشیدی با وجود تحریم‌‌ها قرار است چگونه محقق شود؟ مطلقا هیچ اشاره مثبت و منفی به محیط زیست نمی‌کنند. 

منظور شما این است که حتی نیاز نیست کاندیداها برنامه مجزایی برای محیط زیست ارائه دهند و با همین اسناد و قوانین موجود هم می‌توان گام‌های موثری برای نجات کشور از بن‌بست محیط زیستی برداشت به شرط اینکه اشراف و دغدغه‌ای در خصوص آنها وجود داشته باشد؟

بله! اگر همین برنامه‌ها و اسناد موجود اجرا شود؛ اگر قانون هوای پاک اجرا شود و همانطور که تصویب شده، هر سال وزارت نیرو موظف باشد تا در حوزه استحصال انرژی‌‌های نو 30 درصد سرمایه‌گذاری کند، ناترازی انرژی‌مان به شدت کاهش پیدا می‌کند و نیاز به مصرف مازوت نخواهیم داشت. 

با اجرای همین قانون هوای پاک که چندین سال پیش تصویب شده، می‌توان خسارت سالانه 11.2 میلیارد دلار از آلودگی هوا به کشور را به کمتر از یک میلیارد دلار کاهش داد. اما متاسفانه مسئله این است که برایشان مهم نیست و جنس دغدغه‌شان محیط‌زیست نیست.

شاید پرداختن به موضوعات محیط زیستی از نظر جلب آرای مردم اهمیتی ندارد که از آن غافلند. آیا مشکل این است که هنوز مردم دغدغه زیست بوم پیدا نکرده‌اند؟

وقتی اعلام می‌شود که 50 هزار نفر طی سال در اثر آلودگی هوا می‌میرند، کدام مردم هستند که مرگ ناشی از آلودگی هوا برایشان مهم نباشد؟ وقتی ما مردم می‌بینیم که بیشترین وقتمان در ترافیک هدر می‌رود مگر می‌شود به مباحثی از این دست در حرف‌های کاندیداها بی‌توجه باشیم؟

مثلا اگر کاندیدایی از یک مدل حمل و نقل پاک حمایت کند و قول مسیرهای ایمن و جذاب برای دوچرخه سواری و پیاده‌روی  دهد و از تغییر رویکرد خودرومحوردر شهرها بگوید، چرا مورد توجه مردم قرار نگیرد؟ به بهانه همین رویکرد می‌تواند به سراغ مباحث سلامتی برود و به کاهش کم‌تحرکی و به این ترتیب درمان بیماری‌هایی مثل دیابت، فشار خون و کبد چرب و بیماری‌‌های قلبی و غیره بپردازد. این‌ها همه کلید واژه‌هایی است که برای مردم اهمیت دارد. این هنر داوطلبین ورود به ساختمان پاستور است که از این ادبیات استفاده کنند. 

در مناظره‌‌ها داوطلبان ورود به ساختمان پاستور از موضوع محیط زیست به شکل جدی صحبتی به میان نیامده و برنامه‌ای برای مهار بحران‌‌ها و چالش‌‌های محیط زیستی مطرح نشده و محیط زیست طبق معمول خیلی مورد توجه کاندیدا‌‌ها قرار نگرفته است. متاسفانه جنس دغدغه‌شان محیط‌زیست نیست

جالب است که چهار تا از کاندیداها پزشک یا شبه‌پزشک هستند و در این زمینه قاعدتا باید اطلاعات و اشراف زیادی داشته باشند، اما مطلقا نمی‌بینم که در مناظره‌‌ها به چنین چیزی بپردازند.

از منظر شما نخستین اقدامی که پیروز این میدان انتخابات در حوزه محیط زیست باید انجام دهد، چیست؟

بهترین کار رئیس‌جمهور آینده می‌تواند تشکیل یک اتاق فکر در حوزه محیط زیست باشد. اتاق فکری که از دل آن فردی را به عنوان رئیس سازمان محیط زیست انتخاب کند که واقعا برآیند خواست کنشگران و متخصصان حوزه محیط زیست باشد. در گام دوم به جای وقت گذاشتن برای طراحی قوانین جدید، قوانین موجود مثل سند امنیت غذایی، قانون هوای پاک، برنامه 5 ساله هفتم توسعه، سیاست‌‌های پنج گانه رهبری در حوزه آب بررسی و بدون گرایش‌‌های حزبی و گروهی برای اجرای آنها برنامه‌ریزی شود. از نظر من این روش بیشترین بازدهی و کمترین اتلاف ثروت و وقت انرژی را دارد. چرا که معتقدم به رغم همه لکنت‌‌هایی که در قوانین ما در حوزه محیط زیستی وجود دارد باز هم از بین همین مصوباتی که از تایید شورای نگهبان گذشته است به اندازه کافی اهرم‌‌های حقوقی برای برداشتن گام‌‌های موثری در حوزه محیط زیست وجود دارد.

یکی از چالش‌‌هایی که همواره در ورود افراد جدید به حوزه مدیریت کلان کشور شاهدیم، توجه خاص به خاستگاه آن مدیر است که غالبا آثار درازمدت مطلوبی هم نداشته است. این بار باید منتظر تمرکز طرح‌‌های عمرانی و بی‌توجه به محیط زیست در کدام منطقه کشور باشیم؟

روند روسای جمهور را که بررسی می‌کنیم می‌بینیم که هاشمی رفسنجانی اهل کرمان بود و رفسنجان را انقدر توسعه داد که حالا رفسنجان به دشت مرده تبدیل شده است. یعنی بخش عمده‌اش دچار فرونشست شده و از حیزانتفاع ساقط است. بعد آقای خاتمی آمد که با وجود وسعت‌نظرشان نسبت به سایر روسای‌جمهور، باز هم نگاهی ویژه به منطقه خودش یزد و اردکان داشت. این در حالی است که ماحصل این نگاه در اردکان شاخص آلودگی 600 است و یزد با بحران جدی محیط زیستی روبروست. بعد احمدی‌نژاد آمد و طرح انتقال آب از خزر به سمنان را مطرح کرد و با وجود اختلاف نظرش با حسن روحانی، تنها نقطه مشترکشان به دلیل سمنانی بودن همین طرح بود. 

اصفهان که می‌گویند 40 درصد مدیران کشور از این شهر هستند، یکی از فاجعه‌بارترین استان‌‌های کشور از جهت زیست محیطی است. به طوری که 13 میلیارد مترمکعب تراز آبخوان‌‌های اصفهان منفی است.

در استان خراسان رضوی این نسبت تراز منفی 31 میلیارد است. آستان قدس‌رضوی بزرگترین کشت و صنعت ایران را داراست و با وجود ظاهر توسعه‌محور بیشترین ضربه را به این منطقه وارد آورده است. 

الان هم ممکن است یک رئیس‌جمهور از استان و منطقه‌ای جدید وارد پاستور شود. امیدوارم این رئیس جمهور جدید تجربه قبلی‌‌ها را تکرار نکند و واقعا از فرآیند خرد جمعی استفاده کند و آمایش سرزمینی را ملاک عمل خودش قرار دهد.

من شنیدم که اقای پزشکیان در دوران نمایندگی مجلس به همراه 46 نفر دیگر پای طرحی را امضا کرده که خواستار شیرین کردن آب خلیج فارس و انتقال آن به دریاچه ارومیه بوده است. این اشتباه بزرگ علمی و فنی است. چگونه آقای پزشکیان که ادعا می‌کند نظر کارشناسان برایش مهم است چنین طرحی را امضا می‌کند. ما باید با استفاده از توان اکولوژیک خود حوزه آبگیر دریاچه ارومیه آن را احیا کنیم. کدام کشور ولو ثروتمند در دنیا چنین انتقال آب اشتباهی انجام می‌دهد؟ اگر این موضوع عقلانی بود که امریکا با ثروت فراوان و با وجود دو اقیانوس بزرگی که در طرفینش دارد، بحران آریزونا و نوادا و کالیفرنیا را حل می‌کرد.

متاسفانه نگاه منطقه‌ای در کشور غالب است و چون مثلا دریاچه ارومیه در حوزه انتخابیه فلان کاندیداست، تلاش می‌کند دریاچه را به هر قیمتی احیا کند که این در واقع همان اشتباه پیشینیان است.